هدایت شده از قم آنلاین
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مداحی عصر امروز حاج محمود کریمی در مراسم روضه رییس قوه قضائیه
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
🕌 اولین و بزرگترین کانال قمیها در ایتا👆
هدایت شده از اساتید انقلابی و نخبگان علمی
◾️اعمال شب عاشورا
۱ـ چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است:
چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره حمد، ۵۰ بار سوره توحید خوانده میشود. پس از پایان نماز، ۷۰ بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اکبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العلیّ العظیم» خوانده شود.
۲ـ احیای این شب کنار قبر امام حسین(علیه السلام).
۳ـ دعا و نیایش.
◾️روز عاشورا
۱ـ عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:
هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواستههایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد.
۲ـ زیارت امام حسین(علیه السلام).
۳ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود.
۴ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).
۵ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه.
۶ـ خواندن زیارت عاشورا.
۷ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»
▪️روز دوازدهم محرم
ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال ۹۴ ه .ق.
📚پینوشتها:
۱- مصباح کفعمی، ص ۵۰۹٫
۲- فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۵، جواد محدثی.
۳- وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۹۴، حدیث ۸٫
🏴 کانال اساتید انقلابی
http://eitta.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجري شمسی می شود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.
5:47 اذان صبح
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
حدود 6
امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
7:06 طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.
حدود 8
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
حدود 9
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است.)
حدود 10
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
حدود 11
بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند
تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
۱۲:۵۰ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
حدود ساعت ۱۵
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
۱۶:۰۶ اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...»
حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اس
ب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
۱۸:۴۹ اذان مغرب
داستان روز غم انگیز عاشورا اینطور تمام میشود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!
🥀 @habibatolhosein
هدایت شده از ...
امسال، آخرین عاشورای قرن بود.
ان شاءالله که توی قرن جدید، شاهد اومدن منتقم خون سید الشهدا، علیهالسلام، باشیم 🤲🤲
📿 تسلیم ؛ تمامِ حقیقت سجده است!
سَری بر نیزه،
و سر دیگر بر سجده ...
سجدهای در اوج قلّهی تسلیم؛
که مایه فخر "أهل السّمٰوات" است!
▪️ #یا_سید_الساجدین
❇️ @habibatolhosein
🥀بسم رب الحسین🥀
🏴گودال قتلگاه ...
گل و بوی پیرهن در جستجوی یوسف زیبای بی کفن
پیداست آه.... منظری از ماه چاک چاک خورشید رنگ باخته و تکه تکه تن
گرگی نشسته بر تن خورشید و میدرد شال و عبا و پیرهن سرخ آن بدن
گفتند :رستخیز عظیمی است نینوا....
نه ....رستخیز گوشهای از نی نواست هم تاریک میشود همه جا.....
بی کس و غریب سخت است هم علی شدن و هم حس شدن🏴
📣📣📣 همزمان با ایام عزای سرور و مولایمان گرد هم میآییم تا با اشک های ناقابل مان مرحمی باشیم بر دل زخمی حضرت مادر😭😭😭
🌷سخنرانان : استادان ارجمند سرکار خانم مومنی و سرکار خانم خراسانی
🌷زمان : از چهار شنبه ۱۲ شهریور تا جمعه ۲۱ شهریور به مدت ۱۰ روز ساعت ۵:۳۰
🌷مکان: بوستان نرگس. آلاچیق بزرگ
🌺رعایت پروتکل های بهداشتی و آوردن ماسک الزامیست.
🌺لطفاً زیر انداز به همراه داشته باشید.
❇️ @habibatolhosein
❇️@shamimeefaf
#کانون_فرهنگی_تبلیغی_شمیم_عفاف
و
#هیأت_بانوان_حبیبة_الحسین_علیهماالسلام
هدایت شده از هیات حبیبة الحسین علیه السلام
🥀بسم رب الحسین🥀
🏴گودال قتلگاه ...
گل و بوی پیرهن در جستجوی یوسف زیبای بی کفن
پیداست آه.... منظری از ماه چاک چاک خورشید رنگ باخته و تکه تکه تن
گرگی نشسته بر تن خورشید و میدرد شال و عبا و پیرهن سرخ آن بدن
گفتند :رستخیز عظیمی است نینوا....
نه ....رستخیز گوشهای از نی نواست هم تاریک میشود همه جا.....
