eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
[ حدیث دل ]
#جمعه ها بیشتر وقتت را با من بگذران بیشتر دقایقت را به من اختصاص بده با بوسه اجاق خاموش احساسم را رو
بغلم کن و بگذار تماشای خیالت پیش رویم را از عشق سرشار سازد و آغوش پر از مهرت دقایقم را لبریز دوست داشتن نماید پای در حریم دوست داشتنم بگذار و شور عشق را دوباره درون تمام دقایقم جاری نما 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل گنجشک‌ها دوست دارمت دانه بریزی یا نریزی ... 🍂
[ حدیث دل ]
مهر که گذشت و پیدایت نشد دانستم مهرت را از دلم بریده ای و از دوست داشتنم دست کشیده ای خدا کند‌ لااق
اصلاً این ها بیشتر بوی پاییز می‌دهند هم برگ‌ها نارنجیند،هم خیابان‌ها خیس خدا را چه دیدی شاید آن مهری که دنبالش می‌گشتیم میان دستان آبان باشد... 🍂
عطرِ جان‌بخش ضریحت بی‌قرارم کرده است کربلایت کعبه‌ی جانانِ ما، جانم حسین .. ♥️ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ حدیث دل ]
شب ... آنجايش كسل كننده ميشود ، كه تمامى مسيرهاى منتهى به تو مسدود ميباشد ! #علی_قاضی_نظام #شبت‌بخی
ساعت به وقت تنهایی بود که ای کاش هایم از رنجها گریختند ولکه های تاریک جهانم را آب باخود برد!! و تو به زلالی رود در جهان زرد و خزان زده ام جاری شدی و نهال خشکیده احساس دوباره سبز شد زیر سایه ی ابرهایی که باران را وام دار نگاه تو بوده اند !! 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من سری دارم و در پای تو خواهم بازید خجل از ننگ بضاعت که سزاوار تو نیست.. 🍂
به سماجت گنجشک های اول صبح میمانم در دوست داشتنت...♥️🌱 🍂
صبـــح اسـت یادم باشد دستِ را بگیرم باران و برگ و پاییــز را نشانش بدهم، عـاشـقی را یاد بگیرد دلتنگی از یادش برود... 🍂
🖇♥️ عاشقم اگه هستید مثه سعدی عاشق باشید که میگه : تا نکند وفای تو در دل من تغیری چشم نمی‌کنم به خود تا چه رسد به دیگری... 🍂
‏الحُبّ هُو أن تَجِد ألف سببًا للرّحيل.. فَتبقى!... عِشق آن است که هزار دلیل برای رفتن پیدا می‌کنی امّا می‌مانی!... 🍂
باید همین امروز!! جمعه را بردارم با خودم ببرم کنار همان روزی بگذارم که می آیی ... 🍂
[ حدیث دل ]
#جمعه را پرسه می زنم در پس کوچه های خیال ولبریز از حسِ انتظار به دنبالِ حالِ خوش، در حوالیِ توأم
که می آمد زمین ، پاک می شد از خبرِ آمدن ات جمعه هم ،جمعه های قدیمی ! من می آمدم می آمدی بگذار کوتاه بگویم همه با فعل آمدن، می آمدند زنده باد معلم آن زمان ! به کوچه ،به روزگار فعل رفتن را نیاموخته بود آه ! تو بگو ! آدینه و آن زنبیل ها که شادیِ درونشان برق می زد باکدام جمعه ی عربی رفت !؟... 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا