#جناب_حبیب_ابن_مظاهر
وقتی رسید نامه به دست حبیب تو
شد پیرتر چو دید پیام غریب تو
خواندی حبیب را که بیاید به کربلا
تا کوفه کوفه تر بشود بی حبیب تو
دیگر نبود جای چنین مرد عاشقی
شهری که داشت نقشه برای فریب تو
گفتی که بی نصیب نماند حبیبتان
در کربلا از آنچه که باشد نصیب تو
دیدی حبیب آمده گفتی به خواهرت
بنگر که مستجاب شد "امن یجیب تو"
او آمد و به راه تو شیب الخضیب شد
اما ندید حالت "شیب الخضیب" تو
رفت و ندید لحظه جان دادن تو را
رفت و ندید حالت "خد التریب" تو
رفت و به کوفه آمدنت را ندید او
آری به نی ندید فراز و نشیب تو
#
حالا حبیب هست و کنار ضریح تو
سر مستی همیشگی از بوی سیب تو
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
به روشنایی #قرآن
کلام نوری و روشنترین کتابی تو
چرا کتاب بگویم که آفتابی تو
در این زمانه ظلمت چراغ بیداری
به دیدگان و به دلهای غرق خوابی تو
به تشنگان کویری که راه گم کردند
اگر بقیه سراباند، عین آبی تو
به دوستان چو نسیمی لطیف و روحنواز
به دشمنان خدا آتشینخطابی تو
به مومنین چه بگویم که آیههای بهشت
به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو
سوال توست که «فأتوا بسورة مثله»
به این سوال خودت بهترین جوابی تو
تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا
بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو!
در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ
به راستی که همان حرف بینقابی تو
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
@Aftabgardan_ha
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
#یاحسین.... فریادی ویله عالمی بیدار ایلدین بیدار خلقی عشقه گرفتار ایلدین چکدین غلاف صبریدن ایمان ق
رسم وفانی اورگدسن تا کی عالمه
عباسی کربلایه علمدار ایلدین
@h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
[مرگ] منی که زود رسیدم مباد دیر بمیرم جوانم و سر شوقم مخواه پیر بمیرم منی که سر به بیابان گذاشتم
سری به نیزه ندا می دهد همیشه تاریخ
که سربلند بمیرم نه سر به زیر بمیرم
@h_zarnaghi
16.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریان ابن الشبیب.....
جدمون غریب .....
کشتن تو با لب تشنه مگر بس نبود؟
بر بدن بی سرت اسب چرا تاختند؟!
@h_zarnaghi
#حماسه_ی_اصغر
شوریده سر در بین سرها سر برآوردی
رفتی به میدان کفر لشکر را در آوردی
چشم انتظار پاسخ هل من معینش بود
تو انتظار سخت بابا را سر آوردی
باب الحوائج بودنت را خوب ثابت کرد
آن حاجتی که از امام خود برآوردی
یاریِ بابا را در آن باران تیر و تیغ
آه ای لبِ خشکیده حلقوم تر آوردی
طوفان به پا شد لشکر دشمن به خود لرزید
با خود به میدان تا که نام حیدر آوردی
وقتی که دیدی بین خنجرها امامت را
فریاد مظلومیتش را حنجر آوردی
تیری رها شد...تا سپر باشی به مولایت
آه ای کبوتر بچه! بال و پر در آوردی
#
ای باغبان آخر چه حالی داشتی وقتی !
نشکفته بردی غنچه ات را پرپر آوردی
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
22.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای باغبان آخر چه حالی داشتی وقتی
نشکفته بردی غنچه ات را پرپر آوردی ؟!
@h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
برای علی اکبر حسین... خوشا کبوتر شعرم دوباره پر بزند به گوشه گوشه این دشت باز سر بزند قلم به خون
پدر چه دیده که دلواپس پسر شده است؟!
