eitaa logo
ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
176 دنبال‌کننده
145 عکس
31 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️دوستان توجه فرمایید که بسیارى از بیمارى ها دورانى دارد که با پایان دورانش خود به خود دفع مى شود وحتی اگر بهترین داروها هم مصرف کنی تا دورانش طی نشه درمانی صورت نمیگیره بنابراین صبر بر بیماری حتما باید صورت بگیره. ⬅️از این گذشته انسان وقتى در مقابل بیمارى تسلیم مى شود و با مختصر ناراحتى در بستر مى خوابد به خودش تلقین بیمارى مى کند، خود اثر تخریبى دارد. به عکس اگر برخیزد و کار روزانه خود را ادامه دهد عملا تلقین سلامت کرده و در روح او بسیار مؤثر است. ۳
⬅️دوستان توجه فرمایید که هر دارو هرچند اثر درمانى داشته باشد، زیانى نیز با خود همراه دارد. در حدیثى از امام کاظم(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «لَیْسَ مِنْ دَوَاء إِلاَّ وَهُوَ یُهَیِّجُ دَاءً وَلَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أَنْفَعَ مِنْ إِمْسَاکِ الْیَدِ إِلاَّ عَمَّا یُحْتَاجُ إِلَیْهِ هیچ دارویى نیست مگر این که دردى را تحریک مى کند و هیچ چیز در بدن سودمندتر از امساک جز نسبت به چیزى که به آن نیاز دارد نیست» ۴
⬅️حدیث دیگرى از امام کاظم(علیه السلام) مى خوانیم: «ادْفَعُوا مُعَالَجَةَ الاَْطِبَّاءِ مَا انْدَفَعَ الْمُدَاوَاةُ عَنْکُمْ; از معالجه طبیبان پرهیز کنید تا زمانى که بیمارى به شما فشار نیاورده است» این سخن به بیان دیگرى نیز از امیر مؤمنان(علیه السلام) نقل شده است که مى فرماید: «لاَ تَضْطَجِعْ مَا اسْتَطَعْتَ الْقِیَامَ مَعَ الْعِلَّةِ تا زمانى که مى توانى با داشتن بیمارى سرپا باشى در بستر نخواب». ۵
⬅️دوستان توجه فرمایید که مفهوم این سخنان این نیست که انسان با طبیب و دارو خود را معالجه نکند بلکه مفهومش آن است که در مراجعه به طبیب و استفاده از داروها ـ که معمولاً آثار زیان بارى دارد ـ عجله ننماید یعنی اول اجازه بدهیم بدن مقاومتش رو آغاز نماید و خود بتواند مقابله کند که در اینصورت بدن در مقابل نمونه های بعدی بیمه خواهد شد ۶
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی وما رستگار اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت بیست وهفتم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند موفق وسربلند باشید التماس دعا قریش حسین پور Gh63hosainpour
بسم الله الرحمن الرحیم باسلام خدمت همه دوستان طاعات و عبادات قبول باشه با حکمت بیست وهشتم نهج البلاغه با موضوع " زهد واقعی  " در خدمت بزرگواران هستیم
⬅️قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ.   ⬅️و فرمود (ع): برترين پارساييها آن است كه در نهان باشد. ۱
⬅️حکمت شریف فوق اشاره به برنامه اى است که زاهدان ریایى در آن عصر و این عصر براى جلب قلوب مردم انتخاب مى کردند; لباس هاى ساده و مندرس و گاه از کرباس و خانه اى محقر و طعامى بسیار ساده براى خود برمى گزیدند تا مردم به آنها اقبال کنند و گاه آنها را مستجاب الدعوه پندارند و از این طریق مقامى در اجتماع پیدا کنند و یا اموالى را پنهانى گرد مى آوردند. ⬅️در طول تاریخ بسیار دیدیم که زندگانى درونى و بیرونى برخی از این زاهدان ظاهری با هم بسیار متفاوت بود و با توجه به این که ریاکارى نوعى شرک و خودپرستى است آنها گرچه ظاهرا زاهد ولى در باطن مشرک بودند و گاه سرچشمه خطراتى براى جامعه مى شدند ۲
