eitaa logo
هابیلیان
4.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
814 ویدیو
2 فایل
☀️چند جوانی که قصد داریم ندای هل من ناصر مولایمان را جواب دهیم ☀️سکون و سکوت را جایز نمی دانیم ولی از سهو و اشتباه هم در امان نیستیم و نیازمند یاری دوستان کانال دوم؛ @Fadak_Channel @Aghl_Sorkh instagram.com/_u/habiliyan_fadak
مشاهده در ایتا
دانلود
هابیلیان
✅ داستان خواندنی سیل آذربایجان و شهید مهدی باکری شهردار شهر 🔹مهدی به خانه ای رسید که پیرزنی در حیاطش فریاد می کشید . مهدی در را هل داد . آب تا بالای زانوانش رسیده بود . پیرزن به سر و صورت می زد . مهدی گفت : چه شده مادر جان ؟ کسی زیر آوار مانده ؟ پیرزن که انگار جانی تازه گرفته بود با گریه و زاری گفت : قربانت بروم پسرم ...خانه و زندگی ام زیر آب مانده کمکم کن ! چند نفر به کمک مهدی آمدند . آنها وسایل خانه را با زحمت بیرون می کشیدند و روی بام و گوشه حیاط می گذاشتند 🔹پیرزن گفت : جهیزیه دخترم توی زیرزمین مانده . با بدبختی جمعش کرده ام . مهدی رو به احمد و هاشم کرد و گفت : یا الله زود جلوی در سد درست کنید ! احمد و هاشم سدی از خاک جلوی در خانه درست کردند . راه آب بسته شد . مهدی به کوچه دوید . وانت آتش نشانی را پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد . چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد . پمپ کار می کرد و آب زیرزمین لحظه به لحظه کم می شد . مهدی غرق گل و لای شده بود . پیرزن گفت : خیر ببینی پسرم . . .یکی مثل تو کمکم می کند آنوقت شهردار ذلیل شده از صبح تا حالا پیدایش نیست . مگر دستم بهش نرسد . . . مهدی فرش خیس و سنگین شده را با زحمت به حیاط آورد . اگر دستم به شهردار برسد حقش را کف دستش می گذارم 🔹 چند ساعت بعد جلوی سیل بطور کامل گرفته شد . مهدی پمپ را خاموش کرد و پیرزن هنوز دعایش می کرد . گروههای امدادی پتو و پوشاک و غذا بین سیل زده ها تقسیم می کردند . مهدی رو به پیرزن گفت : خب مادر جان با من امری ندارید ؟ پیرزن گریه کنان دست رو به آسمان بلند کرد و گفت : پسرم ان شاء الله خیر از جوانی ات ببینی . برو پسرم دست علی به همراهت . خدا از تو راضی باشد . خدا بگویم این شهردار را چه کند . کاش یک جو از غیرت و مردانگی تو را داشت . مهدی از خانه بیرون رفت . پیرزن همچنان او را دعا می کرد و شهردار را نفرین ! دریغ از این که پیرزن بداند شهردار شهرشان همین جوان است آقا مهدی باکری پ.ن: حالا هم در سیل شمال کشور آنها که تفکر انقلابی دارند پای کارند بی عرضه هایی هم که مسئولیت دارند در خواب @Habiliyan
روایت یکی از جهادگران مناطق سیل زده گلستان: امروز که رفته بودیم کمک سیل زدگان یک روستا، صاحب خانه که خواهر شهید بود به ما گفت شما نمی خواد زحمتی بکشید فقط این بنر رو برای من تمیز کنید. هر چی ما گفتیم حالا باشه بعداً، زیر بار نرفت. ماهم با اصرار اون بنر رو (که قبلا توی اتاقش نصب بود) تمیز کردیم. @Habiliyan
کودک واکسی در تهران امروز بخشی از درآمد روزانه‌اش را به مردم سیل زده هدیه کرد...❤️ بزرگ بودن به سن نیست👌 👈هابیلیان @Habiliyan
📸 طلبه ای نان به دست، در میانه سیل، قدم بر لبه دیوار میگذارد، به سوی سگ گرسنه ای که در محاصره سیل به پشت بامی پناه آورده است میرود تا به او نان دهد. پ.ن: کافی بود این اتفاق در خارج کشور و یا توسط یک سلیبریتی انجام می شد بعد صدها بار بازنشر می شد! #زیبا @Habiliyan
ماجرای عکس بالا چه بود که رسانه‌های ضدانقلاب با آن به تخریب رئیس کمیته امداد پرداختند؟ فتاح که طی چند روز گذشته به مناطق سیل زده شمال کشور رفته بود متوجه افتادن فائزه کابلی عکاس خبری به درون چاله‌ می‌شود و به خاطر نزدیک بودن به او فورا به کمکش می رود اما خود دچار اسیب دیدگی می شود. @Habiliyan
هابیلیان
این نه آخرین تصاویر از شیراز است و نه گلستان 🇩🇪 اینجا آلمان ، کشوری پیشرفته وسط اروپا ! با ایجاد یک مصیبت ، دچار خود تحقیری نشویم احتمالا خیلی از ته دلشون مرگ بر آمریکا گفتن که این بلا سرشون اومده :) @Habiliyan
هابیلیان
زمان این تصاویر صد سال پیش نیست. تیر۱۳۹۷ است. یعنی نه ماه پیش. مکان این تصاویر کشور جهان سومی و تحت تحریم ایران نیست. ژاپن است. کشوری که برای چند دهه دومین قدرت تکنولوژیک و اقتصادی جهان و متحد اصلی آمریکا بوده است. در این طوفان دویست و بیست و پنج نفر کشته شدند و هزار و صد میلیارد ین به اقتصاد ژاپن خسارت آمد. ژاپنی که قرار است همه چیز را محاسبه کند و برابر قدرت طبیعت ضد ضربه باشد. این چند روز به اسم نقد و اعتراض و تحلیل کارشناسانه عده‌ای ضربه بدتری از این سیل به هشتاد میلیون ایرانی زدند و انها را به همه بنیان های اجتماعی و سیاسی شان بدبین و بی اعتماد و منزجر کردند. باید یقه همه این کرکسهای وطن ستیز و قاتل امید و کاسب لایک را گرفت و مجبور شان کرد این تصاویر را ببینند. بعدالتحریر: مبلغ خسارت این سیل در متن تصحیح شده است./ علی علیزاده @Habiliyan
هابیلیان
حرف دل خانم گمیشانی درباره کمک رسانی پاسداران و بسیجیان و مردم 🔹سپاهی ها و بسیجیان و جوانان با نور گوشی های خود، نیمه شب ما را از پل رد کرده و نجاتمان دادند. 🔹جوانی که دیشب شهید شد با اینکه هم زبان ما نبود به خاطر ما و برای کمک به ما آمده بود @Habiliyan