🟢 دو نکته در مورد زیارت عاشورا:
🔷️ "#کامل_الزیارات" اثر محدث عالی مقام ابن قولویه (متوفی ۳۶۸) و "مصباح المتهجد" از شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰)، قدیمی ترین منابع موجود هستند که زیارت عاشورا را نقل کرده اند. این دو منبع در نقل الفاظ زیارت نامه با یکدیگر اختلافاتی دارند. نسخه زیارت عاشورای رایج بین ما تقریبا مطابق با نسخه مصباح شیخ است.
🔶️ اما دو نکته در مورد #زیارت_عاشورا:
1️⃣ مقصود از علی بن الحسین(ع) در زیارت عاشورا:
بر طبق منابع فوق، این زیارت نامه برای زیارت حضرت امام حسین (ع) از دور و نزدیک در روز عاشوراست. اما به نظر می رسد اصل ورود آن برای زیارت از نزدیک (زیارت درحرم) است؛ بنابراین در سلام آخر زیارت علی رغم تصور بعضی افراد، مقصود از علی بن الحسین (ع)، امام سجاد (ع) نیست. بلکه مقصود حضرت علی اکبر(ع) است که مدفون در کنار حضرت سیدالشهداء(ع) است و بعد از سلام به حضرت (ع) به ایشان سلام می دهیم.
2️⃣ "السلام علی اولاد الحسین(ع)" جزیی از زیارت نامه است یا خیر؟
فقره "السلام علی اولاد الحسین" نه در نسخه کامل الزیارات وجود دارد و نه در نسخه مصباح . در نقل علامه مجلسی(ره) از کامل الزیارات و مصباح نیز این فقره موجود نیست.
#استاد_سیدمحمدجواد_شبیری معتقد است، اولین بار این فقره در کتاب "منهاج الصلاح" علامه حلی(متوفی ۷۲۶) وارد شده است. ولی به نظر می رسد در برخی از نسخ منهاج نیز این فقره وجود ندارد.
در هر صورت ظاهرا این فقره در قرون بعدی وارد زیارت نامه شده است و شاید مناسب باشد به قصد رجا خوانده شود.
اگر معتقد به این مطلب باشیم که اصل ورود این زیارت نامه برای زیارت در حرم مطهر حضرت (ع) است، این خود قرینه ای است بر این که نیازی به وجود فقره " السلام علی اولاد الحسین " در زیارت عاشورا نیست؛ زیرا در حرم حضرت در گذشته، سه مزار جدا از هم وجود داشته است: مزار حضرت سیدالشهدا (ع)، مزار حضرت علی بن الحسین (علی اکبر) و مزار اصحاب حضرت (ع)، پس سلام های سه گانه نیز مطابق با این سه مزار است.(ساخت ضریح شش گوشه در زمان های متاخر توسط اسماعیلیان باعث شد مزار حضرت علی اکبر نیز در کنار مزار حضرت در یک ضریح قرار بگیرد و سه مزار تبدیل به دو مزار شود).
🌿🌺🌿
@hadithshenasi
✴️ ملاحم
«ملاحِم» جمع «ملحمه» به معناى حوادث و وقايع عظيم است.
به رواياتى كه از جنگ ها و فتنههاى آخرالزمان، ظهور حاكمان و تغيير دولتها و علايم ظهور حضرت مهدى عليه السلام سخن به ميان آوردهاند، «اخبار ملاحم» گفته مىشود.
برخى عالمان اين اخبار را در تأليفى مستقل گرد آوردهاند؛ نظير المَلاحِمُ و الفِتَن تأليف سيد بن طاووس (متوفاى ۶۶۴ق) در شیعه و کتاب فتن ابن حمّاد (متوفاى ۲۲۸ ق) در اهل سنت.
متاسفانه در سال های اخیر نقل بی رویه و بی ضابطه روایات ملاحم رایج شده است. این موضوع می تواند به مرور باعث آسیب رساندن به مسائل اعتقادی جامعه باشد.
