الگوی رابطه دولت و بازار
🔸پیشرفت توان آبادکردن است نه آباد شدن به دست بیگانه
🔸 پنج نقش دولت برای رسیدن به پیشرفت:
✅ صیانت از بازار داخلی برای تولید داخلی : بازار، ناموس یک اقتصاد است و باید از آن صیانت کرد. بازار یک عنصر مهم در پیشرفت است، دسترسی به بازار شرط لازم پیشرفت است. کنترل نرخ ارز یکی از مصادیق صیانت است، زیرا اگر قیمت ارز را دولت تعیین نکند، به واسطه ی عرضه و تقاضا هم تعیین نمی شود چون عرضه آن به وفور نیست و قیمت توسط انحصارگر تعیین می شود.
✅ خلق بازار : برای عرضه برخی کالاها در اقتصاد، باید تقاضا ایجاد کرد. بایستی از منابع عمومی کشور هزینه شود و پروژه تعریف شود تا فناوری، تحصیل و به بازار عرضه شود. مانند فناوری های مورد نیاز تولید کوچک مقیاس.
✅ حفظ بازار : برای برخی کالاها و خدمات نیاز است دولت مراقب تولیدکننده و مصرف کننده باشد.
✅ قبض بازارهای نامولد "سودآوری بدون تولید" : دولت باید انگیزه رسیدن به سود بدون مشارکت در تولید را با ابزارهایی مثل مالیات و یارانه کنترل کند.
✅ بسط بازار : دولت باید به دنبال ایجاد و توسعه بازار برای تولیدات ایرانی باشد.
#قدرت_و_پیشرفت 8⃣
@haad1442
شوک اقتصادی پس از شوک کودتا
🔸پس از کودتای پینوشه در شیلی در ۱۹۷۳، بچههای شیکاگو طرح پیشنهادی خود را که شباهت زیادی به مباحث کتاب "سرمایهداری و آزادی" میلتون فریدمن داشت، اجرا کردند:
🔸طی یک سال و نیم نخست برخی از شرکتهای دولتی از جمله چند بانک خصوصیسازی شد، انواع جدیدی از فعالیتهای مالی سوداگرانه زیانبار به حال جامعه مجاز شد، مرزها به طور کامل به روی واردات گشوده و موانع تجاری که حامی تولیدکنندگان شیلیایی بود، برداشته شد، خدمات رفاهی و اجتماعی دولت ده درصد کاهش یافت و کنترل دولت بر قیمتها لغو شد.
🔸در سال ۱۹۷۴ به رغم قطع یکباره دخالتهای دولت در بازار، تورم به ۳۷۵ درصد رسید که بالاترین نرخ تورم در جهان بود.
🔸 از آنجایی که آزمایش "تجارت آزاد" پینوشه کشور را از واردات ارزان قیمت لبریز کرده بود، کارگران شیلیایی از کار بیکار و واحدهای اقتصادی محلی یکی پس از دیگری بسته می شدند، زیرا قادر به رقابت با کالاهای ارزانقیمت وارداتی نبودند. میزان بیکاری رکورد شکست و گرسنگی پدیدهای فراگیر شد.
🔸بچههای شیکاگو دقیقا به سبک مکتب اقتصادی شیکاگو استدلال می کردند که نظریه آنها خالی از ایراد است و اِشکال کار در این است که نظریه آنان با جدیت کافی اعمال نشده است!
#دکترین_شوک ۲۷
@haad1442
دیدار دو شوکر
🔸یک سال و نیم پس از شروع آزمایش ایدههای مکتب اقتصادی شیکاگو در شیلی، زمانی که اکثر مردم از سرمایهداری افراطی در عذاب بودند، میلتون فریدمن به دیدار پینوشه رفت. مطبوعات، تحتِ کنترل شورای نظامیِ کودتاچیان بود و هر سخن و دیدار فریدمن به سرخط روزنامهها تبدیل میشد و سخنرانیهای او از تلویزیون ملی پخش می شد. دیدار خصوصی او با پینوشه از هر خبری مهمتر بود.
🔸فریدمن در طول اقامتش در شیلی سعی داشت این نکته را در مغزها فرو کند که شورای نظامی کودتاچیان خوب شروع کرده است، اما لازم است که از گذشتهها کلا دست بشوید و بهطور دربست از بازار آزاد استقبال کند.
🔸او خواستار "شوک درمانی" بود و میگفت این "تنها دارو است و به طور قطع، دارویِ درمانگر همین است و هیچ داروی دیگری وجود ندارد".
🔸فریدمن، پینوشه را متقاعد کرد که بودجه خدمات رفاهی و اجتماعی دولت را "به میزان ۲۵ درصد ظرف ۶ ماه و به صورت فراگیر" کاهش دهد و مدعی بود صدها هزار نفری که در نتیجه این سیاست از بخش دولتی اخراج می شوند، سریعا مشاغل جدیدی در بخش خصوصی خواهند یافت! او به ژنرال اطمینان داد که در صورت پیروی از توصیه هایش میتواند اعتبار یک "معجزه اقتصادی" را به نام خود ثبت کند و ظرف چند ماه به تورم خاتمه بخشد. ضمن آنکه بیکاری مسئله ای کوتاهمدت چند ماهه است و متعاقب آن اوضاع سریعا بهبود می یابد. او بر اهمیت شوک اصرار داشت و تاکید کرد که اصلاحات تدریجی امکانپذیر نیست. باید به شکل برق آسا این اصلاحات اجرا شود.
