⟨در تیرهترین اوجهای زندگانیاش، طوری لبخند میزد که گویی جهان در دست اوست و او فرمانروای جهانِ خود است، اما او تنها به شقایقی مُرده شبیه بود...⟩
ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر بستم
تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم 🖤 ')
573_40811826511326.mp3
6.15M
برای اینکه بماند به یادگار...♾
#محسن_چاووشی
#موسیقی
به رسم بادکنکها، دلم پُر است امّا...
نخی گره زده من را، به دستِ تنهایی!
#سعید_صاحبعلم
••🎈💭❤️🩹
میوهها که میپَلاسید
مادرم آنها را مُربّا میکرد
میوههای پَلاسیده
میشدند شیرینی صبحانه جمعهها !
کاش یکی بیاید
دلتنگی جمعهها را
مُربّا کند
شیرین کند
بعد تعارفمان کند...
#فریناز_الف
یک تککلمه
وقتی به زبان بیاید،
کافی است تا همهچیز را زیر و رو کند.🫠
قاصدک!
ابرهای همه عالم
شب و روز
در دل ام میگریند...
#مهدی_اخوان_ثالث