لازم است این احادیث نیز مانند سایر روایات مورد بررسی های نقادانه فقها قرار بگیرند.
#اصطلاحات
🍃@hadithshenasi🍃
✴️ احاديث عددى
در بسيارى از روايات، معارف دينى و فضايل و رذايل اخلاقى و احكام با بر شمردن تعداد آنها تبيين شده است. از اينرو مىتوان آنها را «احاديث عددى» نام نهاد.
به عنوان مثال در روايت از پیامبر اکرم(ص) آمده که فرمودند: انسان پير مى شود و دو صفت در او جوان مى شود: حرص و آرزوى طولانى.
جامعترين كتاب در اين زمينه "الخصال" شيخ صدوق (ره) است كه در آن روايات بر اساس يك تا صد خصلت تنظيم شده است.
کتاب "المواعظ العددیه" از مرحوم آیت الله مشکینی (ره) نیز از جمله این آثار است. این کتاب با عنوان "نصایح" توسط آیت الله جنتی ترجمه شده است.
#اصطلاحات
🍃@hadithshenasi🍃
✴️ جوامع حديثى
جامع به كتاب حديثى اطلاق مىشود كه دربردارنده احاديث مربوط به همه معارف دينى، يعنى عقايد، اخلاق، احكام و نيز ابوابى مانند تفسير وتاريخ باشد. و نيز به كتابهايى گفته مىشود كه احاديث در آنها به حسب ابواب فقهى مرتب شده است.
در عصر ائمه متأخر شيعه ـ بخصوص از عصر امام رضا عليه السلام به بعد ـ اصحاب ائمه به جامع نگارى در حديث روى آوردند و آثار متعددى تأليف كردند. تا آنجا كه در عصر غيبت صغرى و كبرى مهمترين كتب جامع حديثى نگاشته شد.
در اصطلاح محدّثان متأخر شيعه، جوامع حديثى به چهار كتاب مهم حديثى الكافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الأحكام و استبصار اطلاق مىشود. به اين چهار كتاب «جوامع اوليه» نيز گفته مىشود.
همچنین به سه كتاب حديثى وافى، وسائل الشيعه، و بحارالانوار «جوامع حديثى متأخر» و «جوامع ثانويه» گفته مىشود.
#کتاب_شناسی
🌿🌺🌿
@hadithshenasi
✴️ شرح های معتبر کتب اربعه حدیث
شناخت و درك عميق وصحیح احاديث ـ كه در اصطلاح به آن «فقه الحديث» گفته مىشود ـ نيازى بوده است كه از همان سده نخستين تاريخ اسلام، عالمان مسلمان را در كنار ساير عرصههاى حديثپژوهى به تكاپو در اين عرصه واداشت. آنان براى نيل به اين مقصود از جنبه هاى گوناگون ـ مانند شرح لغات، توضيح نكات بلاغى و توضيح مفاد حديث ـ به شرح احاديث پرداختند و آثار گرانسنگى از خود به يادگار گذاشتند.
از نظر تاريخى، عهد صفويه پر برگ و بارترين دوران تدوين كتب شرح حديث به شمار مىآيد، و بخش معتنابهى از ميراث حديثى عالمان شيعى در اين باب در همين دوران نگاشته شده است كه از آن جمله مىتوان از آثار ذيل نام برد:
۱ ـ روضة المتقين، شرح كتاب من لا يحضره الفقيه، محمدتقى مجلسى(مجلسى اوّل)، متوفاى ۱۰۷۰ق.
۲ ـ لوامع صاحبقرانى، شرح فارسى كتاب من لا يحضره الفقيه، محمدتقى مجلسى.
۳ ـ شرح اصول كافى، ملاصدراى شيرازى متوفاى ۱۰۵۰ق.
۴ ـ توضيحات و بیان ها ملامحسن فيض كاشانى (متوفاى ۱۰۹۰ق) ذيل احاديث كتاب وافى.