مباد یوسف او را کسی نظر بزند
@h_zarnaghi
"رحم الله عمی #العباس"
هم عشق تو در این دل شیدا متفاوت
هم جنس غمت با همه غم ها متفاوت
ای ماه تر از ماه که دیدست و شنیدست؟!
بر روی زمین مثل تو زیبا، متفاوت
ای سرو سرافراز نشسته است بهاران
بر قامت سبزت به تماشا متفاوت
یک روز بر این شب زده دنیای دل ما
سر می زند از چشم تو فردا متفاوت
هر لحظه به جان دادن در راه خدایت
دلواپسی ات با همه دنیا متفاوت
اینبار که راهی شده ای از سر حسرت
افتاده به پاهای تو صحرا متفاوت
ای موج خروشان وفاداری و ایثار
برخاستی از دامن دریا متفاوت
افسوس از آن لحظه که دیدند علمدار
برداشته مشک و علمش را متفاوت
از هرچه که در کرببلا بوده حساب...
دستان علمگیر تو با ما متفاوت
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
#یا_قمر_العشیره
او کیست که سر تا قدمش غرق تمناست؟!
شیریست که هر لحظه به پیکار مهیاست
از خیل شهیدان به خون خفته در این دشت
جا مانده و در سینه اش انگار که غوغاست
این مرد خطر کیست بپرسید بگویم
او ماه بنی هاشم و او حضرت سقاست
مشک و علم انداخته بر دوش و چه زیبا
دریای خروشان ادب عازم دریاست
آن تیغ که در هم شکند لشکر شب را
ابروی گره خورده ی این ماه دل آراست
فرزند علی بودن این شیر دلاور
از شیوه جنگآوری اش خوب هویداست
در معرکه سرهای زیادی به زمین ریخت
وقتی که ابوالفضل علمدار به پا خاست
دریا به خروش آمده از شوق وصالش
در آینه ی علقمه مهتاب چه زیباست
دریا همه خواهش که ببوسد لب ساقی
ساقی وفادار ولی گرم تماشاست
لبهای ترک خورده طفلان حسینش
در آب فرات آینه در آینه پیداست
آنروز امید همه ی چشم به راهان
مشک از جگر علقمه پر کرده و برخاست
برگشت ولی آه چه برگشتن تلخی!
برگشت، ولی در وسط معرکه تنهاست
برگشت...ولی بست بر او راه رسیدن
تیغی که فرود آمد و افتاد چپ و راست
آه این چه نبردی ست چه داغی ست چه دردی ست
هر دست علمدار به یک گوشه صحراست
#
بشکوه ترین حادثه ای اوج حماسه
افتاده ای اما علم عشق تو بالاست
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی خجالت می کشی شرمنده تر میشم
سقا بدون دست هم سقاست باور کن
@h_zarnaghi
هدایت شده از رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
هر روز کربلای تو تکرار میشود
در عالمی عزای تو تکرار میشود
همواره در نگاه پر از اشتیاق ما
خوناب زخم های تو تکرار میشود
در جان من که تکه ای از خاک کربلاست
هر لحظه رد پای تو تکرار می شود
هم در دلم محبت بی انتهای تو
هم در سرم هوای تو تکرار می شود
با اینکه مستحق عتاب توام ولی
در حق من دعای تو تکرار می شود
ای آفتاب غرق به خون هر غروب را
بر روی نی نوای تو تکرار می شود
ای حنجر بریده به هر پرده از وجود
فریاد حق نمای تو تکرار می شود
هل من معین تو نه در آن روز بود و بس
هر روز این ندای تو تکرار می شود
تا هر زمان که هست یزیدی در این جهان
حتما که ماجرای تو تکرار می شود
با هر شهید بی سر و بی دست روضه ی
عباس با وفای تو تکرار می شود
با هر جوان ما که می افتد به روی خاک
داغ پسر برای تو تکرار می شود
این داغ ها قبول ولی بعد کربلا
کی داغ بوریای تو تکرار می شود ؟!
#کربلا_شهادت
#جهاد_مقاومت
#شهید
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi