eitaa logo
حدیثه
106 دنبال‌کننده
636 عکس
121 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فضل الله رضایی.mp3
4.15M
زندگینامه شهید فضل الله رضایی 🌹نام: فضل الله 🌹نام خانوادگی: رضایی 🌹نام پدر: محمود 🌹تاریخ تولد:1345/04/10 🌹رشته ورزشی:جودو 🌹تاریخ شهادت: 1361/08/09 🌹محل شهادت:ارتفاعات حمرین برگرفته از کتاب پهلوانان طریقت عشق(شهدای ورزشکار خمینی شهر) 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 (س) @hadiseh_bsj
شهدایی ✨آماده سازی خانه مادر شهید محمدرضا دباغی برای شب یلدا ✨۵شنبه اول دی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 (س) @hadiseh_bsj
شهدایی 🍉یلدایی با یادو نام شهید حميدرضا دباغی 🍉قرائت زيارت عاشوراوفاتحه هدیه به روح پاک شهید دباغی 🍉پخش کلیپ های بصیرتی و شهدایی 🍉همراه با بیان مطالب بصیرتی با حضور خانم طاهری 🍉بیان خاطرات شهید دباغی از زبان مادر شهید 🍉برگزاری مسابقه تزئین ژله برای صالحین ومعرفی نفرات برتر 🍉معرفی کتاب در مورد شهیدقربانعلی عرب وبیان گزیده ای از اخلاق ومنش آن شهید بزرگوار 🍉مکان:منزل شهید حمیدرضا دباغی 🍉۵شنبه ۱ دی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 (س) @hadiseh_bsj
رحیم غضنفری.mp3
5.67M
زندگینامه شهید رحیم غضنفری 🌹نام: رحیم 🌹نام خانوادگی: غضنفری 🌹نام پدر: حسین 🌹تاریخ تولد:1332/08/20 🌹رشته ورزشی:فوتبال/وزنه برداری 🌹تاریخ شهادت: 1361/01/07 🌹محل شهادت:رقابیه برگرفته از کتاب پهلوانان طریقت عشق(شهدای ورزشکار خمینی شهر) 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 (س) @hadiseh_bsj
اکبر سبحانی.mp3
5.19M
زندگینامه شهید اکبر سبحانی 🌹نام: اکبر 🌹نام خانوادگی: سبحانی 🌹نام پدر: مهدی 🌹تاریخ تولد:1335/04/03 🌹رشته ورزشی:فوتبال 🌹تاریخ شهادت: 1361/01/03 🌹محل شهادت:رقابیه برگرفته از کتاب پهلوانان طریقت عشق(شهدای ورزشکار خمینی شهر) 🌺🌺🌺🌺🌺 (س) @hadiseh_bsj
🌹شهید نوجوان صادق صادق زاده🌹   صادق صادق زاده نصرآبادی در سال 1349 در مشگین شهر متولد شد. عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشگین‌شهر بود. سال‌ها در کنار دوستان خود از برنامه‌های کانون بهره برد، در این میان به کتاب علاقه‌ ویژه نشان می‌داد. در کنار فعالیت‌های کانون در پایگاه مقاومت فعال بود و همین باعث شد تصمیم بگیرد در سن نوجوانی به برادر بزرگش در جبهه‌های حق علیه باطل بپیوندد. او در سال 1364 وقتی فقط 15 ساله بود در فاو به شهادت رسید. مادرش می‌گوید: «جبهه را دوست داشت آن روزها برادرش هم در جبهه بود. خانه‌ ما محل رفت و آمد رزمنده‌ها بود. از جمله شهید بنی‌هاشم به خانه‌ ما رفت و آمد داشت. تقاضا می‌کرد به جبهه برود. ولی چون برادرش در جبهه بود، موافقت نمی‌کردیم. یک روز گفت خواب دیده‌ام در خواب کسی به من گفت به زودی از دنیا خواهم رفت و ادامه داد: «اگر نگذارید به جبهه بروم و همین‌جا از دنیا رفتم چه جوابی خواهید داد؟!» برای همین پدرش اجازه داد به جبهه اعزام شود. خودش می‌دانست شهید خواهد شد، می‌گفت: «باید بروم، سید مرا به جبهه دعوت کرده.» دوستانش بعدها می‌گفتند، صادق می‌گفت امروز هم گذشت و شهید نشدم. به دوستانش گفته بود 25 روز بعد، شهید خواهد شد. همین طور هم شد.» 🌷هدیه به روح پاک ومطهر شهدا صلوات 🌷 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 (س) @hadiseh_bsj
🌹شهید نوجوان حسن محمدرحیمی‌ها🌹 حسن محمدرحیمی‌ها در یکم دی ماه 1347 در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش اسدالله، کارگری می‌کرد و مادرش سکینه نام داشت. دانش‌آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ماه سال 1362 در جزیره مجنون عراق وقتی فقط 15 سال داشت، به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و 13 سال بعد از شهادتش، سال 1375 پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. بخشی از وصیت نامه شهید حسن محمدرحیمی‌ها: «پدر و مادر بزرگوارم! وقتی می‌خواستم به اینجا بیایم، دلم برای شما می‌سوخت؛ ولی چه کنم که موقعیتِ زمانه اقتضا می‌کند که جوانان به جبهه‌ها بروند و بجنگند، تا رستگار شوند. به امت شهیدپرور بگویید که اگر جنگ ادامه یافت، از رفتن بچه‌هایشان به جبهه‌ها جلوگیری نکنند و مانع آن‌ها نشوند و بگذارند تا آن‌ها هدفشان را دنبال کنند. همیشه دعاگوی امام باشید و مبادا او را -چون مردم کوفه- تنها بگذارید؛ همین طور دعاگوی سلامتی تمام یاران باوفایش باشید؛ کمک به رزمندگان را از هر لحاظ فراموش نکنید؛ سنگرها را خالی نگذارید؛ مسجد، مدرسه، نماز جمعه و جبهه‌ها را فراموش نکنید؛ مبادا با ضد انقلابیون نشست و برخاست کنید و هر کس هم ضد انقلاب حرف زد، توی دهانش بزنید و خاموشش کنید؛ مادران و پدران شهدا را دلداری دهید...