.
در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
دل من
که به اندازه یک عشق است
به بهانههای ساده خوشبختی خود مینگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچهی خانهمان کاشتهای
و به آواز قناریها
که به اندازه یک پنجره میخوانند..
#فروغ_فرخزاد
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
#حضرت_سعدی
دوباره دست به قلم میبرم مینویسم...
یاد تو، خیال تو،
دوباره مینویسم از تو...
از یادت.....
از عشقت....
دوست داشتنت شاعرم کرده
نیستی ببینی.....
مینویسم ،خط خطی میکنم.....
یادت آرامشم،
خاطره ات دیوانگیم،
رویای با تو بودن ،وحشت دوباره دیدنت،
چه تناقضی؟
خواستنت،نخواستنت....
میبینی چقدر دیوانه ام..........
#ایمان_راد
🍃🌺🍃