#دکترین_شوک ۲۸
@haad1442
دستاورد دیدار پینوشه و فریدمن برای ملت شیلی
🔸پینوشه بیدرنگ پس از دیدار فریدمن، کابینهاش را از تعداد بیشتری بچههای شیکاگو انباشت. رئیس جدید بانک مرکزی که به شوکدرمانی نظر مساعدتری داشت، اعلام کرد: "اگر صنعتگرانی از این موضوع شکایت دارن، "برن به جهنم" . من که ازشون حمایتی نمی کنم"
🔸دولت پینوشه در سال ۱۹۷۵ بودجه خدمات دولت را در یک نوبت ۲۷ درصد کاهش داد و همچنان از آن کاست تا در سال ۱۹۸۰ مخارج دولت در عرصه خدمات رفاهی و اجتماعی به نصف میزان دوران آلنده رسید. بهداشت و درمان و آموزش سنگینترین لطمات را دیدند. پانصد شرکت و بانک دولتی خصوصیسازی شد، بسیاری را به رایگان بخشیدند. به شرکتهای داخلی رحم نکردند و باز هم موانع تجاری دیگری را از میان برداشتند که نتیجه آن از دست رفتن ۱۷۷ هزار شغل صنعتی بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۸۳ بود. سهم تولید صنعتی به سطوحی افت کرد که در زمان جنگ جهانی دوم دیده شده بود.
🔸حتی مجله اکونومیست که طرفدار پروپاقرص بازار آزاد بود، اقدامات مزبور را "افراط در خود مُثلهگری" دانست.
#دکترین_شوک ۲۹
@haad1442
سیاستهای بنیان برافکن
🔸پینوشه با اجرای سیاستهای بازار آزاد عامداً کشورش را دچار رکودی عمیق کرد و مردم در فقری جمعی فرو رفتند. بحران بیکاری شیلی ماهها نَه، که سالها به درازا کشید.
🔸تحت حکومت پینوشه، ۷۴ درصد درآمد خانوار فقط صرف خرید نان می شد، خانواده مجبور بود از اقلامی همچون شیر و کرایه اتوبوس برای رفتن به محل کار صرفنظر کند، در حالی که هزینه نان و شیر و کرایه اتوبوس ۱۷ درصد حقوق یک کارمند دولتی در حکومت آلنده بود.
🔸 مدارس چارتر و کوپنی جایگزین نظام مدارس دولتی شد، نظام بهداشت و درمان پولی شد، مهدکودکها و قبرستانها خصوصیسازی شدند و حتی نظام تامین اجتماعی شیلی هم خصوصی سازی شد.
🔸شورای نظامی کودتاچیان که به استعارههای فریدمن درباره "بیماری" کذایی دلبسته بود، از مردم پوزش نمی خواست، بلکه توضیح میداد که "علت برگزیدن این راه این است که تنها راهی است که منشاء بیماری را مستقیما هدف می گیرد" و فریدمن موافق بود.
#دکترین_شوک ۳۰
@haad1442
فروپاشی اقتصاد شیلی
🔸اقتصاد شیلی در سال ۱۹۸۲ فروپاشید. میزان بدهیهای شیلی به حد انفجار رسید، اقتصاد یکبار دیگر با تورم لجامگسیخته روبهرو شد و میزان بیکاری به ۳۰ درصد رسید. بنگاههای مالی که از قید هرگونه قانون و مقررات رها شده بودند، با گرفتن وام، داراییهای کشور را خریده بودند و بدهی سنگین در حد ۱۴ میلیارد دلار بالا آورده بودند.
🔸جمع کوچکی از خواص ظرف مدتی فوقالعاده کوتاه از ثروتمند به فوق ثروتمند تبدیل شدند. بسیاری از شیلیاییها اقدامات پینوشه را جنگ توانگران علیه تهیدستان و طبقه متوسط می دانند.
🔸تنها چیزی که مانع از سقوط کامل اقتصاد شیلی شد، این بود که شرکت دولتی مس که آلنده آن را ملی اعلام کرده بود، هیچ گاه مشمول خصوصیسازی نشده بود. اوضاع چنان متزلزل شد که پینوشه مجبور شد دقیقا همان کاری را بکند که آلنده کرده بود: او بسیاری از شرکتها را دوباره ملی کرد.
🔸حتی در سال ۱۹۸۸ که اقتصاد نهایتا تثبیت شد و سریعا در حال رشد بود، ۴۵ درصد جمعیت شیلی به زیر خط فقر غلتیده بودند. در حالی که بالاترین دهک جامعه به لحاظ ثروت شاهد افزایش ۸۳ درصدی درآمد بود. حتی در سال ۲۰۰۷ شیلی همچنان یکی از نابرابرترین جوامع جهان بود.
#دکترین_شوک ۳۱
@haad1442
هدف اصلی و ناگفته شوک درمانی
🔸تجربه شیلی نشان می دهد که به رغم همه ادعاها هدف از شوک درمانی دقیقا مکیدن ثروت و تزریق آن در دهکهای بالای جامعه و به ورطه نابودی کشاندن بخش بزرگی از طبقه متوسط در اثر شوکهای وارده است.
🔸چندین میلیارد دلار از مزدبگیران کش رفتند و در جیب سرمایهداران و زمینداران سرازیر کردند. تمرکز ثروت در شیلیِ پینوشه اصلا پدیده ای اتفاقی نبود، بلکه یک قاعده بود.
🔸 برخلاف آنچه نظامیان کودتاچی مایلند جهان باور کند، تمرکز ثروت عوارض شرایط نبود بلکه اُس و اساسِ طرحِ اجتماعیِ آنها بود.
🔸شیلی تحت حاکمیت مکتب اقتصادی شیکاگو، تصویری از آینده اقتصاد جهانی را نشان میداد که قرار بود بارها و بارها تکرار شود، از روسیه گرفته تا آفریقای جنوبی، تا آرژانتین و ...
🔸خروجی این اقتصاد چیزی نیست جز سوداگریهای جنونآمیز، کارخانههای متروک، زیرساختهای در حال فرسودگی، حدود نیمی از جمعیتِ کلاً از اقتصاد کنار نهاده شده، فاصله طبقاتی نجومی، فساد خارج از کنترل، حاکمیت روابط به جای ضوابط، شیوههای مشکوکِ حسابداری، مصرفگرایی جنونآمیز، تعطیلی بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط، انتقال ثروت از بخش عمومی به بخش خصوصی، بار شدن بدهیهای فوقالعاده هنگفتِ بخش خصوصی بر گُرده بخش عمومی...
