✨🍁✨🍁
🍁✨🍁
✨🍁
🍁
#پارت45
خدایاچطورهمه ی این اتفاقهاراکنارهم می چینی وبه امتحان دعوتم می کنی، من شاگردزرنگی نیستم.
سعیده پرسید:
–کدوم بیمارستانه؟
ــ نمیدونم.
ــ خب از دوستات بپرس.
ــ شماره دوستش سعید رو که ندارم.از ساراهم بپرسم، نمیگه واسه چی می خوای.
ــ تو فردا فقط آمار بگیر کدوم بیمارستانه، و همراه داره یا نه، بقیه اش با من.
ــ می خوای چیکار کنی؟
ــ می خوام ببرمت ملاقاتش دیگه.
ــ نه سعیده، من روم نمیشه.
سعیده کلافه گفت:
–ای بابا، تکلیف من رو روشن کن. مگه نمی خوای بری ببینیش.
وقتی سکوتم رادید، گفت:
– نترس بابا، مشکلی پیش نمیاد.
وقتی وارد کلاس شدم بچه ها در مورد آرش و تصادفش و بیمارستان حرف می زدند. فهمیدن این که کدام بیمارستان بستری بود اصلاسخت نبود. حتی از بین حرفهایشان فهمیدم کدام بخش واتاق است.
برای سعیده اسم بیمارستان وشماره ی اتاق راپیام دادم.
اوهم پیام داد که ساعت سه دنبالم می آید.
بچه ها حدودا ساعت دو به طرف بیمارستان راه افتادند.
وقتی سارا دوباره پرسید همراهشان میروم یا نه؟گفتم:
– نه.
تعجب کردوگفت:
–فکر می کردم میای. منتظر جوابم نماندو رفت.
سعیده که دنبالم آمدنقشه اش راگفت.
استرس گرفته بودم، پرسیدم:
– به نظرت کارم درسته؟
ــ چطور؟
ــ آخه من که جواب منفی بهش دادم تموم شده. دیگه معنی این ملاقات رفتن چیه؟
سعیده قیافه ی خنده داری به خودش گرفت و گفت:
–معنی و مفهوم آن این است که شما نمی تونی دل بکنی. نگرانش هستی و دلتم براش تنگ شده.
کلافه گفتم:
–وای سعیده با حرفهات استرسم رو بیشتر می کنی. یعنی واقعا همین معانی رو میده؟ بیا برگردیم. اصلا نمیرم.
سعیده دستم را گرفت و گفت:
–اصلا نگران نباش. خب اون هم کلاسیته، یه کم روشنفکرانه فکر کن، داری میری ملاقات هم کلاسیت.
باخودم فکر کردم، اگه مادر بفهمد احتمالاخوشش نمیآید.
سرم را پایین انداختم و گفتم:
–خب این رفتنه برام یه جور ادای دینه، چون اون چند بار من رو رسونده.
اینجوری حساب بی حساب می شیم.
سعیده شانه ایی بالا انداخت.
–اینم میشه.
انگار با این فکر وجدانم آسوده تر شد.
نزدیک بیمارستان که رسیدیم سعیده پرسید:
–چیزی نمی خری؟
ــ راست میگیا.اصلا یادم نبود.
ــ می خوای از همینجا، اشاره به دکه ی رو به روی بیمارستان کرد، یه سبد گل بگیریم.
با چشم های گردشده گفتم:
┄┅🌵••══••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
🍁
✨🍁
🍁✨🍁
✨🍁✨🍁
♦️ آخرین دست نوشته شهید سردار حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه سوریه قبل از پرواز
🔹الهی لا تکلنی
خداوندا مرا بپذیر
خداوندا عاشق دیدارتم
همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نموند.
خداوندا مرا پاکیزه بپذیر
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
✨🍁✨🍁
🍁✨🍁
✨🍁
🍁
❣گفتم:با این همه گناه
چڪار مے توانم بڪنم؟
✨مهربانم فرمود:
《الم یعلموا ان الله هو
یقبل التوبة عن عباده》
مگر نمے دانند خداست
ڪه توبه را از بندههایش
قبول مےڪند🌷
┄┅🌵••══••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
🍁
✨🍁
🍁✨🍁
✨🍁✨🍁
🍃خطِ خون نقطهء پایان سلــیــمـــانی نیست
🍃بهراسید که این اولِ #بسم الله است...
سیدحمیدرضابرقعی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 #قاسم_سلیمانی
هزاران
🇮🇷« #سردارسلیمانی» 🇮🇷
#تربیت_کرد.👌🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
سلام آقااااااا....
آمدم ای شاه پناهم بده ....
😭😭😭😭😭
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
🎥سخنان قاسم سلیمانی نوجوان در خوزستان شنیدنی است...مرد تویی!
ما همه #حاج_قاسم_سلیمانی هستیم.
خویشتنداری ایران برای گرفتن #انتقام_سخت از آمریکا ۴۲ساعت دیگر تمام میشود و پس از تشییع پیکر پاک #سردار_دلها در کرمان، آمریکا هر لحظه منتظر باشد تا طرحهای عملیاتی ایران یکییکی اجرا شود.
✅ #پسرانمان را #سلیمانی وار تربیت کنیم🙏🌹
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
هدایت شده از 🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
مراسم وداع با پیکر #حاج_قاسم_سلیمانی
هم اکنون منتظر پیکرهای شهدا در مصلای امام خمینی
#انتقام_سخت
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