✍مرحوم اسماعیل #دولابی :
🌸صلوات خیلی کارها می کند
ظرف انسان را بزرگ می کند
صلوات به آدم قوت می دهد
👌هم در امر آخرت و هم در خوشی و ناخوشی به انسان قوت می دهد و بهجت می آورد و غم را زائل می کند صلوات در راه خدا به انسان خیلی کمک می کند . صلوات هم در بین دعاها برای رفع خستگی و باز شدن نطق و راه افتادن است. هر وقت با خدای خود صحبت می کنی ، اگر دیدی تعطیل شد و نتوانستی حرف بزنی صلوات بفرست ، دوباره نطقت باز می شود .
❁اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّـدٍ وآل مُحَمَّد❁
📚 🔹@h_khoban_ir
✍ #وصیت_نامه_شهید_مهدی_هادیان
🌷 #خواهرم حجاب تو کوبندهتر از خون سرخ من است و خواهرم از شهادتم هیچ گونه ناراحتی از خود نشان ندهید، چون دشمنان اسلام از ناراحتی شما خوشحال میشوند، پس #صبور باشید که خدا صابران را دوست دارد و با استقامت خود مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بزنید. از هموطنان و دوستان تقاضا دارم که دست #تفالههای_طاغوت را از سر مردم محروم و مظلوم ما کوتاه کنند.🌷
📚 🔹@h_khoban_ir
💠استاد #انصاریان
◽️در کلام امام صادق(ع) آمده است: کسی مثل پیامبر که دانای به ملک و ملکوت است به جبرئیل فرمودند: مرا موعظه کن. این درس مهمی است برای ما که روح نصیحتخواهی در وجود ما زنده باشد.
📚 🔹@h_khoban_ir
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی از تشرف حاج قاسم به داخل ضریح امام رضا(ع)
😔😔😔😭😭🥀🥀🥀🥀🥀🥀
📚 🔹@h_khoban_ir
8.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان دسته طُوَیرِج و علامه بحرالعلوم
🔰 استاد#عالی
📚 🔹@h_khoban_ir
May 11
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مومنی به مسجد و کربلا نیستا،عروستو مثل دخترت بدون
حجت الاسلام #دانشمند
📚 🔹@h_khoban_ir
🌷 خاطرهای از آیتالله #بهجت
شخصی که جهت تحصیل علوم دینی تازه وارد حوزه علمیه قم شده بود میگوید: خدمت آقا(آیتالله بهجت) رفتم و عرض کردم: برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه شدهام، چه کار کنم که #طلبه موفّقی باشم؟
آقا برای لحظهای سرش را پایین انداخت و تامّلی کرد و سپس فرمودند:
«طلبه یا غیر طلبه فرقی ندارد، مهم این است که #معصیت نشود.»
📚 برگی از دفتر آفتاب ، ١٣۵
📚 🔹@h_khoban_ir
🌷اخلاق متفاوت حاجاحمدمتوسلیان
◻ به تهران که رسیدیم، توی اتوبوس تقسیمبندی کرد که هرشبی در خانهی یکی از بچهها باشیم. گفت: «فرداشب من خانهی مجتبی عسگری هستم. شما هم فردا خانهی او هستید. پسفرداشب خانهی رضا سلطانی در قم» و بقیه را هم یکییکی اعلام کرد. گفت کسی هم حق ندارد سفرهی تشریفاتی بیاندازد. به من تأکید کرد: «باید #آبگوشت بار بگذاری.»
پدرم گفت: «کنار آبگوشت، غذای دیگری هم بگذاریم.»
گفتم: «نه بابا، احمد ناراحت میشود.»
پدرم میخواست #نوشابه بگیرد. من به پدرم گفتم: «آخه آبگوشت با نوشابه نمیشود!»
گفت: «نه، شاید کسی نخواست آبگوشت بخورد و خواست گوشت کوبیده بخورد. بگذار نوشابه کنارش باشد.»
بعد احمد به من گفت: «تو چرا نوشابه گذاشتی؟ تو بیخود کردی نوشابه گذاشتی!»
کلی با من دعوا کرد. با این کارها بود که عشق و ارادت ما به احمد زیاد میشد.
📚به روایت سردار #مجتبی_عسگری برگرفته از کتاب بسیار جذاب و خواندنی #عروج_از_شاخه_زیتون ، صفحات ۱۸۴ و ۱۸۵.
📚 🔹@h_khoban_ir