#ایرانلیام
گوز آچمیشام بو توپراق اولوبدور وطن منه
ایراندی هم وطن منه هم جان و تن منه
ایران آنام! ، سنین قوجاقیندا بوی آتمیشام
سن اولموسان عومور بویی لای لای دیه ن منه
ایرانلیام دیلیمدی ولی ترک آذری
اورگدمیسن بو دیلده دانیشماقی سن منه
ایرانلیام ماحال دی دانام بو حقیقتی
بیر عمر اگر که طعنه وورا هر گلن منه
فخریم بودور کی سوگیلی قارداش چاغیرمیشام
بو توپراق اوسته هر کیم اولوب هموطن منه
#
بیرگون اولار کی منده شهیدین اولام سنین؟!
بیر گون اولارکی پرچمین اولسون کفن منه؟!
#حسن_زرنقی
#ایران_قوی
#ترکی_آذر
@h_zarnaghi
#ایمان_و_امید
ایمان من امید من ای آرزوی من
بنشین شبیه آینه ای روبروی من
گل می کند کنار تو لبخند می شود
بغضی که سالهاست گرفته گلوی من
می یابمت درون خود ای حس گمشده
وقتی به هر بهانه تویی جستجوی من
ای باده ای که مستی عالم به نام توست
خالی مباد از تو دمی را سبوی من
تنها تویی که می شنوی خواهش مرا
با توست لحظه های خطر گفت و گوی من
خواهم گذشت با تو چنان سیل سر کشی
کوه است اگر قدم به قدم پیش روی من
بگذار با تو باشم و غوغا به پا کنم
تا این سکوت بشکند از های و هوی من
وقت نماز آخرم ای عشق اولین !
بگذار از آب تیغ تو باشد وضوی من
#حسن_زرنقی
#ایمان_و_امید
#ایران_قوی
@h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
#ایمان_و_امید ایمان من امید من ای آرزوی من بنشین شبیه آینه ای روبروی من گل می کند کنار تو لبخند
بگذار با تو باشم و غوغا به پا کنم
تا این سکوت بشکند از های و هوی من
@h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
"قال کلا ان معی ربی سیهدین" در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست اما چه باک از این و آن وقتی خدا ب
ما با سر و سامان این دنیا نمی سازیم
سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست
@h_zarnaghi
#امام_محمد_باقر
چقدر خاطره از آن شکسته قافله داری
گمان کنم که به پایت هنوز آبله داری
اگر به هلهله سر برده اند از تو در آن دشت
ولی هنوز صبوری هنوز حوصله داری
تویی که کودکی ات را به پای نیزه دویدی
تویی که تا سر نی یک نگاه فاصله داری
پی که می رود آن دل ،دل شکسته و خونت
به شوق کیست که دستی به دست سلسله داری ؟!
هنوز تیر سه شعبه نرفته است ز یادت
هنوز دلهره از خنده های حرمله داری
به شور و شوق کشیدی بغل هر آنچه بلا را
که گفته است که از درد و داغ ها گله داری...
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
برای حاجیان
حجکم مقبول باد و سعیکم مشکور باد
سینه ات از مشعل عشق خدا پر نور باد
در طوافی یا که در کوی منا و مشعری
هر کجا هستی بساط عشقت آنجا جور باد
نغمه ی "لبیک اللهم لبیکت" مدام
تا ابد در هر مقام این حرم پرشور باد
"عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است"
پس مبادا "دست عشق از دامن دل دور باد"
ای که سر مست از شراب زمزمی این روزها
از نگاه شیخ و زاهد مستی ات مستور باد
تا که جاویدان شود این شور و عشق و مستی ات
در نجف روزی نصیبت خوشه ی انگور باد
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
من که در آرزوی جرعه ای از آب حیاتم
دست بر دامن دریای دعای عرفاتم
باز هم دیده گرفتار به گرداب بلایم
باز هم در پی من آمده کشتی ی نجاتم
بجز این اشک محبت که سرازیر غم توست
کو چراغی که نجاتم دهد از این ظلماتم
ای خوشا من که در این عشق از آن روز نخستین
نقش چشمان تو بودست در آیینه ی ذاتم
تویی آن نور که جاری به رگ صوم و صلاتی
با تو هر شام و سحر غرق سلام و صلواتم
پا به پای تو از این زمزم سیراب گذشتم
تا نصیبم کنی از تشنگی آب فراتم
تو همان شعر فصیحی و مرا کاش ببخشی
پیش چشم تو کم آورده اگر این کلماتم
#عرفات
#امام_حسین(ع)
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
رفت حاجی به طوافِ حرم و باز آمد
مابه قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم
#میرنجات_اصفهانی
@h_zarnaghi
نیلیرم بو جانی من جانانه قربان اولماسا
مین بلا گلسین گوروم بو جانه! قربان اولماسا
ثابت اولماز عالمه عشق سراسر غیرتی
شعله های سرکشه پروانه قربان اولماسا
مکتب توحیدیله هر کس کی پیمان باغلاسا
چاتماز اول مقصوده بو پیمانه قربان اولماسا
حاجی! کوی یاریده قربانلیقین اولماز قبول
تا کی نفسین صاحب قربانه قربان اولماسا
بار الهی گوئیا ذبح عظیم اولماز عیان
تا حسینین باتماسا القانه، قربان اولماسا
کربلا یعنی کی قربانگاه یعنی حیف اولا
من کیمینلر اول شه عطشانه قربان اولماسا
##
عیدقربان یعنی قرباندور هامی اللهینه
بوردا اما وای اولا انسانه ،قربان اولماسا
#حسن_زرنقی
#عید_قربان
@h_zarnaghi
#با_کاروان_حسینی
#خروج_کاروان_از_مکه
#غزل
🔹قافلۀ اشک🔹
بار بر بستهای ای دل، به سلامت سفرت
میبری قافلۀ اشک مرا پشت سرت
راه میافتی و باقیست به خاک عرفات
حرفهایی که روان بود از آن چشم ترت
به کجا میبرد این راه بلاخیز تو را!
کودکاناند و زناناند چرا همسفرت؟
میشوی دربهدر کوه و بیابان و... جهان،
میشود از سر دلباختگی دربهدرت
خبر قاصد تو میرسد از طوفانها
این خبر چیست؟ که داغیست گران بر جگرت
میرسی کمکم و پیداست به پهنای افق
خیمۀ در دل صحرای بلا شعلهورت
میهمان هستی و با نیزه و شمشیر چرا
میزبان تو گرفتهست چنین دور و برت؟
روزها میگذرد میرسد از راه آخر
آن غروبی که سر نیزه روان است سرت
📝 #حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
من که در آرزوی جرعه ای از آب حیاتم دست بر دامن دریای دعای عرفاتم باز هم دیده گرفتار به گرداب بلای
پا به پای تو از این زمزم سیراب گذشتم
تا نصیبم کنی از تشنگی آب فراتم
@h_zarnaghi
هدایت شده از رفیق خوشبخت ما/ زرنقی