⬅️دوستان گرامی زاهد واقعى آن کس نیست که به سراغ دنیا رفته، ولى چون آن را به چنگ نیاورده ناچار لباس زهد به خود پوشیده است. ⬅️زاهد واقعى کسى است که دنیا به سراغش آمده و او آن را نپذیرفته و زندگى زاهدانه را بر نعیم دنیا ترجیح داده است. ⬅️امیر مؤمنان على(علیه السلام) در خطبه 32 از خطب نهج البلاغه مى فرماید: «وَمِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَانْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَتَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَلَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاح وَلاَ مَغْدًى بعضى از آنها کسانى هستند که ناتوانى اشان آنها را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان از همه جا کوتاه شده آنگاه خود را به زیور قناعت آراسته و به لباس زاهدان زینت بخشیده اند در حالى که در هیچ زمان نه در شب و نه در روز در سلک زاهدان راستین نبوده اند». بسیارى از بنیان گذاران مذاهب باطله نیز در سلک همین زاهدان ریایى بودند. ۳
⬅️ امیر مؤمنان على(علیه السلام) در تفسیر زهد از آیه شریفه (لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى مَا فَاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ) استفاده کرده است و مى فرماید: «تمام زهد در دو جمله از قرآن آمده است، خداوند سبحان مى فرماید: بر گذشته تأسف نخورید و نسبت به آنچه به شما داده است دلبند و شاد نباشید». ۴
⬅️امام(علیه السلام) در روایت دیگرى در غررالحکم تعبیر جالبی دارد و مى فرماید: «الزُّهْدُ أَقَلُّ ما یُوجَدُ وَأَجَلُّ ما یَعْهَدُ وَیَمْدَحُهُ الْکُلُّ وَیَتْرُکُهُ الْجُلُّ زهد و پارسایى کمیاب ترین چیزها و ارزشمندترین آنهاست همگان آن را مى ستایند ولى اکثر مردم به آن عمل نمى کنند». ۵
⬅️این حکمت گهربار را با ذکر دو نکته پایان مى دهیم: ⬅️ نخست: اگر سؤال شود چگونه مى توان زاهد بود و زهد را پنهان کرد در پاسخ مى گوییم: شخص زاهد باید در مجامع مانند دیگران رفتار کند; مثلاً اگر سر سفره اى است که غذاهاى مختلف در آن است مقدارى از هر کدام تناول کند نه این که همه غذاها را کنار بزند مثلا به نان و پنیرى قناعت نماید و از نظر لباس، لباس ساده معمولى بپوشد نه لباس غیر متعارف زاهدانه و به این ترتیب مى تواند در باطن زاهد باشد و در ظاهر فردى معمولى. ⬅️نکته دیگر این که هر گاه زاهد به زهدش افتخار کند و آن را اظهار نماید در واقع زاهد نیست، چرا که دلبستگى به زهد و افتخار به آن و جلب نظر مردم از این طریق خود عین رغبت در دنیا و بر ضد زهد است. ۶
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی وما رستگار اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت بیست وهشتم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند موفق وسربلند باشید التماس دعا قریش حسین پور @gh63t18f9ath کانال ندای قرآن ونهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم باسلام خدمت همه دوستان طاعات و عبادات قبول باشه با حکمت بیست ونهم نهج البلاغه با موضوع " چشم پوشی از خطای جوانمردان  " در خدمت بزرگواران هستیم