#دکترین_شوک ۳۲
@haad1442
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آمار تکاندهنده رابرت اف. کندی، نامزد انتخابات ۲۰۲۴:
1️⃣ یکچهارم آمریکاییها شب گرسنه میخوابند.
2️⃣ ۳۳هزار نظامی سابق آمریکایی بیخانماناند.
3️⃣ روزانه به صورت میانگین ۲۳ نظامی سابق خودکشی میکنند.
4️⃣ جوانان اوکراینی قربانی سیاست دولت آمریکا برای تضعیف و براندازی دولت روسیه هستند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
سرمایهداری فاجعه محور
🔸از سال ۲۰۰۴ خانم نائومی کلاین پژوهشی را از تاریخ اقتصاد چند دهه اخیر آغاز کرد که آکنده از گفتهها و اغلب ناگفتههایی ست درباره بحرانهای گوناگون و اینکه چگونه از این بحرانها سوء استفاده می شود تا راه برای سرمایهداری فاجعه محور در سراسر دنیا باز و هموار شود.
🔸بحرانی فرا می رسد، هول و هراس جامعه را در بر می گیرد و نظریهپردازان مکتب نئولیبرال با رخنه کردن در خلاء اجتماعیِ ناشی از بحران و جوّ ترس و نگرانی، دست بکار می شوند و به نفع شرکتهای بزرگ، به مهندسی جوامعِ بحرانزده می پردازند.
🔸خانم کلاین ضمن پژوهشهای خود به شباهتهای تکاندهندهای بین شکنجه افراد در زندانهای سازمان جاسوسی آمریکا و نظریات شوکدرمانی استادان اقتصاد برمیخورد.
🔸طبق یکی از کتابهای راهنمای سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، هدف از شکنجه (یعنی مرحله سست کردن و به راه آوردن زندانی) ایجاد نوعی توفان شدیدِ ذهنی است. پس از شکنجه، زندانی به قدری از نظر روانی به قهقرا رفته و وحشتزده است که دیگر قادر نیست منطقی فکر کند یا حافظ منافع خود باشد. فاصله زمانیِ فوقالعاده کوتاهی وجود دارد که در آن فرد زندانی دچار نوعی حالت تعلیقِ بین زندگی و مرگ می شود و شخصیتِ شکلگرفته و فرهیختهاش همراه با ویژگیهای آن فرو می ریزد، یک نوع شوک یا فلج روانی است. بازجوی مجرب این لحظه را در هنگام رخداد آن خوب می شناسد و می داند که زندانی آماده اقرار و دست کشیدن از باورهای پیشین است.
🔸دکترین نظامی ایالات متحده که مبنای حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق را تشکیل داد، بر اساس سند "شوک و ارعاب، نیل به سلطه آنی"، است که پیرو همین شباهتها تدوین شده است. در ادامه به سرمایهداری فاجعه محور در عراق که توسط آمریکا اجرا شد خواهیم پرداخت.
#دکترین_شوک ۳۳
@haad1442
دکترین شوک در عراق ( از آمریکای لاتین به بخش عراق منتقل شدیم تا با بخشی از تاریخ اقتصادی و سیاسی عراق در ایام اربعین حسینی آشنا شویم)
🔸معماران تهاجمِ عراق اعتقاد عمیقی به دکترین شوک داشتند. بر آنها معلوم بود که با درگیر شدن عراقیها با فوریتهای روزمره، اقتصاد را می توان، به طور نامحسوس به حراج گذاشت. آنها چون نمی توانستند اقتصادهای بسته خاورمیانه را به صورت صلحآمیز بگشایند، قلاده سگ خشونت را باز کرده بودند و با وحشت آفرینی منافع کلان اقتصادی را دنبال می کردند. در وحشت بمبها و انفجارها و شکنجهها، توجه کسی به آنچه در اقتصاد در حال روی دادن بود، جلب نمی شد.
🔸در عراق خیلی چیزها بود که بتوان از آن سود برد: عراق نه تنها سومین کشور بزرگ نفتی با ذخایر شناخته شده بود، بلکه یکی از آخرین استحکاماتِ مصون مانده از شبیخون سرمایهداری لجامگسیخته فریدمنی برای برپایی بازار جهانی هم بود. پس از آنکه دستاندرکارانِ نهضت تهاجمیِ بازار آزاد، آمریکای لاتین، آفریقا، اروپای شرقی و آسیا را فتح کردند، اکنون نوبت به دنیای عرب یعنی آخرین سرحد فتوحات می رسید.
🔸از آنجا که نمی شد سراسر جهان عرب را یکجا فتح کرد، ضرورت داشت که از کشوری به عنوان کاتالیزر (تسریع کننده) استفاده کنند.
🔸هنگامی که ایده تهاجم به کشوری عربی و تبدیل آن به کشوری الگو و مدل، اولین بار بعد از یازده سپتامبر مطرح شد، نام چند کشور بر سر زبانها افتاد_ عراق، سوریه، مصر... با این همه عراق خیلی چیزها داشت که به آن اولویت میداد. علاوه بر ذخایر نفتی، عراق از نظر موقعیت مکانی، با توجه به کاهش اتکا و اطمینان آمریکا به عربستان سعودی، مرکز خوبی برای پایگاههای نظامی بود. استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه مردمش نفرت از صدام را آسانتر ساخته بود. دلیل دیگر امتیاز عراق نسبت به سایر گزینهها آگاهی و شناخت آمریکا از آن کشور بواسطه جنگ ۱۹۹۱ خلیج فارس بود.
#دکترین_شوک ۳۴
@haad1442
"بهترین هنگام برای سرمایهگذاری روزی است که هنوز خون روی زمین باشد"
🔸بر مبنای هراس از سلاحهای کشتار جمعی بود که تهاجم به عراق را به مردم جهان قالب کردند. بعضی کارشناسان احمق می پنداشتند که واقعا آمریکا برای برقراری دموکراسی به عراق حمله می کند. در حالی که حامیان جنگ حملات علیه اسرائیل را با حملات علیه ایالات متحده یکی می دانستند ولی در رسانه منطقه خاورمیانه را به عنوان سرزمین تروریستپرور معرفی می کردند.