بی کس و غریب سخت است هم علی شدن و هم حس شدن🏴
📣📣📣 همزمان با ایام عزای سرور و مولایمان گرد هم میآییم تا با اشک های ناقابل مان مرحمی باشیم بر دل زخمی حضرت مادر😭😭😭
🌷سخنرانان : استادان ارجمند سرکار خانم مومنی و سرکار خانم خراسانی
🌷زمان : از چهار شنبه ۱۲ شهریور تا جمعه ۲۱ شهریور به مدت ۱۰ روز ساعت ۵:۳۰
🌷مکان: بوستان نرگس. آلاچیق بزرگ
🌺رعایت پروتکل های بهداشتی و آوردن ماسک الزامیست.
🌺لطفاً زیر انداز به همراه داشته باشید.
❇️ @habibatolhosein
❇️@shamimeefaf
#کانون_فرهنگی_تبلیغی_شمیم_عفاف
و
#هیأت_بانوان_حبیبة_الحسین_علیهماالسلام
▪️صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام
🔘اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَی الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَیْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیم؛
🔘پروردگارا! درود فرست بر حضرت علی بن الحسین سید و بزرگ اهل عبادت. آنکس که تو او را برای خود خالص گردانیدی و پیشوایان هدایت را- که آنها خلق را به حق هدایت کنند و به حق باز رجوع کنند- از نسل پاکش قرار دادی. و او را برای خویش اختیار فرمودی و او را از هر پلیدی و ناپاکی، پاک و مطهر ساختی و او را برگزیدی و هادی خلق به سوی خدا و هدایت یافته به حق قرار دادی. پروردگارا! پس درود و رحمتی بر او فرست که بهترین درودهایی باشد که بر ذریه پیغمبرانت فرستادی؛ تا به آن درود در دنیا و آخرت دیدهاش روشن فرمایی که تو ای خدای مقتدرِ کامل و به حقایقِ امور آگاهی.
❇️ @shamimeefaf
❇️ @habibatolhosein
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 259.mp3
12.07M
🎙خیزران تا که به لبهایت خورد...
🔻روضه #امام_سجاد(ع)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه | 11:21
👤 استاد #میرباقری
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
@RozeKhanegee
💥 بُکاء و زیارت (هیئت و حرم)، دو طریقِ عبور از فتنهها و شبههها
«دو «معبر اصلی عبور از فتنهها و شبهههایی که شیطان در طول تاریخ ایجاد کرده (که شاید پیچیدهترین آن در دنیای امروز باشد)، این دو مسیری است که با عاشورا باز شده است: یعنی اولاً ارتباط عاطفی با عاشورا و اشک بر عاشورا و دیگری زیارت؛ یعنی به لقاء عاشورا و صاحب عاشورا رفتن و عهد خود را با او تجدید کردن که این عهدها، همان زیارتنامهها است.
این دو باب، مهمترین راههای دستیابی به شفاعت نبی اکرم(ص) در عاشورا است.
بر این اساس مهمترین کانونهایی که میتوانند رفع شبهه و فتنه کنند، دو کانون هیئت و زیارت [حرم] است.»
#استاد_میرباقری
☑️ @mirbaqeri_ir
هدایت شده از ...
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ اَلنَّجَاةِ
📚زیارت نامه امام حسین علیهالسلام، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۹۸، ص ۲۵۷
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
🔹️امام صادق علیه السلام فرمودند:
«لا ایمانَ لِمَن لا حَیاءَ لَه»
کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد.
❌با توجه به اینکه چندی است شاهد دوچرخه سواری بانوان در انظار عمومی هستیم و طبق استفتاء از مراجع عظام تقلید👈 دوچرخه سواری بانوان در #منظر_عام دارای پیامدهای سوء بوده و جائز نمی باشد!
و با توجه به #شهادت آمر به معروف، براثر ضربات چاقو 😱 در شهر نورآباد، پیرو تذکر لسانی که به دو موتور سوار که مزاحم گروهی از دختران دوچرخه سوار شده بودند، داده بود...
برآنیم تا از دادستان محترم کل کشور وکمیسیون محترم فرهنگی مجلس شورای اسلامی تقاضا کنیم تا دستور العمل لازم مبنی بر 👈 منع دوچرخه سواری بانوان دراماکن #عمومی راصادر کنند.
🔹️برای #امضای این نامه و ساختن جامعه مهدوی ان شاءالله👇
1⃣نام
2⃣نام خانوادگی
3⃣ شماره تلفن یا کدملی
خودرا به یکی از آیدی های زیر در یکی از پیام رسانها ارسال بفرمایید.👇
سروش:
http://sapp.ir/mehrmah97
ایتا:
http://eitaa.com/mehrmah97
بله:
https://ble.ir/mehrmah97
👈👈 چون این نامه قراره بدست دادستان کل کشور برسه، مشخصات برای این هست که بدونند اسامی واقعی است.
