🔺برای برگزاری یک انتخابات، نهتنها هوشیاری نهادهای انتظامی و اطلاعاتی (امنیت) و قانونمندی نهادهای نظارتی (سلامت) لازمست بلکه در کنار امیدآفرینی و تشویق به حضور در انتخابات بعنوان راه حل مشکلات از سوی تمام تریبون دارها (مشارکت)، باید جناحهای سیاسی نیز بجای برخی سیاه نماییها، فضا را برای حضور نیروهای جوانتر و باتجربههای سالمتر در این عرصه (رقابت) فراهم آورند!
#انتخابات
#مطالبه_گری
#لبیک_یا_خامنه_ای
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51
هر جا که میروم میبینم بالای میز خود نوشتهاند :
هدف ما جلب رضایت شماست …!
هدف ما جلب رضایت مشتریست …!
ای کاش همه مینوشتند :
هـدف ما جلب رضــــایت خـــــداست.
عزیزان هیئتی لطفاً کانال #هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
را به دوستان خود معرفی کنید
با سپاس و قدردانی🙏🌹
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51
❣﷽❣
🔲 #روضه_حضرت_ام_البنین س
◼️ #آقای_مطیعی
✨یادته اون لحظۀ آخر بابات
✨گفت به جز،بچههای فاطمه
✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون
✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه
*ام البنین داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس بمونه...*
✨یادته اون لحظۀ آخر بابات
✨گفت به جز،بچههای فاطمه
✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون
✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه
✨مُزد کنیزیهام بود
✨فاطمه شد مادرت
*آخه میگن علقمه مادرِ عباس اومد، اما زهرا بود...زهرا اومد بغل باز کرد گفت:پسرم...
✨علقمه بوی گل یاس میاد
✨صدایِ مادر عباس میاد
✨مُزد کنیزیهام بود
✨فاطمه شد مادرت
✨چه افتخاری کردم
✨شاید نشه باورت
✨فخرم این بود، میگفتن
✨بچّههای علی بِت برادر
✨مادر هستم،برای،اونکه
✨زهرا براش بوده مادر
✨واویلا....واویلا...
*قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا....*
💥کنار قدم هایِ جابر
💥سوی نینوا رهسپاریم
💥ستون های این جاده را ما
💥به شوق حرم میشماریم
💥 شبیه رباب و سکینه
💥برای شما بی قراریم
💥از این سختی و دوری راه
💥به شوق تو باکی نداریم
💥فدایی زینب،پر ازشوق و عشقیم
💥اگرکه خدا خواست،بزودی دمشقیم
لبیکَ یابن الحیدر ..
⬅️*اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراریای سکینه رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد .... تنها برگشت ...
⏺آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه ... نشد .... عباس لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین چه جوری برگشت؟ «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها .... کمرش خم شده .... داره گریه ...
⬅️«یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن .... سکینه آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟
🔰«فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن .... دخترم! تیر به مشکش زدن .... دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن ....
(چی فکر کردی؟! اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن .... (میدونید چی شد؟)
میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته)
⚜«وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه ....حسین.....*
وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه ش گرفت آسمون
گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون
حالا بگو کو حسین؟، زینب برا چی تنهاست؟
*عباس! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب تنها برگرده....*
حالا بگو کو حسین؟،زینب برا چی تنهاست؟
به دختر پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟
کاش نپرسه،پیمبر، پس کجاست روشنیِ دو دیده ام؟
کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟
واویلا....واویلا....
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
ماه ، می گویند پشت ابر پنهان می شود
ماهت ای بانو شبی بر نیزه تابان می شود
مادر سقا ! اگر باران نمی بارد چه باک
آب درس اول ما در دبستان می شود
دامنت عباس پرور شد تعجب هم نداشت
مور هم باشد کنار تو سلیمان می شود
در عرب را که نمی دانم ولی ام البنین!
هرچه ایرانی است با عباس سلمان می شود
می کند فرزندت ای بانو مگر پیغمبری
ارمنی هم روز تاسوعا مسلمان می شود
خانه ی عباس تو دارالشفای دردهاست
درد بی درمان هم اینجا زود درمان می شود
پیرهن ها خونی اند و یوسفانت رفته اند
این گلستانی که دیدم بیت الاحزان می شود
شاعر: #محسن_ناصحی
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
️✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃.