🔸در منطق درونی تهاجم به عراق، جنگ با تروریسم، گسترش مرزهای سرمایهداری و برگزاری انتخابات در یک برنامه واحد بسته بندی شده بود.
🔸جرج دبلیو بوش این دستور کار را در عبارتی چنین خلاصه کرد: "گسترش آزادی در منطقهای آشوب زده"
در حالی که آزادیای که از آن سخن گفته می شد آزادی برای شرکتهای آمریکایی و چندملیتی غربی بود که از حکومتهای خصوصیسازی شده تغذیه کنند. هشت روز پس از اعلام پایان جنگ در عراق بوش رسما طرح را اعلام کرد: "ایجاد منطقه تجاری آزاد ایالات متحده_خاورمیانه برای یک دهه"
🔸 شیلی سال ۱۹۷۳ قرار بود نقش الگو را برای آمریکای لاتین بازی کند و حال عراق نقش الگو را برای خاورمیانه باید بر عهده میگرفت. استنباط رژیمهای بیرحم که "مکتب اقتصادی شیکاگو" را در دهه هفتاد اجرا کردند این بود که برای تولد ملتهای نوین آرمانی باید طبقات وسیعی از مردم و فرهنگ آنها را "از ریشه" درآورد. بر اساس همین منطق انها گفتند "ما در عراق ملتسازی نمی کنیم، ما ملت خلق می کنیم"
🔸 اشتباه آنها این بود که عراق مکانی تهی بر روی نقشه نبود. عراق با غرور سخت ضدامپریالیستی، با ناسیونالیسم قوی عربی، مردمانی با ایمان عمیق و با اکثریتی از مردان آموزش دیده نظامی، فرهنگی به قدمت تمدن بود و هنوز هست.
🔸اگر قرار بود "خلق کردن ملتی" در عراق روی دهد، بر سر ملتی که پیش از این در آنجا می زیستند، قرار بود که چه بیاید؟ فرض ناگفته از همان آغاز تهاجم این بود که بخش بزرگی از آن می بایست محو شود. ایده ای که لزوم کاربرد خشونتِ سختِ استعمارگرانه را مسلم می کرد:
"بهترین هنگام برای سرمایهگذاری روزی است که هنوز خون روی زمین باشد"
#دکترین_شوک ۳۵
@haad1442
جنگی که در حکم شکنجه جمعی بود
🔸 آمریکا و انگلیس و برخی کشورها موسوم به نیروهای ائتلاف، تهاجم به عراق را در سال ۲۰۰۳ آغاز کردند. جنگی که در حکم شکنجه جمعی بود. معماران جنگ زرادخانه سازوکارهای شوک در شکنجههای سازمان سیا را بررسی کردند و تصمیم گرفتند که با بکارگیریِ تمام آنها وارد کارزار شوند.
🔸 بمبارانهای برقآسا همراه با تکمله عملیات روانشناسانه دقیق و به دنبال آن اجرای سریعترین و گستردهترین برنامه شوکدرمانیِ سیاسی و اقتصادیای که تا آن روز اجرا شده بود. اگر برنامه شوکدرمانی با مقاومتی مواجه میشد، مقاومتکنندگان را بازداشت و با آنها شنیعترین سوءرفتارها را میکردند.
🔸در جنگ خلیجفارس در سال ۱۹۹۱ حدود سیصد موشک "تاک هوک" در پنج هفته و در تهاجم به عراق بیش از سیصد و هشتاد موشک تنها در یک روز شلیک شد. بین بیستم مارس و دوم ماه مه، یعنی روزهای "عملیات رزمیِ عمده"، ارتش ایالات متحده بیش از سی هزار بمب روی عراق فرو ریخت و بیست هزار موشک هدایتشونده برابر با ۶۷ درصد موشکهایی که تا آن روز تولید شده بود، شلیک کرد.
🔸 دکترین شوک و ارعاب آشکارا کل جامعه را هدف قرار داده بود و راهبرد اصلی ایجاد "ترس جمعی" بود
#دکترین_شوک ۳۶
@haad1442
بازترین بازار جهان
🔸خشونتِ خیلی زیاد به طریقی مانع دیدن منافعی می شود که خشونت در خدمت آن است.
🔸پس از فروکش کردن بمبارانهای وحشتناک، تاریخ عراق بار کامیون میشد و میرفت. طلاها و دیگر اشیای عتیقه را از موزه ملی عراق ربودند، هشتاد درصد از ۱۷۰ هزار شی ارزشمند موزه به یغما رفت. کتابخانه ملی ویرانه شد.قرآنهای با قدمت هزار ساله ناپدید شدند و جز قفسههای سوخته چیزی باقی نماند. خاطرات عمیق از کل یک فرهنگ، فرهنگی که هزاران سال جریان داشته، از میان برداشته شد.
🔸امحاء انجام شد. حال نوبت جایگزینی رسید. مرزها گشوده شد و وسایل ارزانقیمت خانگی و واردات مواد غذایی بنجل شروع شد. واردات بی قید و شرط، بدون تعرفه، بدون حقوق و عوارض، نه بازرسی، نه مالیات، آزادِ آزاد.
🔸 پل برمر که بوش او را به سمت رئیس حکومت اشغالگران در عراق منصوب کرد، دو هفته بعد از ورودش به بغداد، عراق را آماده کسب و کار اعلام کرد. عراق یک شبه از یکی از بستهترین کشورهای جهان، بازترین بازار جهان شد.
