۵ مرداد ۱۴۰۳
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
💚محو روضهی امام حسین علیه السلام؛
هر هفته توی خونه روضه داشتیم ، وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ،
تا اسم امام حسین (ع) می اومد
حاجی رو میدیدی که اشکش جاری شده.
حال عجیبی میشد با روضه امام حسین علیه السلام
انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد...
یک بار وسطِ روضه ،
مصطفی رفته بود بشینه رو پاش
متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش!
گریهکنون اومد پیش من،
گفت: « بابا منو دوست نداره..
هر چی گفتم جوابم رو نداد ...»
روضه که تموم شد، گفتم:
«حاجی، مصطفی اینطوری میگه»
با تعجب گفت:
«خدا شاهده نه من کسی رو دیدم
نه صدایی شنیدم...»
از بس محوِ روضه بود ...
به روایت: همسر شهید
شهید #عبدالمهدی_مغفوری🌷
┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#شهید_امیر_علی_محمدیان
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
شهید حاج قاسم سلیمانی:
این غلط است که ما فکر کنیم چون ما درون کشور خودمان مشکل داریم، پس نباید به فلسطین بپردازیم.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#عيدى_زورى_در_جبهه !!!
🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد.
🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایــــســــــا ســـید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند.
🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ...
🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید
که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
حدود دو ماه قبل از شهادتش بود. زنگ زد گفت: امشب بیا برویم قم. گفتم: کار دارم نمی توانم. اصرار کرد که حتما باید امشب برویم. و راهی شدیم. بعد از او پرسیدم: چرا گفتی حتما امشب بیاییم قم؟ گفت: برای فرار از گناه. شرایطی بود که نمی خواستم حضور داشته باشم. بابک دوست نداشت در جو های آلوده قرار بگیرد.
#شهید_بابک_نوری_هریس
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
11.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید باکری در حال محاصره دشمن، خطاب به شهید کاظمی: احمد، اینجا من چیزی میبینم، اگر بیایی، دیگر نخواهی رفت!
#شهدا
#شهید_مهدی_باکری
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فانوس
#قسمت_صد_و_دو
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
مسؤولیت گردان عبدالله رو.....
جلوی نگاه های بزرگ شده ،دیگران عبدالحسین به عنوان فرماندهی همان گردان معرفی شد.
حدس می زدیم باید سری توی کار ،باشد و گرنه او به این سادگی زیر بار نمی رفت بالاخره هم یک روز توی مسجد، بعد از اصرار زیاد ما پرده از رازش برداشت گفت همون شب خواب دیدم که خدمت امام زمان (سلام الله علیه) رسیدم.حضرت خیلی لطف کردند و فرمایشاتی داشتند؛ بعد دستی به سرم کشیدند و با آن جمال ملکوتی و با لحنی که هوش و دل آدم رو میبرد فرمودند: «شما می توانی فرمانده ی تیپ هم بشوی....
خدا رحمتش کند همین اطاعت محضش هم بود که آن عجایب و شگفتیها را در زندگی او رقم زد. یادم هست که آخر وصیتنامه اش نوشته بود اگر مقامی هم قبول کردم به خاطر این بود که گفتند: واجب شرعی
است؛ وگرنه، فرماندهی برای من لطفی نداشت.
سید کاظم حسینی
قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود تو منطقه ی دشت ،عباس سایت چهار چادرها را زدیم و تیپ مستقر شد.
آن موقع عبدالحسین فرمانده گردان ما بود با او و چند تا دیگر از بچه ها تو چادر فرماندهی نشسته بودیم. یکدفعه پارچه ی جلوی چادر کنار رفت و مسؤول تدارکات تیپ آمد تو ،یک چراغ توری تر و تمیز دستش بود. سلام کرد و گفت: به هر چادر ،فرماندهی یکی از این چراغ توریها دادیم ، این هم سهم شماست.»
1
پاورقی
۱_ دلیل این که به چادر فرماندهی گردان چراغ توری میدادند این بود که اگر بخواهند کالکی بکشند، نقشه ای
بخوانند یا جلسه ی بگذارند؛ از لحاظ نور مشکلی نداشته باشند
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
۵ مرداد ۱۴۰۳
۵ مرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 پذیرفتن،
همان نقطهی رهایی از درد است!
هرآنچه که به سمتت میآید،
یا هر خطایی که از جانب خودت سر زده را
بپذیر،
🌸 پذیرفتن،
نقطهی شروع حرکت به سمت بلوغ و مرزِ رهایی انسان است!
۶ مرداد ۱۴۰۳
43.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 تنها خداست که میداند؛
💫 بهترین در زندگی شما،
🌺 چگونه معنا میشود.👏
💫 من آن بهترین را،
🌺 برایتان از خدا میخواهم.🤲
💫 خدایا...🤲🌹🤲
🌺 بهترین ها را نصیب
💫 دوستان و عزیزانم بگردان🤲💚🤲
🌺 لحظه هاتون آروم👋
💫 اوقاتتون شیرین 👏
🌺 آسمون دلتون پر ستاره🤲
💫 صبحتون بخیـر
🌺 رورتون پراز موفقیت 🤲
۶ مرداد ۱۴۰۳