eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
451 دنبال‌کننده
159 عکس
74 ویدیو
3 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔸🔸 وحدت این کعبه همان قبله ی ایمان من و توست این مشعل افروخته قران من و توست "جمعیت آزاده ما نگسلد از هم" تا نام خدا رشته ی پیمان من و توست روشن به اذان است و نماز است چراغش این خانه ی آباد که ایران من و توست کی سست شود پایه ی دیوار و دری که آذین شده با عکس شهیدان من و توست آری وطن من، وطن تو، وطن ماست این خاک که آمیخته با جان من و توست برخاسته از خاطر آشفته ی دونان بادی که پی زلف پریشان من و توست آن چشم که بسته ست به شادی من و تو گریان شده با هر لب خندان من و توست از جان نهراسیم که سودای شهادت آغاز من و توست نه پایان من و توست یک روز به هر قله بر افراشته گردد این پرچم سرخی که به دستان من و توست   ✍ @h_zarnaghi
♦️♦️ تو هیبت آفتابی و شب پره ها از عکس تو نیز در هراس اند هنوز @h_zarnaghi
♦️🔸♦️🔸♦️ از شانه های چون دماوند تو می ترسند؟! یا اینکه نه ...از طرح لبخند تو می ترسند؟! تو اهل روضه بوده ای و این یزیدی ها از چشم های آبرومند تو می ترسند از "کلنا عباسک یا زینب" ات، آری از معنی زیبای سربند تو می ترسند این کافران و مشرکان بر روی لب هایت از نام نامی خداوند تو می ترسند ما را تو فرزند خودت خواندی و بدخواهان از این همه آماده فرزند تو می ترسند پرسیده اند از این و آن و در شب حمله از خشم طوفانی اروند تو می ترسند آنها از این خاک عزیزی که حرم خواندی آنها از ایران برومند تو می ترسند @h_zarnaghi  
19.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸سردار مهربان ما🔸 کوهی و... سیل و طوفان تو را می شناسند دشتی و... باد و باران تو را می شناسند چشمه ای و به صحرای لب تشنگی ها آهوان پریشان تو را می شناسند   آی آغوش امن پر از مهربانی کودکان هراسان تو را می شناسند نه مدیران آسوده ی پشت میزی بلکه مردان میدان تو را می شناسند در دل کوه هاشان صدای تو باقی ست روستاهای کرمان تو را می شناسند خط به خط ِ حلب ،سامرا، غزه، مثل... فکه و حاج عمران تو را می شناسند کاش من نیز بشناسمت قبل مرگم ای که خیل شهیدان تو را می شناسند @h_zarnagh  
[فلسطین] ♦️🔸♦️ هر طرف آیات والزیتون و والتین ریخته در کنار این قفس پرهای خونین ریخته دور این گلزار را دیوار می سازند و باز عطر و بویش آنسوی این سست پرچین ریخته  سوخت جان باغ از بس در شبیخون خزان بر سر هر غنچه آتش های سنگین ریخته  شرم بادا بر مسلمانی که با بی غیرتی  آبها در آسیاب دشمن دین ریخته  نیست اسرائیل بعد چند سال و تا ابد در پی نامش هزاران ننگ و نفرین ریخته موج خواهد زد شکوه خصم را خواهد شکست این همه خون ها که دشمن در فلسطین ریخته شعر من را که دعایی بود بر آزادی اش از لب حتی ملائک ذکر آمین ریخته @h_zarnaghi
🔸♦️🔸 خوب ثابت کرد بر سازشگران طوفان ما لشکر شیطان فقط از کاه کوهی ساخته ما که می گفتیم از اول آدم عاقل مگر؟! شرط بندی می کند بر روی اسب باخته @h_zarnaghi
هدایت شده از علی مقدم
ما در چه شماریم، که خورشید جهانتاب گردن به تماشای تو از صبح کشیده است
هدایت شده از شعر هیأت
🔹چرا سکوت کنم؟🔹 مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه‌ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است هنوز هم که هنوز است خون‌نوشتۀ «قدس» برای پیکر اسلام نقش پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان‌بسته گرم سوختن است ببین مقابلۀ تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟ جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانۀ شهری شهید بی‌کفن است مگر پرندۀ ما از قفس چه می خواهد؟ تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4661@ShereHeyat
هدایت شده از محسن قنبریان
مگر نه اینکه همان طفل من است چرا سکوت کنم سینه ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هم وطن است (حسن زرنقی) ؟! ☑️ @m_ghanbarian
بدا شاعری که سر غنچه ای را بریده ببیند قلم برندارد @h_zarnaghi