🔸در حالی که وانتهای پر از غنائم مسروقه به سوی مالخران خارج از کشور روان بودند، از سوی مقابل کاروان کامیونهای انباشته از تلویزیون، لوح فشردهی فیلمهای هالیوودی و آنتنهای ماهوارهای در حرکت بودند و بار خود را در پیادهروهای محله کراده بغداد تخلیه میکردند. دقیقا همانگونه که یک فرهنگ می سوخت، فرهنگ دیگری در بستهبندیهای از پیش آماده، برای جانشینی آن سرازیر می شد.
#دکترین_شوک ۳۷
@haad1442
معدن طلای شرکتهای آمریکایی
🔸 شرکتهای آمریکایی به عراق سرایز شدند با این توصیف که "در عراق معدن طلا خواهند آفرید." شرکت راهبردهای نیوبریج به عنوان دروازهدار ورود به سرحدات سرمایهداری وارد شد. فروشگاههای سون اِلِون که هر شعبه جای سی بقالی را می گرفت. والمارت که می خواست کل عراق را قبضه کند.
🔸در سپتامبر ۲۰۰۳ اجلاسی در منطقه سبز بغداد برگزار شد که مرکز حکمرانی آمریکا بر عراق بود، در این گردهمایی به تعداد محدودی از عراقیهای بانفوذ درباره تحول اقتصادی به روش سرمایهداری درسهایی دادند. پیوسته در گوش آنها خواندند که باید از این هرج و مرج استفاده کنند و سیاستهایی را که ایجاد بیکاری زیاد می کند با قدرت تمام پیش ببرند. بنگاههای اقتصادی دولتیِ بیبازده را بدون تلاش برای نجات آنها با وجوه دولتی باید فورا فروخت.
🔸دومین درس آنها جسورانهتر بود. تنها پنج ماه از سقوط بغداد می گذشت و عراق در اوضاع انسانیِ وخیمی قرار داشت. میزان بیکاری ۶۷ درصد و سوء تغذیه فراگیر بود، تنها چیزی که گرسنگی و قحطی عمومی را به تعویق می انداخت جیره مواد غذایی یارانهای دولتی بود که خانوارهای عراقی هنوز دریافت می کردند. نفت دربرابر غذا. درس دوم اجلاس این بود که این خاصهخرجیها را که باعث اختلال در کارکرد بازار می شود باید فورا کنار گذاشت. "بخش خصوصی را راه بیندازید و این کار را با حذف یارانهها شروع کنید."
#دکترین_شوک ۳۸
@haad1442
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨منظور از راهکار قیمتی رفع ناترازی بنزین چیست؟
پیرو اظهارات وزیر نفت دولت آقای پزشکیان مبنی بر اینکه «راهکارهای قیمتی برای رفع ناترازی بنزین، در دستور کار نیست»، چند اقتصادخوانده که از افراد تاثیرگذار در سیاستهای اقتصادی دولت شهید رئیسی بودند و این اواخر، دولت سیزدهم را به گرانسازی بنزین نیز راضی کرده بودند، فریاد اعتراض سردادهاند که چرا میخواهید راهکار قیمتی برای رفع ناترازی را کنار بگذارید.
اما منظور از عبارت زیبای «راهکار قیمتی برای رفع ناترازی» که اینها دنبالش هستند، چیست؟
ناترازی، یعنی میزان مصرف بنزین کشور بیش از تولید است. این موضوع، دلایل متعددی دارد. یکی پرمصرف بودن خودروها، دیگری جهانیسازی قیمتها که باعث شده تمایل پالایشگاهها به تولید بنزین کم شود، دیگری سیاست آقای زنگنه وزیر نفت دولتهای هفتم، هشتم، یازدهم و دوازدهم که پالایشگاهسازی را کثافتکاری میدانست، دیگری اضافه شدن سالانه بیش از یک میلیون خودرو به ناوگان حمل و نقل کشور که با هوا کار نمیکنند و بنزین میخواهند...
برای حل این معضل، دو راهکار وجود دارد: ۱- راهکار غیرقیمتی ۲- راهکار قیمتی.
راهکار غیرقیمتی، یعنی کممصرف کردن خودروها، سهمیهبندی بنزین تا زمان تراز شدن تولید و مصرف، ساخت پالایشگاه برای افزایش تولید و...
اما راهکار قیمتی، یعنی افزایش قیمت بنزین. سوالی که پیش میآید این است که افزایش قیمت چگونه میخواهد معضل ناترازی را حل کند؟
پاسخ این است که وقتی بنزین گران شد، بخشی از مردم قدرت خرید بنزین را از دست میدهند و در نتیجه، مصرف کل کشور کم میشود و صورت مسئله پاک میشود.
اما سوال اینجاست که با گرانی بنزین، کدام قشر از مردم دیگر نمیتوانند بنزین مصرف کنند؟ چه کسانی از سفر کردن محروم میشوند؟ سرمایهداران یا مستضعفان؟!
سیاست گرانسازی بنزین، دقیقا مانند سیاست گرانسازی ارز است. میگویند اجازه دهید دلار به اندازهای گران شود که یک عده از مردم توان خرید کالای وارداتی را نداشته باشند. در نتیجه، تقاضا برای ارز کم شود و ناترازی ارزی رفع شود.
اما آن کالای وارداتی که باید مردم نتوانند تهیه کنند چیست؟ متاسفانه بخش قابل توجهی از واردات ما، غذای دام و طیور است. حرفشان این است که اجازه دهید دلار به قدری گران شود تا قیمت غذای دام و طیور برای دامداران و مرغداران سر به فلک بکشد و در نتیجه، قیمت گوشت و مرغ و لبنیات و... نجومی شود. وقتی چنین شد، مستضعفان دیگر توان خرید گوشت و مرغ را از دست میدهند و نیاز دامدار و مرغدار به خوراک وارداتی دام و طیور کم میشود و در نتیجه، تقاضای ارز کاهش مییابد و معضل ناترازی رفع میشود!
اما نکته اینجاست که هرگز، موضوع را با این ادبیات بیان نمیکنند که مردم متوجه شوند چه بلایی قرار است سرشان بیاید. میگویند «راهکار قیمتی حل ناترازی».
البته این سیاست قیمتی، چه درباره بنزین و چه درباره ارز و چه سایر کالاها، بدون ذینفع نیست. هم گرانسازی بنزین ذینفع دارد، هم گرانسازی ارز. شرکتی که سالانه یک میلیارد دلار صادرات دارد، اگر نرخ ارز از ۴۰ هزار تومان به ۶۰ هزار تومان افزایش یابد، بدون کمترین زحمتی ناقابل ۲۰ هزار میلیارد تومان کاسب میشود. این ذینفعان، باید هم دنبال اقتصاددانهایی باشند که گرانیها را تئوریزه کنند.
انگس استوارت دیتون برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد اقتصاد دانشگاه پرینستون که دچار عذاب وجدان شده و کتاب افشاگرانه «اقتصاد در آمریکا» را نوشته است، میگوید: «بر خواننده این کتاب حرجی نیست اگر فکر کند که ما [اقتصاددانان نئوکلاسیک] انسانهای رذلی هستیم که صرفا منافع مادی خودمان برایمان اهمیت دارد. اینکه ما لابیگر و توجیهگر سرمایهدارانی هستیم که سخاوتمندانه بابت کارهایمان به ما پاداش میدهند».
@syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزه کربلای عصر جدید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشایه ۱۴۰۳
به یاد فلسطین و مردم مظلوم و مقتدر غزه
@haad1442
تجارت آزاد از نوع سنگین آن بدون حضور نمایندهها یا عروسکهای دستنشانده
🔸بسیاری از بازیگران اصلی در تهاجم و اشغال عراق در زمره سیاستمداران کهنهکاری در واشنگتن بودند که پیشتر خواستار شوکدرمانی در روسیه شده بودند. بوشِ پدر، دیک چنی، پل ولفوویتز و کاندولیزا رایس، تمام این بازیگران رده بالا و دهها بازیگر رده پایین اغلب به تجربه روسیه در دهه نود_ به رغم نتایج وحشتناک آن برای مردم عادی _ متوسل می شدند تا که از آن به عنوان الگویی برای امر گذار در عراق استفاده شود.
🔸بر مبنای برنامه اولیه واشنگتن، قرار بر این بود که عراق سرزمینی درست مثل روسیه دهه نود بشود، با این تفاوت که موسسات ایالات متحده و نه شرکتهای محلی، در صف دسترسی به پولهای سهلالوصول قرار گیرند و هیچ چیز مانع اجرای دردناکترین تغییرات اقتصادی نشود زیرا عراق در اشغال آمریکا بود و هر چه می خواست بدون توجیه انجام میداد.
🔸پل برمر قوانین سرمایهگذاری و تجاریای را که از وزارت دفاع آمریکا با پست الکترونیک دریافت می کرد، چاپ و امضا می کرد و با حکم حکومتی خود بر مردم عراق تحمیل می کرد و قدرت مطلقهاش را به رخ عراقیها می کشید.
🔸برمر که نگهبانان خصوصی شرکت "بلک واتر" از دو طرف او را محافظت میکردند، با بالگرد پرزرق و برق "بلک هوک" به این سو و آن سو پرواز می کرد. پونیفرمش خاص خود او بود با مارک "برادران بروکز" همراه با چکمههای بژ رنگ "تیمبرلند". چکمهها هدیهای از طرف پسرش بود که روی کارت همراه آن قید شده بود: "بابا جون! برو چند تا اُردنگ با این چکمهها بزن"
🔸برمر به اعتراف خود از عراق چندان چیزی نمیدانست. هر چند که این بی اطلاعی اهمیت زیادی نداشت، چون آنچه خوب می دانست ماموریت اصلیاش در عراق بود، یعنی "سرمایهداری فاجعهمحور"
#دکترین_شوک ۳۹
@haad1442
کارکرد سياستهای كلی ابلاغی نظام
🔸فلسفه تدوينِ سياستهای كلی ابلاغی ولیفقيه تعيين جهت نظام ارزشی كشور است.
🔸دستگاهها برای انتخاب جهت و مسير خود بايد به سياستهای كلی مراجعه كنند تا در درجه اول خلاف سياستهای كلان نظام نباشد و درجه دوم مقوم و پيش برنده اهداف آن باشند
🔸 سياستهای كلی ابلاغی، تعيين بايدها و نبايدها در مسير حركت دستگاه هاست اما اين كه جهت تعيين شده سياستهای دستگاهها، با چهكم و كيفی، با چهابزاری و با چهسرعتی حركت كنند، سیاستهای کلی دخالت نمیكنند و مسئوليت امر با خود مديران دستگاههای مختلف است.
#قدرت_و_پیشرفت 9⃣
@haad1442
قوانین چپاول به سبک بازار آزاد
🔸پل برمر (حاکم نظامی عراق که پس از اشغال از طرف آمریکا منصوب شد) مجموعه ای از قوانین را تصویب کرد که در مجموع، برنامه سنتی و کلاسیک شوکدرمانیِ "مکتب اقتصادی شیکاگو" را تشکیل میدهد.
🔸اقتصاد عراق پیش از تهاجم آمریکا بر شرکت ملی نفت و ۲۰۰ شرکت دولتی اتکا داشت که مواد غذایی و مواد اولیه صنایع عراق_از سیمان تا کاغذ و روغن خوراکی_ را تولید می کردند.
🔸برمر اعلام کرد که ۲۰۰ شرکت دولتی باید بیدرنگ خصوصیسازی شود. به گفته او: "برای احیای عراق، تسلیم بنگاههای دولتی ناکارآمد به بخش خصوصی اقدامی ضروری است"
🔸بعد نوبت به قوانین اقتصادی رسید. برمر برای نشان دادن درِ باغ سبز به سرمایهگذاران خارجی برای شرکت در حراج داراییهای دولتی عراق، یک سلسله قوانین ریشهای تصویب کرد که مجله اکونومیست با عنوان "فهرست آرزوهای سرمایهگذاران خارجی در بازارهای نوظهور" از آنها یاد کرد.
