هدایت شده از راه بهشت دو
💢↶ ذکر شـ🌙ـب جمعـه ↷💢
💠🔹↲ ده مـرتبہ بگويـد ↳🔹💠
【 يا دائِـمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَريِّـةِ
يا باسِـطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّـةِ
يا صاحِـبَ الْمَواهِـبِ السَّنِيَّـةِ
صَـلِّ عَلىٰ مُحَمِّـدٍ وَ آلِهِ
خَيْـرِ الْوَرى سَجِيَّـةً
وَاغْفِرْلَنا يا ذَاالْعُلى
فِى هـذِهِ الْعَشِيَّـةِ 】
〖اى كسى که فضل و بخششت
بر خلق دائمى است
و اى آنکه دو دست احسانت
به عطا بخشى باز است
اى دارنده بخششهاى ارجمند
درود فرست بر محمد و آلش
که بهترين مردمند در سرشت و نهاد
و ما را اى خداى بلند مرتبه
در اين شب بيامرز〗
احترام خاصی برای پدر مادرم قائل بودم وهمواره به خواهران وبرادران خودم تاکید میکردم رضایت پدر ومادر را سر لوحه زندگی خود قرار دهید که پدر ومادر بزرگترین وبا ارزش ترین گوهر زندگی هستند 😢🍀🍀🍀🍀🍀
از زبان خواهرم 👇
ایشان میگوید موسی با کودکان بسیار مهربان بود وهمیشه تاکید بر تحصیل خواهر برادر خود داشت وبرای همه ما لوازم التحریر تهیه میکرد 😘😘🌸🌸🌸🌸
در سن جوانی برای کمک حال خانواده ام به تهران رفتم ودر یک نانوایی مشغول به کار شدم ودر آمد حاصل از کار خود را برای خانواده میفرستادم 🌸🌸🌸🌸🌸
مادرم برای دوستان تعریف کرده که موسی زمانی که به روستا می آمد ابتدا جویای حال دوستان وآشنایان میشد ودر کارهای کشاورزی ودامداری به پدر خود کمک میکرد ومیگفت پدرجان شما خسته هستید تا زمانی که من در روستا هستم شما استراحت کنید ومیگفت مادر جان کارهای شما هم زیاد است وشمارا خسته میکند من حتما به شما هم کمک میکنم 🥰🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
موسی در آن چند روز واقعا کمک کار پدرش بود او تمام کارها را به عهده خود میگذاشت تا هم پدر کمی استراحت کند.او این کارها را وظیفه خود میدانست🌸🌸🌸🌸🌸
علاقه خیلی زیادی به ائمه اطهار علی الخصوص امام حسین ع داشتم ودر مراسم های مذهبی روستا شرکت میکردم وبه نوحه خوانی هم میپرداختم دوستانم میگفتند موسی چه صدای رسایی داری 😉☺️🍀🍀🍀🍀