صبح آمد خورشید را بوسیدم
ترانه ے دوست داشتنت را سرودم
امروز هواے دوست داشتنت
بے بهانه مے بارد
امروز را تنها بے بهانه بتاب ...
#سمیه_خلج#برای_آنکه_خودش_میداند#حدیث_دل ❄️
شب های قبل از تو شعر میخواندم؛
چای مینوشیدم؛
به گلدان های کوچک اتاقم میرسیدم؛
آدم ها را دوست داشتم ؛
بی هوا پریدی میانِ آرامشم ؛
بی هوا هم رفتی...
کتابِ شعرها خاک میخورند؛
چای در فنجان یخ زده است؛
گل های گلدان خشک شده اند؛
از آدم ها متنفرشده ام
"سرت سلامت... "
#سحر_رستگار#شبت‌بخیر‌جانا 🌙
#تیامی#حدیث_دل ❄️
محبوب من!
در آن هنگام كه گل هاى سرخ در دشت ها مى رويند و باغ ها لبريز طراوتند و باد با زلف شما به پچ پچ است ،
در آن مساحت اسيرىِ عشق
شما را دوست دارم ...
#محمد_صالح_علاء#صباح‌الخیر#حدیث_دل ❄️
نور منم
که هر صبح
چشم‌هایِ خورشید را می‌بوسم
و گیاه
و پنجره
و یاد خوب #تو را...
صبحانه را امروز
با آفتاب خواهم خورد.
سالهاست
پرنده‌ها می‌دانند
زمستان‌ها که درخت‌ها آواز ندارند،
شانه‌های مرا دارند!...
#معصومه_صابر#حدیث_دل ❄️