🔸یکی از این قوانین که مستقیما برگرفته از کتاب میلتون فریدمن است، قانون کاهش مالیات بر شرکتهای عراقی از ۴۵ درصد به نرخ ثابت ۱۵ درصد بود. قانون دیگر به شرکتهای خارجی اجازه میداد که سهام شرکتهای عراقی را تا سقف ۱۰۰ درصد تملیک کنند. این یعنی جلوگیری از تصاحب داراییهای دولت توسط بخش ثروتمند عراقی.
🔸بهتر از اینها قانونی بود که اجازه میداد سرمایهگذاران همه سود حاصل از عملیات خود را از عراق خارج کنند، بدون آنکه ملزم به سرمایهگذاری دوباره آن و یا پرداخت مالیات باشند. همچنین قید شده بود که سرمایهگذاران می توانند قراردادهای اجاره یا پیمانهای چهلسالهای منعقد کنند که بعد از این مدت هم تمدیدپذیر است.
🔸همه این اقدامات زمانی انجام میشد که ۵۰ درصد مردم عراق هنوز آب آشامیدنی نداشتند، چراغهای راهنمایی کار نمیکرد و جرم و جنایت فراگیر شده بود.
#دکترین_شوک ۴۰
@haad1442
استقلال بانك مركزی راهکار یا بیراهه؟
🔸تفکر نئوليبرال پيوسته استقلال بانك مركزی را برای كنترل تورم ترويج و تجويز کرد تا تبدیل به قانون شد، چرا که معضل تورم را صرفا ناشی از عرضه غافلگيرانه پول توسط دولت برای تامین کسری بودجه میداند. در حالی که عرضه پول صرفا بابت كسری بودجه نيست، بلكه بخش قابل توجهی از آن مربوط به استقراض بانك ها به ويژه بانك های خصوصی از بانك مركزی بوده است.
🔸نئولیبرالیسم نوشداروی ادعایی معضل تورم را «مستقل كردن ماشين عرضه پول (بانك مركزی) از دولت» میداند. در حالی که 13 متغير اقتصادی بر روی تورم تاثيرگذارند كه رتبه نخست آن مربوط به افزایش قيمت ارز و حاملهای انرژی است، پس این ادعا که تنها دليل تورم، عرضه پول توسط دولت است، پذيرفتنی نيست.
🔸 اساسا هيچ گونه رابطه علّی ميان استقلال بانك مركزی و كاهش نرخ تورم وجود ندارد. نئولیبرالهای ایرانی ریشه تورم را از پولی شدن کسری بودجه می دانند و بر این اساس، بانک مرکزی را از دولت مستقل کردند.
آن زمان خطاب به طراحان طرح استقلال بانک مرکزی گفتیم فرضا بانک مرکزی را مستقل کردید. کسری بودجه که رفع نخواهد شد! کسری بودجه را چگونه میخواهید رفع کنید؟ وقتی کار به این سوال میرسد، دوباره نئولیبرالها میگویند حاملهای انرژی و حذف یارانههای تولید و افزایش قیمت ارز را افزایش دهید تت کسری جبران شود! در حالیکه همینها که اینها عاملان اصلی تورم در ایران هستند. میخواستند با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت، کسری بودجه را جبران کنند تا دولت، از بانک مرکزی استقراض نکند و نقدینگی ایجاد نشود تا تورم درست نشود. الان میگویند ارز و سوخت را گران کنید تا کسری بودجه جبران شود!
🔸 استقلال بانك مركزی يعنی انفكاك ماشين تجهيز و تخصيص منابع از نقشه پيشرفت و عقيم سازی دولت توسعهگرا
🔸اهميت مديريت تسهيلات بانكی توسط دولت و هدايت تسهيلات به بخش های اولويت دار آنقدر زياد است كه تسهيلات بانكی نقش سوخت برای حرکت لوكوموتيو دولت را دارند و استقلال بانك مركزی، قطار پيشرفت را بدون سوخت خواهد گذاشت و دولت را عملا بدون سرمايه رها خواهد كرد.
🔸مجله فارين پاليسی مقاله مبسوطی در خصوص استقلال بانك مركزی نوشته است و خواهان كنارگذاشتن اين تفكر غلط شده است.
#قدرت_و_پیشرفت 🔟
@haad1442
تماشاگران مرعوب
🔸عراقیها عملاً در برنامه بازسازی عراق هیچ نقشی نداشتند. با قوانین بازار آزاد، همه چیز در جعبههای زرورق به شرکتهای ویرجینیایی و تگزاسی سفارش داده می شد، بطوری که بتوان آن را در عراق سر هم کرد.
🔸عراقیهای تنها کافی بود که بستهبندی آن را باز کنند. حتی برای فرایندِ سر هم کردن و مونتاژِ عراق جدید، به کارگران ارزان قیمت عراقی نیازی نبود. زیرا پیمانکارانِ عمده آمریکایی مثل هالیبرتون، بکتل و غول مهندسی کالیفرنیا ،پارسونز، کارگران خارجی را ترجیح میدادند، چون مطمئن بودند که به خوبی می توانند آنان را مهار کنند.
🔸 یک بار دیگر به عراقیها نقش تماشاگران مرعوب دادند. بار اول مرعوب از فناوری نظامی آمریکا و بار دوم با قدرت مدیریت و مهندسی آمریکا.
🔸همانند صنعت امنیت، نقش کارمندان دولتی عراق به قدری کاهش یافت که کارد به استخوان رسید. کارمندان دولت فقط هزار و پانصد نفر بودند که بر کشور وسیعی با بیست و پنج میلیون نفر جمعیت، حکومت می کردند. برعکس هالیبرتون پنجاه هزار کارمند در عراق داشت.
🔸شعار معمول بوش این بود که: "اگر کاری از عهده بخش خصوصی برمیآید، آن کار را باید بخش خصوصی انجام دهد"
#دکترین_شوک ۴۱
@haad1442
نابودی کسب و کار از محاسن بازار آزاد است!
