eitaa logo
همنشینی با خوبان 🗨
35.1هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
31 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی که یک روز در هوای گرم و کثیف کار سنگین انجام بده، اگر آخر شب استحمام نکنه ، خودش و اطرافیانش از بوی بد بدنش عذاب میکشن.. کسی که استغفار روزانه نداره هم به همین صورت هست، در طی روز کلی مطلب میبینه و گوش میده، روح سنگین و آلوده میشه اون وقته که غم و غصه و عصبانیت، حساسیت، افسردگی میاد سراغش حمام نفس و روح انسان استغفار هست. حتما قبل خواب استغفار کنید و بعد بخوابید تا خواب های پریشان نبینید. 📚 🔹@h_khoban_ir
💌 🌹شهـــید حسین ولایتی‌فر: «افتخار نسل ما اینه که توی عصری زندگی می‌کنیم که قراره اسرائیل توی اون دوره به دست ما نابود بشه». 📚 🔹@h_khoban_ir
📩 | زبان و انسان عاقل 🔺️ 📚 🔹@h_khoban_ir
✍آیت‌ الله بهجت (ره) : لذت حلال که باعث ترک حرام و لذت آن می‌شود، خدایی است و هرچه حرام لذتش بیشتر، ترک آن خدایی‌تر، و این به خاطر ترک ضد آن است… عده‌ای لذت را در خلوت با خدا و انس مناجات با او و تهجد می‌دانند و برخی لذت را در عشرت و هم‌نشینی با اهل غفلت و بطالت و معصیت. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۵ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 📚 🔹@h_khoban_ir
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: در همه گرفتاری‌هاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گره‌ها به دست ایشون باز می‌شه.. ✔️شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند. 📚 🔹@h_khoban_ir
🌹🌹🌹دستوراتی برای فراهم شدن شرایط ازدواج و گشایش بخت: https://eitaa.com/kavasayat/3588
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد 🎥گاهى خوب انسان پشت سرشم نگاه كنه 📚 🔹@h_khoban_ir
✍ آیت الله شبیری زنجانی: حاج احمد آقا (خمینی) نقل می‌کرد که: من پس از وفات پدرم ایشان را در خواب دیدم. پرسیدم: اوضاع آنجا چطور است؟ ایشان دستش را از بالا به پایین حرکت داد و گفت: «همه چیز در این‌جا حساب دارد، حتی این حرکت دست». پرسیدم: اوضاع شما چطور است؟ گفت: «ما با شفاعت و عنایت معصومین (علیهم‌السلام) از این مرحله عبور کردیم» 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۷۵ 💠 📚 🔹@h_khoban_ir
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت(ره): ✍با احمد رفیق بودیم؛ اما چندسالی بود که به‌خاطر یک اختلاف مالی، میانۀ‌مان شکرآب شده بود. هر کدام‌ حق را به خودمان می‌دادیم. گرۀ دعوا که کور شد، برای قضاوت رفتیم پیش آقای بهجت. اول احمد حرف‌هایش را زد، بعد هم من از سیر تا پیاز ماجرا را گفتم. این میان، احمد برای کاری از اتاق بیرون رفت. حرف‌های من که تمام شد، آقا همان‌جور که سرش پایین بود، با لبخند گفت: «خُب حالا من گوش کدام‌تان را بکشم؟» بعد رو کرد به جای خالی احمد... چهره‌اش از ناراحتی تغییر کرد. قطره‌های درشت عرق نشست روی پیشانی‌اش... انگار که اتفاق خیلی بدی افتاده باشد، یا حرف خیلی بدی زده باشد... با ناراحتی گفت: «ایشان نیستند؟! نمی‌دانستم؛ و گر نه این جمله را در غیاب او نمی‌گفتم.» 📚 به شیوه باران، ص٣٣ 📚 🔹@h_khoban_ir
📩 | تهاجم فرهنگی بزرگتر ⚠️ باید دنباله‌رو غرب و اروپا باشی ... 📚 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا