💕درد ودل💕
در هیاهوے این #شهرِ آلوده هوا !
که نه دستت به #مشـــــهد میرسد
نه به #کـــــربلا
نه به #نـــــجف
و نه حتے به قم !
#دنج ترین جا
براے پر کردن #خلاء قلبت
#همیـن جاست ..
جایے کنار #شـــــهدا ..
آن #هم از نوع گـــــمنام !
اینجا بے اختیـار #خـم میشود پاها ..
#اشک مے ریزد چشم ها ...
حاجت مے خواند #لب ها ...
" شهـــــداے گـــــمنام "
براے #قلبهاے مرده ما هم دعا کنید !
اَلسّلامُ عَلیک یا أبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ بْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ
ای علمدار حسین...
ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺗﺎﻫﺮ ﺭﻧﺠﯽ برﺣﻤﺖ
ﻫﺮﻏﺼﻪ ﺍﯼ بشاﺩﯼ
ﻫﺮﺑﯿﻤﺎﺭﯼ بسلامتی
ﻫﺮﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ
و ﻫﺮﺗﺎﺭﯾﮑﯽ بنورمبدل شود
آمین🤲
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
راحت بخواب کوفه! که از بین نخل ها
دیگر صدای ناله ی حیدر نمیرسد 💔
شهادت مظلومانــــه امام علی (علیه
السلام) را تسلیت عرض میکنیم🥀
🏴آجَرَکَاللهیَاصَاحِبَالزَّمانفِیمُصیبَتِجَدِّک
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#امام_زمان
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺هیچ کس علی را نمیشناسد مالک...
«إنَّ الْعَدْلَ مِیزَانُ اللهِ سُبْحَانَهُ الَّذِی وَضَعَهُ فی الْخَلْقِ، وَ نَصَبَهُ لاِِقَامَةِ الْحَقِّ، فَلاَ تُخَالِفْهُ فِی مِیزَانِهِ، وَلاَ تُعَارِضْهُ فِی سُلْطَانِهِ.»
بیگمان عدالت، ترازوی خدای سبحان است که آن را در میان خلق خود نهاده و برای برپا داشتن حق، نصب کرده است. پس برخلاف ترازوی او عمل مکن و با قدرتش مخالفت مورز
#علی_شناسی
#علی_مع_الحق_و_الحق_معی_علی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
یک شب شهید اکبر شجره نگهبان بود امّا بنده خدا به خاطر خستگی زیاد همان جا کنار میله خوابش برده بود.
محمد حسین وقتی که از راه می رسد و اکبر را در خواب می بیند دیگر بیدارش نمی کند خودش می نشیند و تا صبح نگهبانی می دهد.
نزدیک صبح وقتی اکبر بیدار می شود و محمد حسین را در جای خود می بیند خیلی خجالت می کشد محمد حسین هم برای تنبیه اکبر شب او را سر پست نمی گذارد.
خیلی عجیب است که برای تنبیه یک نفر به جای اضافه کردن مدت نگهبانی اش او را از انجام کار محروم کنند برای بچّه های اطّلاعات شاید یکی از سخت ترین مجازات ها همین بود.
مثلاً اگر کسی را توی معبر نمی فرستادند انگار بزرگترین توهین را به او کرده بودند و این ها همه به خاطر جوی بود که محمد حسین در واحد به وجود آورده بود.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#داوود_عابدی🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیام شهید بهروز واحدی و روایت خوابی که دیده بود. « جاده ظهور همین است که در آن در حال حرکت هستید ... »
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
یک شب آمد بخوابد دیدم روی بازویش یک عکس اژدها خالکوبی شده است. شاکی شدم به حاج مرتضی گفتم «خداوکیلی این رو از کجا گیرآوردی که بدنشم پر از نقش و ورقه». حاجی عصبانی شد و سر مجید داد زد که مگر نگفتم حواست باشه بدنت معلوم نشه بچه ها ببینند. مجید قربان خانی از صدای مداحی من در هیأت بچه های مدافع حرم خوشش می آمد آنقدر صدایم را دوست داشت که گاهی اوقات التماس می کرد برایش نوحه بخوانم و من در جوابش می گفتم «من برای تو نمی خونم اصلا اگه تو شهید بشی من به خدا و اعتقاداتم شک میکنم». مجید هم جواب داده «این خالکوبی یا فردا پاک میشه، یا خاک میشه»
روز عملیات وقتی تیر خورد متعجب بودم از کار خدا مجید داشت میرفت به آرزوش برسه ومن ول معطل مانده بودم وسط معرکه. درست بود که منم زخمی شده بودم اما زخمی شدن کجا و شهادت کجامجید حتی لحظه شهادتش بااینکه چند تیر خورده باز دست از مسخره بازی برنمیداشت. هرکسی تیر میخورد بعد از یک مدت بیهوش میشود مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یکبند شوخی میکرد و حرف میزد تا اینکه شهید شد
#شهید_مجید_قربانخانی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
💠مادرشهید : نسبت به مسائل ديني، بسيار حساس و پايبند بود. يكبار موقع تميز كردن اتاق، زير فرش تعداد زيادي پول پيدا كردم. از او پرسيدم: اين پولها از كجا آمد؟ گفت: مادر! اين پول خمس مال من است تا مالم پاك باشد.
بچه که بود، بیاجازه از باغ دایی من آلبالو چید. بزرگتر که شد، یک روز به او گفت: دایی مرا به خاطر آن روز حلال کن! حتی حاضرم پول آلبالو را هم حساب کنم. داییام گفت: از شیر مادر به تو حلالتر باشد.
#شهید_ابراهیم_نورانیان
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
💢 #نبرد_پایانی
✍ خاطراتی از آخرین روز #عملیات_بدر و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا #شهید_مهدی_باکری
💠 قسمت سیزدهم _ سومین پاتک
🖌... دشت صاف مقابل مان که تا اتوبان امتداد داشت، مملو از نیرو و تجهیزات زرهی بود و تانکها و نفربرها در چندین ردیف و پشت سر هم در حال جلو آمدن بودند و در پشت هر کدام هم کلی نیروی پیاده و کماندو در حال حرکت بودند. از سمت راست و منطقه کیسه ای (نعل اسبی) هم تعداد کثیری تانک و نفرات پیاده داشتند با سرعت به سمت سیل بند می آمدند و از سمت چپ و داخل نخلستان هم تعداد بیشماری کماندو عراقی با تاکتیک دشت بانی و قدم به قدم داشتن به انتهای نخلستان و ساحل رودخانه نزدیک می شدند.
اوضاع هیچ خوب نبود و لحظه به لحظه هم بدتر و بدتر می شد. هنوز خبری از گردان های پشتیبان و نیروهای تازه نفس و آتش پشتیبانی نبود و مدام هم از تعداد یاران و همسنگران کاسته می شد. نقطه به نقطه سیل بند و ساحل رودخانه دجله با صدها گلوله توپ و خمپاره و کاتیوشا و موشک و راکت شخم زده می شد و همه جا را دود و آتش و انفجار فرا گرفته بود. ترکش های ریز و درشت همچون نقل و نبات به سرمان می ریخت و رگبار مسلسل تانکها بصورت متناوب به تاج و دیواره بیرونی سیل بند می خوردند و با صدای رعب آور و شلاق گونه ای از بالای سرمان رد می شدند.
سردار حاج میرزاعلی رستم خانی فرمانده دلاور تیپ اول لشگر عاشورا با تنی چند از یاران و همرزمان به استقبال تانکها و نيروهای دشمن در سمت چپ و منطقه کیسه ای رفتند که این آخرین باری هم شد که برادر رستم خانی را دیدم. سردار باکری و یارانش هم در سمت راست و انتهای سیل بند با کماندوهای گارد در داخل نخلستان درگیر شده و ما هم حدود ۱۴ نفری پشت سیل بند با قشون اصلی تانک ها و نفرات پیاده دشمن مشغول پیکار شدیم. خلاصه درگيريها آغاز و لحظه به لحظه هم شديد و شديدتر شد تا اینکه حملات و فشار عراقی ها بقدری شدت و قدرت گرفت که کماندوهای عراقی موفق به تصرف کامل نخلستان و پیشروی به سمت سیل بند شدند. در کنار نخلستان و نقطه پایانی سیل بند درگيری ها به نبرد تن به تن کشیده و چند نفری از کماندوهای عراقی موفق به نفوذ به پشت دیواره بیرونی سیل بند شدند. ورود کماندوها به داخل سیل بند مساوی با سقوط تمام خط و قتل و عام حتمی همه رزمندگان بود و برای همین هم نبردی بسیار نزدیک و سانتی متری در انتهای سیل بند میان رزمندگان و کماندوهای عراقی آغاز و برادر باکری در یک عمل بسیار شجاعانه و شگفت انگیز ، تک و تنها به سمت کماندوهای عراقی یورش برده و با پرتاب پی در پی نارنجک آنان را مجبور به فرار از پشت دیواره سیل بند کردند. حرکت بی باکانه و عمل استشهادی فرمانده دلیر و غیرتمند لشگر و فرار بزدلانه کماندوهای ورزیده و آموزش دیده گارد ریاست جمهوری عراق ، توان و جان تازه ای به کالبد خسته و از رمق افتاده رزمندگان بخشیده و همگی بی پروا و با شور و هیجانی توصیف ناپذیر به قشون کماندوها در کنار نخلستان حمله و رگبار زنان و الله اکبر گویان آنان را تا میانه های نخلستان به عقب راندند.
فرمانده لشگری در کنار رزمندگان خود ، در خط اول نبرد ، همچون رزمنده ای ساده ، مخلصانه و بی ادعا در حال پیکار و مقاومت بود. به راستی در کدامین روش و تاکتیک های نظامی ارتش های دنیا ، می توان این همه از خود گذشتگی و فداکاری و شهامت و شجاعت را از فرماندهان رده بالای نظامی به تماشا نشست ؟ فرمانده لشگری در میدان نبرد !؟ در خط مقدم درگیری !؟ آن هم درست در میانه جنگ تن به تن ! فقط می توان گفت که او سربدار شیدایی بود که در مکتبی آیین پاکبازی و شجاعت و مردانگی را آموخته بود که معلم و پیشوایش مولا علی(ع) و سالار شهیدان امام حسین (ع) بودند که شهادت و مرگ سرخ را بهتر از هر زندگی ننگین و ذلت باری میدانستند.
با ناکامی و شکست حمله کماندوهای عراقی و فرار مذبوحانه آنان از داخل نخلستان ، فوری سر و کله چند هلیکوپتر عراقی در بالای سرمان پیدا شده و بدلیل عدم وجود پدافند هوایی ، راحت و آسوده به سیل بند نزدیک و با مسلسل و توپ و راکت شروع به زدن سنگرها کردند. دقایق بسیار هولناک و دلهره آوری بود و هرچه هم زمان میگذشت، بر حجم آتشباری و فشار و حملات نیروهای عراقی افزوده می شد و در مقابل اما مدام از نفرات ما کاسته و مهمات مان هم لحظه به لحظه کمتر و کمتر میشد...
🌀 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#عباس_صالحی_روزبهانی🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #شهدای_ایران
صحبتهای شهید ۲۴ ساله، سیدمهدی جلادتی، یک ماه قبل از شهادتش
#شهید_سید_مهدی_جلادتی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل: اول
🔸صفحه: ۳۵-۳۴
🔻 قسمت: ۱۲
عملیات کربلای 4، حسین مجروح شده بود؛ طوری که بدنش جای سالم نداشت.
به بیمارستانی در بهشهر انتقالش داده بودند. یکی از دوستانش به نام مهدی زینلی، هم زمان با حسین، توی همان بیمارستان بستری بوده. هر دو بعد از معالجه، با هم مرخص می شوند. تصمیم می گیرند قبل از این که برگردند منطقه، یک سر هم بیایند رفسنجان.
شیطونی اش گل می کند. از بیرون زنگ خانه را زد. گوشی را برداشتم گفتم《الو... بفرمایید.》گفت《سلام، ننه! چطوری؟ چه خبر؟》
گفتم《خوبم، ننه! قربونت برم.
الآن که صدای تو رو شنیدم، خوبتر هم شدم.
امروز چی شده یادی از مادرت کردی؟!》
گفت《ننه، من که هر لحظه به یادتم. می خوام یه خبر خوب بهت بدم.
الآن اهوازم. اگه خدا بخواد، چهار پنج روز دیگه میام دست بوس ننه ی گلم.》
گفتم《تو سالم باش؛هروقت خواستی، بیا.》
گفت《بابا و بچّه ها حالشون خوبه؟... ننه، من زیاد نمی تونم حرف بزنم. کاری نداری؟ خداحافظ...》.
ده دقیقه ای از تلفنش گذشته بود.
یکی در زد. چادرم را سرم کردم و رفتم پشت در.
گفتم《کیه؟》جوابی نشنیدم. دوباره گفتم《کیه؟!》و در را باز کردم. باورم نمی شد! حسین، پشت در ایستاده بود؛ با قیافه ای که اصلاً با عقل جور در نمی آمد: گوش، گردن، صورت و کل بدنش، زخمی! تا آمدم بگویم چی شده،
گفت《ننه، تا حالا بیمارستان بودم. مرخصم کرده اند. حالم توپ توپه.》گرفتمش تو بغلم. یک دل سیر بوسیدمش.