⬅️امام(عليه السلام) در اين حکمت به لغزش هايى اشاره دارد که گاه از اشخاص با شخصيت سر مى زند و همگان را توصيه مى کند از آن چشم بپوشند. ⬅️مى فرمايد: «از لغزش هاى افراد با شخصيت (و) جوانمرد چشم پوشى کنيد، چرا که هيچ کس از آنها گرفتار لغزش نمى شود مگر اين که دست خدا به دست اوست و او را بلند مى کند» (أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ، فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلاَّ وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ). ۲
⬅️ اقيلوا از ماده «اقاله» در اصل به معناى باز پس گرفتن معامله در جايى است که خريدار، پشيمان مى شود، سپس به هر نوع چشم پوشى اطلاق شده است. ⬅️«مروءات» جمع «مروءه» به معناى شخصيت و جوانمردى است. «عثرات» جمع «عثره» به معناى لغزش و خطاست. ۳
⬅️دوستان گرامی توجه بفرمایید که هر انسانى ـ به جز معصومان(عليهم السلام) ـ در زندگى خود گرفتار لغزش يا لغزش هايى مى شوند. اگر آنها افراد با شخصيت و نيکوکارى باشند بايد به موجب حسن اعمال و رفتارشان از اين لغزش ها چشم پوشى کرد هر گونه نقل آن براى ديگران يا سرزنش يا بزرگ نمايى کارى است خطا و بر خلاف انصاف و جوانمردى، زيرا خدا هم مدافع اين گونه افراد است. ⬅️امام علی (ع)مى فرمايد: هرگاه يکى از اين افراد نيکوکار و با شخصيت به زمين بخورند خداوند فورا وى را از زمين بلند مى کند و اجازه نمى دهد آبروى او برود. ۴
⬅️دوستان در این حکمت گرانقدر ومهم اجتماعی واخلاقی دو نتيجه مهم مى توان گرفت که در زندگی اجتماعی ما بسیار مهم است ⬅️ نتيجه اول که در متن جمله آمده اين است که لغزش هاى نيکوکاران و افراد پاک و با تقوا را بايد ناديده گرفت و حسن ظنِ به آنها را نبايد با اين لغزش ها به سوء ظن مبدل کرد. اين همان چيزى است که در روايت معروف که به صورت ضرب المثل در آمده مى خوانيم: «اَلْجَوادُ قَدْ يَکْبُو» يا «قَدْ يَکْبُو الْجَوادُ» (اسب ارزشمند و کارآمد گاه ممکن است گرفتار لغزشى شود) و در بعضى از عبارات اين جمله به آن افزوده شده که «الصّارِمُ قَدْ يَنْبُو; شمشير برنده نيز گاهى کارگر نمى شود" ۵
⬅️نتيجه دوم واخلاقی مهمی که مى توانيم از آن بگيريم اين است که اگر راه تقوا و نيکوکارى و جوانمردى را پيش گيريم خداوند به هنگام لغزش ها ما را تنها نمى گذارد و دست ما را مى گيرد و از زمين بلند مى کند و آبروى ما را حفظ مى نمايد. ۶
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی وما رستگار اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت بیست ونهم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند موفق وسربلند باشید التماس دعا قریش حسین پور
بسم الله الرحمن الرحیم باسلام خدمت همه دوستان طاعات و عبادات قبول باشه با حکمت سی ام نهج البلاغه با موضوع " مغرور نشدن از ستارالعیوبی خداوند" در خدمت بزرگواران هستیم
⬅️ حکمت سی ام ؛اشاره به يکى از صفات پروردگار یعنی ستار العيوب بودن است. ⬅️با رحمت واسعه اش گناهان پنهانى بندگان را افشا نمى کند تا آبروى آنها در نزد دوست و دشمن ريخته نشود شايد بيدار شوند به سوى خدا باز گردند و از گناهان خويش توبه کنند و دست بردارند. ⬅️ متاسفانه بسياری افراد از اين لطف و رحمت الهى سوء استفاده مى کنند و گمان دارند گناهى نکرده اند يا اگر گناهى مرتکب شده اند خداوند بدون توبه آنها را مشمول عفو خود قرار داده است.!!! ۱