eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابان‌های زرد و خیس برای نیمکت‌های منتظر
حال و هوای دلت گرم بماند که پایان گرمای تابستانی ماست نه آغاز دلتنگی های سرد پاییزی. نکند با هر باد و بارانی بلرزد بخشکد زیر انبوهی از برگ ها. باران اگر بارید، سیل اگر جاری شد و جاده ها خیس از نبودن، تو اما حال و هوای دلت گرم بماند.دلبسته ی واژه ها، نگاه ها و دست ها نباید بود که با تکان خوردن هر شاخه بی درنگ، دلی یخ بزند. .! حال و هوای دلت گرم بماند که ، فصل دلسپردن و ورق زدن خاطرات کهنه ی دل نیست ... 🦋
[ حدیث دل ]
نیامدی و بهار از باور خرداد سر رفت و #تیر به سردرگمی تقویم نشست هنوز هم نگاه تبدار تابستان خوشه چین
یارجامانده در بهارم ؛ میبینی تابستان هم دارد تمام میشود! در راه است هوایـــــش جان میدهد برای دیوانگی های و دلبری های من میشود بیایی و دلتنگی هایم را تمام کنی؟! روزهایم یک توی لعنتی را کم دارد قصد آمدن نداری؟! 🦋
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابان‌های زرد و خیس برای نیمکت‌های منتظر
آمدنت؛ شبیه خوابی بود که بر سرم افتاد. تا آمد جا بیفتد بی خوابی اش نصیبم شد . آمدنت، عطر بودنت تا آمد بر جانم بنشیند تا آمد خاطره شود برایم به نرسیده چون خرمالوهای کال نارس ماند. آمدنت، آهنگ نفس هایت تا خواست زمزمه شود تا خواست به یادگار بماند چون ملودی گوش نواز بند بندش از هم گسست و پراکنده شد. خیالی نیست فقط بیا جانم پای ثابت آمدن هایت خواهم ایستاد . آن وقت واژه ها را برایت ردیف خواهم کرد دوست داشتنت را چون تپشی در کالبد قلبم حفظ خواهم کرد‌ و با شعرهایم عشق را در مردمک نگاهت به تصویر خواهم کشید. 🍂
تابستان چمدان به دست چشم دوخته به جاده ای که با لباسی زرد و نارنجی بیاید ، از سر مهر بوسه ای بر گونه اش بزند و برود 🍂
محبوب من ‏فصل‌ها از هر گوشه‌ای می‌آیند ‏اما ، تنها از سوی شما می‌آید... ‏محبوب من ‏من خودم تکه‌ای از پاییزم... ‏⁧ 🍂
قلوب في الخريف تموت ولا يموت ما فيها قلب‌ها در پاییز می‌میرند ولی آنچه درون آنهاست، نمی‌میرد :) در چهارباغ اصفهان 🍂
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابان‌های زرد و خیس برای نیمکت‌های منتظر
پیاله ای چای داغ می ریزم و خیره می شوم به افق این روزها آفتاب کم رمق است و آسمان ظلمانی فصل خانه تکانی درختان است‌ برگ ها رقص کنان پای به مسلخ می گذارند و درختان پیکرشان را برای نوازش تبر آماده می دارند هم یک جور دیگر شده ای مدام حرف رفتن می زنی شبیه روزها که دارند کوتاه می شوند داری از دوست داشتنت پاپس می کشی مدام دیر سر قرار می آیی دوست داشتنم دارد حوصله ات را سر می برد مدت هاست فهمیده ام جایی در میان نقشه های عاشقانه ات ندارم فصل خزان عاشقی در پیش است دارد می اید 🍂
[ حدیث دل ]
#حدیث_دل 🍂
دارد ثانیه ثانیه به پایانش نزدیک می شود آفتابش کم رمق و بی جان و برگ های سبزش برای ماندن بر شاخه درختان ناتوان هنگام وداع است و پاییز با قبای زرد و گیسوان سرخ در اندیشه تاج گذاری است درختان پیش رویش فرشی از جنس برگ گسترانیده اند و کلاغ های سیاه با همان اواز معروف امدنش را خوش آمد گفته اند نسیم مطبوع اغشته به نیش سرماست خزان پشت برج و باروی احساسمان دارد پایکوبی می کند باید تن پوشی ضخیم از جنس وفاداری بپوشیم و در حراست از مرز عشق و اعتمادمان بکوشیم تابستان سبزه قبا سفرت بخیر خوش رنگ امدنت مبارک امید آنکه مهرماهت مهرمان افزون کند و تماشای جلوه های زیبایت غصه ها را از دل بیرون کند 🍂
عاشقانه های خام،،، میوه هاے نارسیده ای هستند که را براے به اغوش کشیدن معشوقه بهانه میکنند نه فصل دارد و نه تاریخ انقضا،، دنبال فصلها نباشید عشق عشق است بی بهانه ... 🍂
[ حدیث دل ]
در نبودت دلم آتيشه مثلِ انـار، سرخـه سـرخ بيـا و ببـار مثلِ بارونِ پاييزی بر اين دلِ سوخته...⛈♥️
بگو دوستم داری تا ، رنگ به رنگ تر شود و انارهای سرخ بر سرِ شاخه ها ، ترک بردارند بگو دوستم داری تا آسمان دوباره ترانه ی باران بخواند و پاییز فقط برای عشاق باشد... 🍂
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابان‌های زرد و خیس برای نیمکت‌های منتظر
کنارم باش ، این ، کنارم باش ، می ترسم ... خزان را دوست دارم من ، ولی بی تو ؛ خیابان ، کوچه ها ، این شهر ، این ؛ تو را بدجور کم دارد ! بدون تو ؛ گلوی آسمان ها ؛ درد می بارد ، صدای خش خش این برگ ها بی تو ؛ صدای نابهنجاریست باور کن ؛ به بانگِ مرگ می مانَد ! اگر باشی ، اگر همراهِ من باشی ؛ خزان زیباترین فصل است ، می دانم ... کنارت ، چای می چسبد ؛ به وقتِ شامگاهان ، در هوای سرد و بارانی ... کنارت کوچه ها زیبا ، درختان ، آسمان ، گنجشک ها زیبا ، کنارت بازهم دیوانه ی باران و پاییزم ... کنارم باش ماهِ من ، که با تو چای می چسبد ، که با تو عاشقی کردن ، دویدن ، شهر در پاییز را دیدن ؛ که با تو کافه گردی ، شعر خواندن ، مبتلا بودن ؛ در این ، می چسبد ، عجب ، می چسبد ! کنارِ تو ؛ خزان زیباترین فصل است ، می دانی ؟! 🍂
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابان‌های زرد و خیس برای نیمکت‌های منتظر
چه غریبانه کرکره اش را پایین کشید.. سه ماه زردی را به دوش کشید تا به يلدايش برسد.. و اما این روزها.. را با گیسوان بلندش عروس زمستان کردند.. و به يُمن ورودشان.. هندوانه ها قاچ.. انارها دان.. و آجیل ها را شکستند.. دریغا که دل پاییز شکست.. پاییزی که خیلی ها را عاشق کرد افسوس کس ندانست پاییز خود عاشق بود عاشق پاییز جان.. برو و پشت عاشقانه هایت خط بکش.. یکرنگی و زردی تاوان دارد.. " 🍂
در همین حوالی ست شاید در پشت پنجره ے انتظار و شاید در گلهای روسری دخترکی بیقرار ، پاییز با توشه ای دلگیر در انتظار... پشت در مهــــــر زنگ میزند بی وقفه 🌸🍃  ‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
خش‌خش صداے پاے است یڪ‌نفر در را بہ‌ روے حضرت وا ڪند..!!! 🌸🍃 ❀࿐❁❁❁࿐❀
🌿 در قتلگاه هر یڪ چو برگ زردیمـ در فصل فصلِ دورے تنگ ست این دلِ ما 🌸🍃
از مهر تا آذر پا به پای تو در مسیر گام بر می دارم تا باورت شود تو را به اندازه تمام ماه های سال فراتر از و زیبایی هایش دوست می دارم 🍁
، رنگِ زندگیِ پُر غمِ من است من درک می‌کنم غمِ این سرخ و زرد را 🍃🌺