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
صبحانه ای که به خلبان ها میدادم،کره، مربا و پنیر بود. یک روز شهید کشوری مرا صدا زد گفت: فلانی! گفتم: بله گفت: شما در یک منطقهی جنگی در مهمان سرا کار میکنید. پس باید بدانید مملکت ما در حال جنگ است و در تحریم اقتصادی به سر میبرد. شما نباید کره،مربا و پنیر را باهم به ما بدهید. درست است که ما باید با توپ و تانک های دشمن بجنگیم ولی این دلیل نمیشود ما این گونه غذا بخوریم. شما باید یک روز به ما کره، روز دیگر پنیر و روز سوم به ما مربا بدهید. در سه روز باید از این ها استفاده کنیم وگرنه این اسراف است.من از شما خواهش میکنم که این کار را نکنید. من گفتم: چشم
#شهید_احمد_کشوری
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
💢 #قلب_عالم_اسلام
گفتارهایی زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی در خصوص قدس شریف و مردم مظلوم و مقاوم فلسطین
🎙 #شهید_آوینی : آیا فلسطنییان یکبار دیگر به سرزمین خویش باز خواهند گشت..!؟ آتش این امید نه تنها در دلها فرو ننشسته است ، بلکه هر چه می گذرد شدت و حرارت بیشتری می یابد .
اسرائیل خلاف آنچه از آغاز انتظار می برده است ، بعد از گذشت نیم قرن از اشغال فلسطین هنوز هم به ثبات سیاسی همچون آرزویی دست نیافتی چشم دوخته است . هر چه می گذرد آتش انقلاب فروزانتر می شود چرا که فلسطینیان اکنون دیگر دریافته اند که مسأله آنها هرگز بر آب و خاک توقف نمییابد ، اگر چه نتیجه ظلمی که بر آنها رفته آوارگی و دور افتادن از وطن است .
انتخاب «سرزمین فلسطین» برای این مقصد شوم ( تاسیس رژیم جعلی اسرائیل ) از آنجا انجام گرفته که "قلب عالم اسلام " و خاستگاه تاریخی انبیاء است و امروز مردم فلسطین این حقیقت را به روشنی دریافته اند.
امروز وعده های قرآن به تحقق نهایی خویش نزدیک شده است و امت اسلام دریافته است که چگونه باید برای آزادی قدس اقدام کند .
برادران بشتابید...
قدس عزیز در انتظار است...!
✌️نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ...
#روز_قدس
#محور_مقاومت
#طوفان_الأقصی
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
از سن ۱۰ سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشیبهای سیاسی و نظامی، هرگز نمازش ترک نشد.
روزی از یک سفر طولانی و خستهکننده به منزل بازگشت.
پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید.
ابراهیم آن شب را به همه خستگیهایش تا پگاه، به نماز و نیایش ایستاد
وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت:
مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمیآمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمیگرفتی!
#شهید_ابراهیم_همت
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 و بدانند که، در این قضیه و قضایای بعدی، قطعا فلسطین پیروز خواهد شد.
(مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای مدظله العالی )
┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از #سردارشهیدحسین_بادپا
🔹فصل : اول
🔸صفحه: ۳۷_۳۸
🔻#قسمت_سیزدهم
سرانجام جنگ تمام شد. بچه ام، بعد از جنگ، خیلی گوشه گیر شده بود. حال و هوای دیگری داشت. تنها جایی که بهش آرامش می داد، گلزار شهدا بود. ساعت ها می رفت، آنجا می نشست، دعا می خواند.
سخت بود درد دلش را بفهمیم. می دانستم تمام آرزوش، شهادت بود؛ اما حتماً قسمتش نبود.
ولی نمی شد که بیخیال زندگی بشود. به خودم قول داده بودم همین که از جبهه بیاید، دستش را می گذارم تو حنا.
حالا می بایست به قولم عمل می کردم. می بایست دلش را به زندگی گرم می کردم.
یک روز بهش گفتم ننه، دیگه هیچ آرزویی ندارم جز دیدن دامادیت. خندید و گفت ننه، چقدر دست پاچه ای؟! هنوز خیلی زوده که داماد بشم. گفتم آخه ننه، شاید عمر من و بابات کفاف نکنه. تو بچه ی اول منی. نذار آرزوی لباس دامادیت رو به گور ببرم. دوتا دستش رو گذاشت روی چشم هاش، و گفت چشم! حالا که داری لطف می کنی، اگه خواستی بری خواستگاری، اول و آخرش فقط یه جا برو. اگه شد که منت به من گذاشته؛ اگه نه، دیگه جایی نرو.
