eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق از آن روز که در بستر تکرار افتاد ساعتی بود که یک مرتبه از کار افتاد! عشق هم مثل همین صندلی کهنه نخست از مُد افتاد ، سپس گوشه انبار افتاد ... #غلامرضا_طریقی
‌ حالم بد است مثل زمانی که نیستی دردا که تو همیشه همانی که نیستی وقتی که مانده‌ای نگرانی که مانده‌ای وقتی که نیستی نگرانی که نیستی عاشق که می‌شوی نگران خودت نباش عشق آن‌چه هستی است نه آنی که نیستی با عشق هرکجا بروی حیّ و حاضری در بند این خیال نمانی که نیستی تا چند من غزل بنویسم که هستی و تو با دلی گرفته بخوانی که نیستی من بی‌تو در غریب‌ترین شهر عالمم بی من تو در کجای جهانی که نیستی؟ 🎈
‌ مرا بخوان که حروفم پر از عسل بشود! مرا بخواه که هر قطعه ام غزل بشود! مرا بخوان که پس از این همه "الهه ناز" دوباره ورد زبانم "اتل متل" بشود! سیاه چشم! فنا کن سپید را مگذار  که محتوای غزل نیز مبتذل بشود! هزار وعده به من داده ای بگو چه کنم؟ که دست کم یکی از وعده ها عمل بشود؟! قسم به عشق! به فتوای دل گناهی نیست  اگر به دست تو نامحرمی بغل بشود! بیا و مسئله ها را ز راه دل حل کن  که در تمام جهان این سخن مثل بشود: اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت اگر که مسئله ها عاشقانه حل بشود!     🎈
در شهر ما بهار پر از گل رباعی است پاییز مثنوی ست،زمستان قصیده است ❄️
هر اشک ما چکیده‌ی صَدها شکایت است... 🌸🍃
ای که هوای منی بی تو نفس ادعاست ذکر کمالات تو، تذکرﺓ الاولیاست ... 🦋
حالم بد است مثل زمانی که نیستی دردا که تو همیشه همانی که نیستی 🍁
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم تا در این قصه پر حادثه حاضر باشم حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و من به دنبال تو یک عمر مسافر باشم تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم قسمت این بود، چرا از تو شکایت بکنم؟ یا در این قصه به دنبال مقصر باشم؟ شاید این گونه خدا خواست مرا زجر دهد تا برازنده اسم خوش شاعر باشم شاید ابلیس تو را شیطنت آموخت که من در پس پرده ایمان به تو کافر باشم دردم این است که باید پس از این قسمت ها سال ها منتظر قسمت آخر باشم 🍃
بگو که از غمِ عشقت، چگونه جان برهانم چگونه این‌همه غم‌را، به‌هر طرف بکشانم نه پایِ رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم 🍁