فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ویژه هفته وحدت
رهبرمعظم انقلاب:
✅ آن تشیّعی که ارتباط به MI6 انگلیس داشته باشد، آن تسنّنی که مزدور سیآیای آمریکا باشد، نه آن شیعه است، نه آن سنّی است؛ هر دو ضدّ اسلامند.
🛑 اعتراض به گسترش وضعیت بی حجابی در قم/ اقدامات نهادها رضایتبخش نیست
مجمع هماهنگی نیروهای جبهه انقلاب قم:
🔹متاسفانه چندی است به دلیل برهم خوردن چهره اجتماعی شهر با حضور افرادی که خود را مقید به رعایت پوشش حداقلی اجتماعی نمیدانند؛ حضور اجتماعی شهروندان را با آسیبهای روانی و بصری و امنیتی مواجه ساخته است.
🔹آنچه مسلم است پیگیری این امر؛ بر عهده مسولین قضایی و اجتماعی و فرهنگی شهر است.
🔹اما تا به حال با تمام مطالبات مردمی از مسئولین؛ اقدامات انجام گرفته از سوی نهادهای مسؤل، غیرملموس بوده و رضایت حداقلی را نیز در بر نداشته است.
🔹لذا تاکید میگردد حفظ حریم حجاب و عفاف علاوه بر مطالبه اجتماعی؛ مطالبه شرعی و قانونی شهروندان قمی میباشد.
🔹ضمن اعتراض به افسار گسیختگی اجتماعی حجاب و عفاف شهر قم؛ از مسئولین فرهنگی و اجتماعی و قضایی استان درخواست رسیدگی مجدانه در این موضوع بسیار مهم را داریم.
*بنام خدا*
✅ *استانداری که امروز سیلی خورد*
✍🏻 محمد محمودی نورآبادی
سردار عابدین خرم را از سال ۹۲ می شناسم. از همان وقتی که مشغول تحقیق و مصاحبه برای کتاب «شام برفی» بودم. سردار هم یکی از شخصیت های شام برفی بود که باید مصاحبه می شد. یکی از همان ۴۸ ایرانی که مرداد ۱۳۹۱ در مسیر فرودگاه دمشق به هتل فرادیس توسط نیروهای تکفیری(عوامل موساد) ربوده شدند و ۱۵۹ شبانه روز در چهارده منزل در ریف دمشق شکنجه شدند.
اتفاقا خرم از لحاظ جایگاه سازمانی ارشد ترین فرد آن کاروان بود. در واقع فرمانده سپاه استان آذربایجان غربی اسیر شده بود که البته در بازجویی های همراه با شکنجه با شوکر و شلاق، خود را معلم جغرافیا و زائر معرفی کرده بود و تا آخر هم پای حرفش ماند.
او بارها تحت شدید ترین شکنجه ها قرار گرفت. در منزل ششم دیگر نایی برایش نمانده بود. اما وقتی لب به اعتراف نگشود، *نقیب عبدالناصر شامیر، فرمانده هنگ تکفیری البرا* همه چیز را به شب بعد موکول کرد.
تا شب بعد، جماعت اسیر راهی جز دعا و توسل نداشتند. آنها در زیر زمینی که پیشتر باشگاه ورزشی بود، به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شدند و آنقدر توسل و دعا را ادامه دادند تا شب به نیمه رسید و نقیب هم راه رسید. صدای گوش خراش موتور برق مانع از شنیده شدن صدای پاهای نقیب و جلادهای همراهش می شد. اما اسرا او و سمیر و بقیه را می دیدند که با شوکر و کابل از پله ها پایین می آمدند. هنوز پای نقیب شامیر به آخرین پله نرسیده بود که موتور برق خاموش شد و زیر زمین در تاریکی فرو رفت. فریاد نقیب شامیر بلند بود. همراهانش را ملامت کرد و همزمان چند پله را به عقب برگشت.
نور موبایل سمیر اردنی بود که به دادش رسید. نقیب سرش داد کشید و دلیل خاموش شدن موتور برق را جویا شد. سمیر هم مثل او بی اطلاع بود.
پشت سر نور ضعیف موبایل، سراغ موتور برق رفتند. سمیر چند بار طناب هندل را کشید اما موتور نفس نکشید. او مهندس کهربا را به کمک طلبید. مهندس کهربا *صادق ادیبی اهل سیمکان جهرم و فرمانده آماد تیپ ۳۳ المهدی* که حالا خود را مهندس کهربا معرفی کرده بود. صادق پاورچین و در حالی که ذکر یا زهرا بر لب داشت، خود را به جمع و موتور برق رساند. خونسرد به چند قطعه ی موتور برق دست کشید و سپس سراغ طناب هندل رفت. خدا خدا می کرد که روشن نشود. کشید و باز موتور نفس نکشید. نقیب عصبی و نگران به سمیر گفت: همه ی برنامه ها به هم ریخت. جمله ی عربی او را سید طاهر افغانی، مترجمی که از قضا با جمع اسیر شده بود، برای دور و بری ها ترجمه کرد.
نقیب همه چیز را به شب بعد موکول کرد. از این ستون تا آن ستون فرج بود. تا شب بعد بیست و چهار ساعت فرصت بود. آن هم اگر نقیب شامیر گرفتار عملیات و درگیری نمی شد و می توانست خودش را به زیر زمین برساند...
*و امروز عابدین خرم در جلسه ی معارفه سیلی خورد. سیلی نه از دست تکفیری بی شرم که از دست یک خودی. انگیزه هرچه که بوده باشد، خرم او را بخشید و گفت: در سوریه روزی ده ها شلاق می خوردم و حالا تحمل یک سیلی چندان دشوار نیست.*
والعاقبه للمتقین
شیراز/ یکم آبان ۱۴۰۰
📗☘️📗
إِنَّ هَـذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَـهٍ إِلاَّ اللّهُ وَإِنَّ اللّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
یقیناً این [واقعیاتی که بیان شد،] همان داستان راست و درست [مسیح] است؛ [و الوهیّت او یا فرزند خدا بودنش از پندارهای واهی و ادعاهای باطل نصاری است] و هیچ معبودی جز خدا نیست؛ و یقیناً خداست که توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
سوره آل عمران آیه 62
قال الإمام عليّ عليه السلام:
أوَّلُ المُروءَةِ طَلاقَةُ الوَجهِ، وآخِرُهَا التَّوَدُّدُ إلَى النّاسِ
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
آغاز مروّت، گشاده رويى و نهايتش اظهار دوستى با مردم است.
غرر الحكم : 3290