گفتم خوب، بگو ننه! طفلک بچه ام، از خجالت، سرش را پایین انداخته بود.
آخرش گفت طاهره، دختر خاله ام. گفتم: ننه، قربونت برم که حرف دل مادرت رو زدی!
خوشحالم کردی با این انتخابت. چه کسی بهتر از دختر خاله ات؟
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
آمده بود مرخصے ، سر نماز بود
ڪه صدای آخ شنیدم، نمازش قطع شد ، پرسیدم چی شد؟
گفت: چیزی نیست !
توی حمام باندهای خونی بود، نگرانش شدم، فهمیدم پایش گلوله خورده، زخـمی است، دکتر گفته باید عمل شود تا یک هفته هم نمیتوانی باندش را باز کنی. باند ࢪا باز کرده بود تا وضو بگیرد.
گریه کردم و گفتم: «با این وضع به جبهه میروی؟» رفیقش که دنبالش آمده بود، گفت: «نگران نباش خواهر، من مواظبشم» با عصبانیت گفتم: «اشکالی ندارد، بروید جبهه، انشاءالله پایت قطع میشود، خودت پشیمان میشوی و برمیگردی»
علی بهم نگاه کرد و گفـت: «ما برای دادن سر میرویم، شما
ما را از دادن پا میترسانی؟!»؛
#شھید_علی_تجلایے
┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🕋 بِسْمِ اللّٰهِ السَّمیعِ الْبَصیر
هر اول روز ایجان، صدبار سلامٌ علیک
📕السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللهِ الْمَوْتُورَ فِی السَّماواتِ وَالْاَرض، اَشْهَدُ اَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فِی الْخُلْدِ وَاقْشَعَرَّت لَهُ اَظِلَّهُ الْعَرشِ، وَبَكىٰ لَهُ جَمیعُ الْخَلائِق. #یاحسین(ع)
📒السَّلاَمُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيد، السَّلاَمُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَارُّ التَّقِی، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ اَمَرتَ بِالْمَعرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ عَبَدتَ اللَّهَ مُخلِصاً حَتَّى اَتَاکَ الْيَقِين، السَّلاَمُ عَلَيکَ يَا اَبَا الْحَسَنِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه. #یارضا(ع)
📗السَّلامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللهُ لَکَ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَا مَولای، اَنَا مَولاکَ عَارِفٌ بِاَولاکَ وَ اُخرَاک، اَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ تَعَالىٰ بِکَ وَ بِآلِ بَیْتِکَ، وَ اَنتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یَدَیْک. #یامهدی(عج)
📘السَّلامُ عَلَیکِ یَا بِنتَ وَلِیِّ الله، السَّلامُ عَلَیکِ یَا اُخْتَ وَلِیِّ الله، السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ الله، السَّلامُ عَلَیکِ یَا بِنتَ مُوسَى بْنِ جَعفَرٍ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه. #یامعصومه(س)
🔴
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
🌷🌷با سلام و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما سروران گرامی🌹
دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا قرار بده مرا در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دلهاى پیامبران.🌷
التماس دعا 🌷🌷
•♥️🍃•
میگهکه
مومناگهوابستگیداشتهباشهنمیتونه
قیامکنهوعصرماعصرقیامه!
-آسیدمرتضیآوینی
سلامتیامامزمان #صلوات🌹
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
#یاصاحبالزمان
•♥️🍃•
خدایاشکرتبخاطرِگریهکردن..
کهوقتیدِلِمونپُره،
سجادهروپَهنمیکنیموبااشکباهات
حرفمیزنیموعجیبسَبُکوآروممیشیم!
سلامتیامامزمان #صلوات🌹
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
#یاصاحبالزمان
•♥️🍃•
مادر شهید مجید قربانخانی:
وقتی مجید از کربلا برگشت
ازش پرسیدم :
از امام حسین(؏) چی خواستی؟!
گفت : یه نگاه به گنبد
حضرت ابوالفضل(؏) کردم
یه نگاه به گنبد سیدالشهداء(؏)
فقط بهشون گفتم : "آدمم کنید"
سلامتیامامزمان #صلوات🌹
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
#یاصاحبالزمان