🆔️@aamerin_ir
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ما هنوز به این فضای بهشتی نیاز داریم!
✅ راهپیمایی اربعین حتی با وجود کرونا برای ما ضروری است...
🌷 @IslamlifeStyles
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
واقعا حاج آقا مطلب بسیار مهمی رو فرمودند.
چطور گفته میشه باز بودن مشاغل یه امر ضروری برای ما هست.
یا سفرهای تفریحی که مردم میرن و کسی مانع نیست.
❇️ قطعا اربعین صدها برابر این موارد ضروری هست. اربعین صرفا یه سفر زیارتی معمولی نیست.
🚩 اربعین قراره پایه های تمدن نوین اسلام رو در جهان پایه ریزی کنه. مگه موضوعی از این مهم تر هم داریم؟
از مسئولین میخوایم که بدون تعصب به موضوع اربعین توجه کنند و حتما امسال مراسم اربعین رو با رعایت پروتکل های بهداشتی اجازه بدن.
✅ از همه کسانی هم که در زمینه تصمیم گیری در مورد اربعین میتونن نقشی داشته باشن تقاضا میکنیم حتما روی قطعی بودن سفر اربعین تاکید کنند.
🌷 @IslamlifeStyles
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 262.mp3
8.65M
🎙أمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَر...
🔻روضه #حضرت_زینب(س)
⏱ #ده_دقیقه | 7:47
👤 استاد #میرباقری
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
@RozeKhanegee
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
🌺از #امام_سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام !
🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین،الامام العارفین،زین العابدین..
🔸برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
#ما_ملت_امام_حسینیم
🤲🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹
اللَّهُمَّ يَا رَبِّ الْحُسَيْنِ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْنِ بِظُهُورِ الْحُجَّةِ ...🤲🤲🙏🙏😭😭😭
❇️ @habibatolhosein
#هیأت_بانوان_حبیبة_الحسین_علیهماالسلام
بیایید *فاتحهٔ کبیره* بخوانیم
یکی ازعلمای شیعه به نام (شیخ مهدی فقیهی) جهت استخاره و رفع گرفتاری پیش آیت الله *بهجت* می رود.
آیت الله بهجت به ایشان می فرمایند: چرا *فاتحه کبیره* نمی خوانید؟
شیخ فقیهی می پرسند، *فاتحه کبیره چیست؟*
*آیت الله بهجت* می فرمایند:
- سوره *حمد*: را *یک بار*
- *چهار قل* :
( *توحید-کافرون-ناس- فلق*) هرکدام را *یک بار*
- سوره *قدر* را *هفت بار*
- *آیت الکرسی* را *سه* بار
بخوانید.
سپس آیت الله بهجت می فرمایند:
هرکس برای میتی اینگونه فاتحه بخواند، *
هم رفع گرفتاری ازخودش می شود
و هم گنجی برای میت.*
آقاشیخ مهدی فقیهی می گوید: برگشتم به روستای خودمان
و سر قبر *پدر و مادرم* اینها را خواندم و برگشتم قم،
شب عمه ام خواب پدر و مادرم را می بیند که
*خمره ای از طلا و جواهرات* درمقابل شان است.
عمه ام از من پرسید چه *خیراتی* برای پدر و مادرت فرستادی؟!
گفتم: این *فاتحه (کبیره)* را خواندم.
پس مشخص شد روزی که من این *فاتحه کبیره* را برای *پدر و مادرم* خوانده ام،
*رحمت واسعه ای از طرف خداوند شامل حالشان شده است*.
در ضمن به برکت این فاتحه *گشایشی* نیز در زندگی خودم مشاهده کردم.
« *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*»
❇️ @habibatolhosein
#هیأت_بانوان_حبیبة_الحسین_علیهماالسلام
💌 نامه شهید سلیمانی به شهید پورجعفری:
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشتهای و فرزندانم هم با من نداشتهاند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت میکردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشدهای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست دادهام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظهای نمیتوانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم میچرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم میرفتیم، من سعی میکردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا میداند با هریک از آنها که از دست دادهام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که میرفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلولهای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمیشوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت میدهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بینظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند میخواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفظ کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من میگرفتند و کسی باور نمیکرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم میشود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگیها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل میجویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول میدهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است.
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری میشود، ما همه به سرعت از هم پراکنده میشویم و بین ما و عزیزانمان فاصله میافتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که میگذارند، در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد.
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر میخواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! میدانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. میدانی چقدر به رعایت نیازمندم. خوب میدانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظهای رهایم نمیکند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو میدانی! چون پارهای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی سالهام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب
❇️ @shamimeefaf
❇️ @habibatolhosein