🔸در حالی که شرکتهای خارجی به عراق هجوم میآوردند، ماشینآلاتِ دویست شرکت دولتی عراق عاطل مانده بود و به علت خاموشیهای طولانی برق، گرد و خاک می خورد. بزرگترین موسسات عراق نمیتوانستند حتی یک پیمان دست سوم هم در بازسازی کشور خود به دست آورند.
🔸شرکتهای آمریکایی ترجیح میدادند مواد اولیه خود را، مانند کارگران خود، به قیمتی تا ده برابر قیمت داخلی، از خارج وارد کنند. یکی از دستورات اقتصادی بازار آزادی برمر مربوط به منع بانک مرکزی عراق از دادن اعتبار به بنگاههای اقتصادی دولتی عراق بود.
🔸 موسسات خصوصی عراقی که تاب رقابت با واردات سرازیر شده از مرزهای گشوده شده را نداشتند، دسته دسته تعطیل میشدند. در گردهمایی بازرگانان عراقی به آنها گفته شد که این امری بدیهی است که کسب و کار آنها در برابر رقابت خارجی از بین برود، اما این نابودی یکی از محاسن بازار آزاد است. فقط بهترین شما ادامه حیات خواهد داد. چه اشکالی دارد؟ کسی که دارد میمیرد مستحق مردن است.
🔸عراقیها بازسازی تحت هدایت شرکتهای بزرگ را شکل نوین چپاول میدیدند. میزان مقاومت مردم در مقابل این نوع بازسازی افزایش پیدا می کرد و نظامیان خارجی با سرکوب بیشتر به آن پاسخ میدادند.
🔸از منظر بسیاری از عراقیها طرح امریکا برای خصوصیسازی شرکتهای دولتی عراق، اقدام جنگی دیگر آمریکا تلقی می شد و می گفتند اگر مجبور شویم کارخانهها را به آتش می کشیم اما نمی گذاریم خصوصیسازی رخ دهد.
#دکترین_شوک ۴۲
@haad1442
سیاست آمریکا سیاست تخریب بود
🔸بنگاههای مورد حمایت آمریکا که وارد عراق شدند هیچگاه کارآمد نبودند. هالیبرتون، بکتل، پارسونز، KPMG، RTA، بلک واتر و همه شرکتهای دیگر آمریکایی که برای سوء استفاده از بازسازی عراق حضور یافتند، خود اعضای یک باندِ گسترده حمایت شده برای چپاول و سوء استفاده بودند که دولت ایالات متحده با راهاندازی جنگ، برایشان بازار ایجاد کرد و جلوی ورود رقبایشان را گرفت.
🔸 سیاست بازسازی آمریکا در واقع سیاست تخریب بود که در پوشش سیاست بازسازی اعمال و باعث نابودی کل صنعت کشور می شد.
🔸بسیاری از شرکتهای خارجی که از همه مقررات معاف بودند و از پیگرد کیفری مصون بودند، گستاخانه تقلب کردند. پیمانهای خود را به پیمانکاران دیگر واگذار کردند. پیمانهای خود را به صورت دسته دوم به شرکتهای کویتی واگذار کردند. کویتیها این پیمانها را به سعودیها دادند و هنگامی که وضعیت امنیتی عراق خیلی وخیم شد، سعودیها نیز در نهایت پیمانها را به موسسات عراقی که اغلب از کردستان بودند واگذار کردند. پیمانها می چرخید تا به پیماندار دست چهارم میرسید.
#دکترین_شوک ۴۳
@haad1442
علت تورم در ایران
🔸 نقش دولت در اقتصاد نه رهاسازی نئولیبرالیستی است و نه دولت گرایی کمونیستی، بلکه دولت باید از تصدیگری به حامی، هادی و ناظر بر بخش خصوصی تغییر نقش دهد.
🔸 دولت باید بین منافع بخش خصوصی و تامین منافع عمومی پیوند برقرار کند و آنها را در یک امتداد قرار بدهد.
🔸از الزامات تثبیت جایگاه دولت در نقش حامی، هادی و ناظر، داشتنِ سیاست صنعتی و اشراف بر جریان پول، کالا و فعالیتهای اقتصادی است.
🔸 "اسلام فعالیت اقتصادی را آزاد می داند منتهی برای دولت در اشراف و نظارت بر این حرکت آزاد، اختیارات بی حد و حصر قائل است". (مقام معظم رهبری-۱۳۶۴)
🔸 تحریم و نقدینگیِ ناشی از کسری بودجه هر دو آدرس غلطیست که در خصوص علت تورم می دهند، زیرا تحریم برای آسیب زدن به درآمدهای ارزی کشور و اختلال در تجارت خارجی وضع شده، ولی میبینیم از سال ۹۰ تراز تجاری ما مثبت بوده و مشکلی در تامین ارز برای واردات نداشتیم.
🔸نقدینگی و کسری بودجه معلول تورم هستند نه علت آن! زیرا دولت بزرگترین مصرف کننده است و با تورم روزبه روز دولت کسری بودجه بیشتری پیدا میکند.
🔸تورم دو نوع است. جاذبه تقاضا و فشار هزینه
علت تورم ناشی از جاذبه تقاضا همان نقدینگی است؛ پول زیاد در دست مردم تقاضا ایجاد میکند، اما وقتی میزان عرضه کالا ثابت است تورم ایجاد میشود. حال آنکه نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران ۷۴ درصد است و میانگین جهانی ۱۴۳ درصد است. پس پول در دست مردم زیاد نیست بلکه بالعکس تولید ما از کمبود نقدینگی رنج می برد.
🔸تورم در ایران ناشی از فشار هزینه است، که در اثر بالا رفتن هزینه تولید ایجاد می شود. به عبارتی هزینه مواد اولیه و عوامل تولید افزایش مییابد، قیمت کالا بالا رفته و تورم ایجاد می شود.
🔸 دو محرک اصلی تورم در ایران نرخ ارز و قیمت مواد اولیه است.
#قدرت_و_پیشرفت ۱۱
@haad1442