#استوری
▪️السّلام علیک یا امّ الوفا امّ العباس قمر بنی هاشم امّ البنین
#وفات_حضرت_ام_البنین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51
🏴🚩
🤔 فـاطمـه امالبنیـن کیست؟؟
✨نامش فاطمه بود.
از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می دانست و در جنگآوری، هم پای پسران قبیله بود.
اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل عباس (علیه السلام) و برادرانش هم خود او بود!
👈نه اینکه تنها او اینچنین باشد،
تمام قبیلهاش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند؛
اما چیزی که او را متمایز می کرد، حجب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگآوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود.
❇️ کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آنهایی هم که پا پیش میگذاشتند،
همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند؛ اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمیشد.
⁉️ وقتی از او میپرسیدند که چرا ازدواج نمیکنی،
✨می گفت: «مردی نمیبینم، اگر مردی به خواستگاریام بیاید، ازدواج میکنم!»
👹معاویه از خواستگاران پر و پا قرصش بود، ولی هربار دست خالی باز میگشت.
🌠تا اینکه یک شب خوابی دید.
صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستادهی علی بن ابیطالب (علیه السلام)، که مردی نسب شناس بود، برای خواستگاری آمد،
فاطمه لبخند معنا داری زد؛
فهمید که رویایش صادقه بوده است.
🎉از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت:
«خدا را سپاس!
من به «مرد» راضی بودم
ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد.»
و بی درنگ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد
و شد همسر علی بن ابیطالب (ع)، جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله).
🔹بارزترین ویژگی اش، ادب بود.
🔸 به جا و به موقع حرف می زد.
🔹حد خودش را میدانست
🔸و رفتارش، هرگز نشانی از خطا نداشت.
✨روزی که پا در خانهی امیرالمومنین(ع) گذاشت،
اولین جملهاش به فرزندان ایشان این بود:
نیامده ام جای مادرتان را بگیرم،
من کجا و فرزندان زهرا(س) کجا؟
من آمدهام تا کنیزتان باشم.
✅ و به حق نشان داد که راست میگفت؛
همان روز اول، حسن و حسین (علیهما السلام) بیمار بودند.
فاطمه، بلافاصله به بالین آنها رفت
و با محبت تمام، به آنها رسیدگی کرد
و چند روز اول زندگی مشترکش، به پرستاری از فرزندان زهرا (سلام الله علیها) گذشت؛
کاری که آن را افتخاری برای خود میدانست.
📜می گویند تا وقتی که فرزندان امام علی(ع) خردسال بودند، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آنها کوتاهی کند.
🔅از امام(ع) هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نکند تا مبادا دل بچهها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند.
♥️وقتی عباس(علیه السلام)،
نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد،
بچه های زهرا(س) را جمع کرد،
آنها را نزدیک به هم نشاند و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت؛ بلند شد
و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه(س) چرخاند
تا به همه بگوید که فرزندان امالبنین، بلاگردان فرزندان فاطمه(س) اند.
✳️همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری میکرد که:
«مبادا حسن و حسین (علیهما السلام) را برادر و همتای خود بدانید،
آنها تافتهی جدا بافتهاند،
آسمانیاند،
نوادگان پیامبر(ص) اند.»
و همین تربیت بود که نتیجهاش را در کربلا نشان داد...
✨او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می کرد،
با وجود اینکه چهار جوان خودش همراه کاروان بودند،
به تمام کاروان اینطور سفارش میکرد:
⚡️چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمان بردار او باشید.
ام البنین، از حضرت علی (ع)، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نامهای
🔮 عباس،
🔮عبدالله،
🔮 جعفر
🔮و عثمان
شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند.
🌷درود ورحمت خداوند بر آنها🌷
🚩 التماس دعا🤲
👈 ۱۳ جمادیالثانی سال ۶۴ھ.
#یا_حضرت_ام_البنین(س)
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51
بیتوآوارموبرخویشفروریختهام
ایهمهسقفوستونوهمهآبادیما..♥️🕊
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بیاد_حاج_قاسم
#هیئت_پیامبر_اعظم_رزمندگان_اسلام_سنندج
https://eitaa.com/haeiat_razmandegan_51