و ای مادر عزیزم که چهره رئوف و مهربانت از دیدگانم نارفتنی است، امیدوارم با شهادت من هیچ گونه خللی در اراده آهنینت وارد نشود. ای کاش من هزار جان می داشتم و در راه اسلام عزیزم می‌دادم.» 🌹🌱🌹🌱🌹🌱 (س) @hadiseh_bsj
🌹شهید عبدالمجید رحیمی🌹 شهید «عبدالمجید رحیمی» فرزند محمد علی 10 فروردین ماه 1345 در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدعلی، کارگر بود و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. او در 10 اردیبهشت 1361 وقتی فقط 16 سال سن داشت، در عملیات بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) بر اثر اصابت گلوله به ران و کمر به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار او در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا واقع است. شهید عبدالمجید رحیمی به خاطر جثه کوچکش هم اسلحه از قدش بلندتر بود و هم کلاه برای سرش بزرگ؛ اما تصمیم گرفت خونش در راه اسلام ریخته شود و شد. عبدالمجید که سنش کمتر از 15 سال بود جمله‌ای سوزاننده دارد که با آن می‌خندد به ریش تمام دنیا پرستانی که مغبون دو عالمند. می‌گوید: «همه خیال می‌کنند جنگ، سر من یک کلاه گشاد گذاشته، اما این منم که سر زندگی را گول مالیدم!!» عکسی از این شهید موجود است که بارها بر روی محصولات فرهنگی و خصوصا نامه های رزمندگان به چاپ رسید. این عکس مربوط است به شهید عبدالمجید رحیمی در اردوگاه موقت کنار جاده اهواز – آبادان، مقابل انرژی اتمی در ساعت 5 بعداز ظهر و در تاریخ نهم اردیبهشت 1361 یعنی یک روز قبل از شهادتش. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 (س) @hadiseh_bsj
🌹شهیدنوجوان علیرضا کریمی🌹 شهید علیرضا کریمی متولد 22 شهریور سال 1345 است که مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد. وقتی به دنیا آمد کبدش رو از دست داد و همه دکترها از او قطع امید کرده بودند. خانواده‌اش علیرضا را با توسل به حضرت عباس علیه السلام باز گرفتند و علیرضا که بزرگ شد ارادت خاصی به حضرت عباس داشت بعد که رفت جبهه هم مسئول دسته گروهان حضرت ابالفضل علیه السلام شد آخرین باری که به جبهه می‌رفت گفت :«ما مسافر کربلائیم؛ راه کربلا که باز شد برمی‌گردم.» درسال 1361 در عملیات والفجر 1 واقع در منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای بعثی قرار می‌گیرد. همین که می‌خواست خودش را به تپه برساند، تانک‌ بعثی‌ها از روی پاهایش رد شد و درحالی که 16 سالش بود به شهادت رسید. 15 سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می‌رفت. و روزی که تشییع شد تاسوعا بود. روز حضرت اباالفضل علیه السلام. در آخرین نامه‌اش نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا»؛ عاشق آقا ابوالفضل‌(ع) بود و پیکرش بعد از 16 سال در شب تاسوعا به آغوش مادر بازگشت؛ علیرضا تاکنون مشکل سفر کربلای بسیاری از عاشقان را حل کرده است 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ (س) @hadiseh_bsj
🌹🍃دیدار وتجلیل از خانواده شهید مختار مومنی 🌹🍃همراه باخادمان و پرچم متبرک امام رضا(ع) وپخش صلوات خاصه امام رضا (ع)وتقدیم بسته تبرکی به خانواده شهید 🌹🍃تقدیم هدیه به دختران شهید 🌹🍃بیان خاطرات شهید از زبان مادرشان 🌹🍃با همراهی وهمکاری مدیر ودانش آموزان مدرسه عصر انتظار 🌹🍃سه شنبه ۷آذر 🌹🍃۱۲نفر (س) @hadiseh_bsj
🌹🍃شبی با شهدا 🌹🍃با حضور حاج آقا درچه زاده 🌹🍃دکلمه خوانی معتکف عزیز نفیسه جان 🌹🍃جمعه ۶بهمن 🌹🍃مسجد آقاعلی اکبر 🌹🍃۲۲۰نفر (س) @hadiseh_bsj