🕋بسمالله الرحمن الرحیم
امام صادق(علیهالسلام):
📚«بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه » (4) نوجوانان را با حدیث و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آشنا کنید;قبل از آن که مرجئه (گروه منحرفی) بر شما سبقت بگیرند.
🔉سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین باقری
🌹شهادت امام جعفر صادق علیه السّلام
اردیبهشت ۱۴۰۲
🌹اللهم صل علی محمد
وآل محمد وعجل فرجهم
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم
636602546172783920.mp3
24.35M
هدایت شده از لعنت خدا بر دل سیاه شیطان
#ترک_گناه_آسانتر_از_توبه_کردن_است.
امام علی (علیه السلام):
ترک گناه ، آسانتر از توبه کردن است.
بیاییم برنامه ریزی کنیم که به تدریج زمینه های گناه کردن را از محیط خود دور کنیم تا اصلا به گناه نیفتیم تا بخواهیم بعد به تقلا بیفتیم که حالا چگونه خدا را راضی کنیم و چطور توبه کنیم و چطور گناه را ترک کنیم و چگونه لذت آن گناه را از ذائقه ی خود ببریم
همیشه پیشگیری بهتر است.
إن شاء الله که این حرف ،مهم همیشه پیش چشم ما باشد.
_________________________
#نشرحداکثری = #ثواب = #صدقه
جهت شرکت در این کانال همه چی تموم و عالی
روی لینک زیر بزنید 👇👇👇👇
@edalatkojas
هدایت شده از لعنت خدا بر دل سیاه شیطان
#رازعلمتعبیرخوابیکهخدابهمنداد
از مرحوم شیخ عبدالنبی اراکی نقل شده که در اراک، شبی در مدرسه بودیم، زنی پشت در آمد و اظهار داشت: بیپناهم و جایی ندارم و نمیتوانم در این وقت شب به جایی بروم. هوا هم سرد بود،
لذا به ناچار گفتم: بیایید داخل.
پس از ورود، گفتم: سفرهام آنجاست باز کنید و نان بخورید و در داخل حجره، کرسی هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابید و من مطالعه دارم. رفت، خورد و خوابید من هم مطالعه کردم، نان خوردم و در طرف دیگر کرسی خوابیدم.
یک یا دو بار با فاصله، #پایآنزنباپایمنبرخوردکرد، دیدم صلاح نیست زیر کرسی باشم، از جا برخاستم و بیرون حجره رفتم و تا صبح در هوای سرد در حیاط مدرسه ماندم و دور حیاط میگشتم تا اینکه صبح شد. از کارهای دیگر آن زن مثل نماز و... اطلاع ندارم. هوا که روشن شد، زن از اطاق بیرون آمد و رفت. علم تعبیر خواب من #ازماجرایآنشبشروعشد.
_____________________________
#نشرحداکثری = #ثواب = #صدقه
جهت شرکت در این کانال همه چی تموم و عالی
روی لینک زیر بزنید 👇👇👇👇
@edalatkojas
هدایت شده از لعنت خدا بر دل سیاه شیطان
#حکایتخریدنکاهوهایپلاسیدهتوسطمرحومقاضی
علامه طباطبایی میفرماید: یکی از رفقای نجفی ما ـ که فعلا از اعلام نجف است ـ برای من گفت:
«من یک روز به دکان سبزی فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول سواکردن کاهو است، ولی به عکس معهود، کاهوهای پلاسیده و آن هایی را که دارای برگهای خشن و بزرگ هستند، برمیدارد. من کاملا متوجه بودم، تا مرحوم قاضی کاهوها را به صاحب دکان داد و ترازو کرد. مرحوم قاضی آن را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من به دنبالش رفتم و سبب این کار را از مرحوم قاضی پرسیدم،
و ایشان عرض کرد: آقا! من این مرد فروشنده را میشناسم؛ فرد بیبضاعت و فقیری است، من گاه گاهی به او مساعدت میکنم، و نمیخواهم چیزی به او بلا عوض داده باشم، تا اولا آن عزت و شرف و آبرو از بین برود، و ثانیاً خدای ناخواسته عادت کند مجانی گرفتن، و در کسب هم ضعیف نشود. و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها.
و من میدانستم که این ها بالاخره خریداری ندارد، و ظهر که دکان خود را میبندد، به بیرون خواهد ریخت؛ لذا برای عدم تضرر او مبادرت به خریدن کردم».