eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
298 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ - بقره 186 📖 و هنگامی که بندگانم از تو درباره‌ی من بپرسند بگو: من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند، پاسخ می‌گویم پس آنان هم دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا آنان راه یابند. 📺 تلاوت زیبای آیه 186 سوره مبارکه بقره 🎙قاری @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ... سلام بر تو ای یادگار بهانه خلقت، ای امید مادر، سلام بر تو و بر روزی که دولت زهرایی‌ات جهان را منور خواهد ساخت... دعاى استغاثه به حضرت صاحب الزّمان (صلوات الله عليه) - مفاتیح الجنان
تنها کسی که میتونه شعار زن زندگی آزادی سر بده پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هست که با بعثتش دیگر دختری زنده به گور نشد😍👌
48.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چتون بود انقلاب کردید؟ چرا رفتین راهیپمایی ۲۲ بهمن؟ جمهوری اسلامی مگه تو این ۴۴ سال چیکار کرده واسه این کشور؟ دیگه بدون دلیل از ج.ا حرف نزن! این ۲۰ دقیقه رو ببین تا به جواب سوال هات در مورد کشورت برسی! دیدنش برا هرکسی که میگه ما اصلا پیشرفت نکردیم‌ واجب!!! مشاهده و دانلود فایل باکیفیت جهت اکران در مدارس و مساجد @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 نمــاز شــب بیسـت و نهم برای پاداش عبادت فرشتگان 🔵 پیامبر اکـرم ﷺ فرمودند: 🟡 هر کس در شب بيست و نهم ماه رجب دوازده ركعت نماز بخواند در هر ركعت «فاتحة الكتاب» یک بار و سوره‌ى «سَبِّحِ اِسْمَ رَبِّكَ اَلْأَعْلَى» را ده بار و سوره‌ى «إِنَّا أَنْزَلْنَاه» را ده بار بخواند ، و پس از آنكه نماز را به پايان برد صد مرتبه بر پيامبر ﷺ صلوات بفرستد و صد بار به درگاه خدا استغفار كند، خداوند سبحان پاداش عبادت فرشتگان را براى او مى‌نويسد. 📚 اقبال الاعمال ص ۶۶۸ 🟣 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به هدیه کنیم @hadi_soleymani313
شرمنده امروز خیلی کار داشتم نتونستم فعالیت کنم در عوضش امشب شش قسمت از دختر شینا را میزارم☺️
حمله به ،به کشوری که درگیر زلزله و امداد رسانی به مجروحان این حادثه با چند هزار کشته است ،به وضوح جانی بودن و حرامی بودن رژِم صهیونیستی را اثبات می کند تا وقتی این غده سرطانی بر پیکره اسلام باشد ،جنایاتش هم باقیست تنها راه رهایی از این جانیان،از بین بردن این غده سرطانیست 🗣علی داداشی @hadi_soleymani313
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پیرمرد روستایی: من۷۶ سالمه زمان شاه همینطور برف آمده بود یکی نیامد بگه مرد‌ه این‌ یا زنده‌! @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 «مکرون» بعد از دیدار با «مسیح علی‌نژاد» در کنفرانس مونیخ: ♨️من یک ثانیه به تغییر رژیم اعتقاد ندارم و وقتی می‌شنوم که بسیاری از مردم خواستار تغییر رژیم هستند، از آن‌ها می‌پرسم: «برای کدام تغییر؟ نفر بعدی کیست؟ رهبر شما کیست؟» ♨️از نظر تاریخی، تغییر رژیم در سایر کشورها نتوانسته درگیری‌ها را حل کند و یک شکست کامل بوده! @hadi_soleymani313
بعد از شام همه رفتند. شیرین جان می خواست بماند. به زور فرستادمش برود. گفتم: «حاج آقا تنهاست. شام نخورده. راضی نیستم به خاطر من تنهایش بگذاری.» وقتی همه رفتند، بلند شدم چراغ ها را خاموش ڪردم و توی تاریڪی زارزار گریه ڪردم. حالا دو تا دختر داشتم و ڪلی ڪار. صبح ڪه از خواب بیدار می شدم، یا ڪارهای خانه بود یا شست وشو و رُفت و روب و آشپزی یا ڪارهای بچه ها. زن داداشم نعمت بزرگی بود. هیچ وقت مرا دست تنها نمی گذاشت. یا او خانه ما بود، یا من خانه آن ها. خیلی روزها هم می رفتم خانه حاج آقایم می ماندم. اما پنج شنبه ها حسابش با بقیه روزها فرق می ڪرد. صبح زود ڪه از خواب بیدار می شدم، روی پایم بند نبودم. اصلاً چهارشنبه شب ها زود می خوابیدم تا زودتر پنج شنبه شود. از صبح زود می رُفتم و می شستم و همه جا را برق می انداختم. بچه ها را تر و تمیز می ڪردم. همه چیز را دستمال می ڪشیدم. هر ڪس می دید، فڪر می ڪرد مهمان عزیزی دارم. صمد مهمان عزیزم بود. غذای مورد علاقه اش را بار می گذاشتم. آن قدر به آن غذا می رسیدم ڪه خودم حوصله ام سر می رفت. گاهی عصر ڪه می شد، زن داداشم می آمد و بچه ها را با خودش می برد و می گفت: «ڪمی به سر و وضع خودت برس.» این طوری روزها و هفته ها را می گذراندیم. تا عید هم از راه رسید. ادامه دارد...✒️ پنجم عید بود و بیشتر دید و بازدیدهایمان را رفته بودیم. صبح ڪه از خواب بیدار شدیم، صمد گفت: «می خواهم امروز بروم.» بهانه آوردم: «چه خبر است به این زودی! باید بمانی. بعد از سیزده برو.» گفت: «نه قدم، مجبورم نڪن. باید بروم. خیلی ڪار دارم.» گفتم: «من دست تنهام. اگر مهمان سرزده برسد، با این دو تا بچه ڪوچڪ و دستگیر چه ڪار ڪنم؟» گفت: «تو هم بیا برویم.» جا خوردم. گفتم: «شب خانه ڪی برویم؟ مگر جایی داری؟!» گفت: «یڪ خانه ڪوچڪ برای خودم اجاره ڪرده ام. بد نیست. بیا ببین خوشت می آید.» گفتم: «برای همیشه؟» خندید و با خونسردی گفت: «آره. این طوری برای من هم بهتر است. روز به روز ڪارم سخت تر می شود، و آمد و رفت هم مشڪل تر. بیا جمع ڪنیم برویم همدان.» باورم نمی شد به این سادگی از حاج آقایم، زن داداشم، شیرین جان و خانه و زندگی ام دل بڪنم. گفتم: «من نمی توانم طاقت بیاورم. دلم تنگ می شود. ادامه دارد...✒️ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @hadi_soleymani313