۵ ـ شرح اصول و روضه كافى، محمدصالح مازندرانى متوفاى ۱۰۸۱ يا ۱۰۸۶ ق.
۶ ـ مرآة العقول، شرح كتاب كافى، محمدباقر مجلسى(مجلسی دوم) متوفای۱۱۱۰ ق .
۷ ـ ملاذالاخيار، شرح كتاب تهذيب الاخبار، محمدباقر مجلسى.
شيخ آقابزرگ تهرانى در كتاب «الذريعه»، از ۴۳ شرح و حاشيه بر كتاب كافى، ۳۴ شرح و حاشيه بر تهذيب الاخبار، ۲۶ شرح و حاشيه بر استبصار و ۱۵ حاشيه بر كتاب من لايحضره الفقيه، نام برده است.
اين همه جز موارد بسيارى است كه عالمان به شرح يك حديث يا يك موضوع حديثى يا به شرح اربعين ها پرداختهاند.
#کتاب_شناسی
#فقه_الحدیث
🍃@hadithshenasi🍃
✴️ صحیح بخاری و تناقضات
محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب معروف خود "صحیح بخاری" در باب فضائل اصحاب پیامبر(ص)، روایات مختلفی را در فضلیت خلیفه اول ذکر کرده است؛ به عنوان نمونه او از قول پیامبر(ص) نقل می کند که : "لَوْ كُنْتُ مُتَّخِذًا مِنْ أُمَّتِي خَلِيلًا لَاتَّخَذْتُ أَبَا بَكْرٍ"، اگر بنابود از امت خودم خلیلی انتخاب کنم ابوبکر را انتخاب می کردم (باب قول النبی لو کنت).
از سوی دیگر بخاری در صحیح خود دو روایت نیز در مورد حضرت زهرا(س) ذکر کرده است:
✳️ روایت اول:
قال رسول الله (ص): فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي (باب مناقب فاطمه).
❇️ روایت دوم:
در باب فرض الخمس از عایشه نقل کرده است که بعد از وفات رسول الله(ص)، حضرت فاطمه(س) میراث خود را از خلیفه اول طلب کرد، اما خلیفه امتناع کرد و گفت: پیامبر(ص) فرموده است ما پیامبران چیزی به ارث نمی گذاریم و هرچه از ما بماند صدقه است.
سپس در ادامه این روایت آمده است: فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ.
فاطمه از ابوبکر غضبناک شد و اورا ترک گفت و این ترک گفتن تا زمان وفات فاطمه بود( در برخی روایات نیز،آمده است که دیگر با او تکلم نکرد).
◀️ اکنون یک پرسش از جناب بخاری!
خود شما در روایت اول می گویید هرکس فاطمه را خشمگین سازد، پیامبر را خشمگین ساخته است و در روایت دوم نیز صراحتا می گویید خلیفه اول فاطمه را خشمگین ساخت و فاطمه به گونه ای از دست او ناراحت بود که او را تا هنگام وفات ترک گفت و با او تکلم نکرد.
آیا با کنار هم قرار دادن این دو روایت نمی توان نتیجه گرفت که خلیفه اول به خاطر غضب فاطمه و آزار و اذیت او مغضوب پیامبر است و پیامبر نیز از او خشمگین است؟
از سوی دیگر، مگر نه اینکه خداوند در قرآن کریم فرموده است: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا. آنها که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکنندهای آماده کرده است(۵۷ احزاب).
با این حساب آزار دادن حضرت فاطمه(س) مانند آزار رسول الله(ص) است و آزار و اذیت رسول الله(ص) نیز بر طبق این آیه سبب این است که شخص در دنیا و اخرت مورد لعن خداوند قرار گیرد.
با این اوصاف چگونه امکان دارد چنین شخصی، خلیفه مسلمین و جانشین پیامبر(ص) باشد و آن قدر والامقام باشد که خلیل و حبیب پیامبر(ص) محسوب شود؟
جناب بخاری پاسخ شما چیست ؟
#فاطمیه
🌿🌺🌿
@hadithshenasi