هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قال على عليه السّلام:
يُسْتَدَلُّ عَلَى مُرُوَّةِ الرَّجُلِ بِبَثِّ الْمَعْرُوفِ، وَ بَذْلِ الإحْسَانِ وَ تَرْكِ الأِمْتِنَانِ.
¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین علی(ع):
نشر وگسترش كارهاى خوب ، نيكوكارى و منّت نگذاشتن ، برجوانمردی و بزرگواری شخص دلالت دارد.
غررالحکم، ج۱، ص۸۰۱
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قال علی علیه السلام :
من اَثَرَ عَلَي نَفسِهِ بَالَغَ فِي المُرُوَّةِ.
¤¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین علی(ع):
كسي كه ديگران را بر
خودش ترجیح بدهد
(ایثارکند) ،به كمالِ
جوانمردی و بزرگواری رسيده است.
غررالحکم، ج۱، ص۶۰۴
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قـال عـلى عليه السلام:
لَمْ يُتَّـصَفْ بِالْمُــرُوَّةِ، مَنْ لَمْ يَرْعَ ذِمَّةَ أَوِدَّائِهِ، وَ يُنْصِفْ أَعْدائَهُ.
¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین على (ع):
كسى كه حقوق دوستان خود را مراعات نكند و با دشمنانش با انصاف رفتار ننماید، جوانمرد و بزرگوار شمرده نمی شود.
غررالحكم، ج۱، ص۵۶۲
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قـال على عليه السلام:
لامـُرُوَّةَ مـَعَ شُـحٍّ.
¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین على (ع):
جوانمردی و بزرگواری با بُخل جمع نمى شود.
غررالحکم، ج۶، ص۳۶۰
دلهای ترسان و جانهای لرزان به سوی که بگریزند؟
بندگان گنهکار به درگاه که زاری کنند؟
شرمساران، روی به سوی که آورند؟
اهل زهد و پارسایان، مشتاق و شیدای که هستند؟
متحیران و درماندگان به که پناه ببرند؟
عاشقان و خالصان با که انس میگیرند؟
الهی پاسخ همه سوالها تویی...
ای خداوندی که دوستان و دوستدارانت به داشتنت فخر میفروشند، و اهل یقین به تو آرامِ دل یابند و اهل توکل به تو اعتماد میکنند و خطاکاران به بخشش و گذشت تو چشم طمع دارند؛ ما را به حال خودمان وامگذار...🤲🏼
🍃🍃🍃
✨وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
✨لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي
✨مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ
✨فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿۵۸﴾
✨و كسانى كه ايمان آورده
✨و كارهاى شايسته كرده اند قطعا
✨آنان را در غرفه هايى از بهشت
✨جاى مى دهيم كه از زير آنها
✨جويها روان است جاودان در آنجا
✨خواهند بود چه نيكوست
✨پاداش عملكنندگان (۵۸)
✨الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۵۹﴾
✨همان كسانى كه شكيبايى ورزيده
✨و بر پروردگارشان توكل نموده اند (۵۹)
📚سوره مبارکه العنكبوت
✍آيات ۵۷ تا ۵۸
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#شهید_مصطفوی_صدرزاده
سر ظهر بود. داشتم از کوچهباغ رد میشدم که ناغافل یک نفر مرا گرفت زیر مشت و لگدش. تا خوردم من را زد. میگفت: تو چرا با بسیجیها میگردی؟ خونهی شما ملت۱ هست، چرا از اینجا به پایگاه بسیج الغدیر میری؟ اصلا چرا بسیج میری؟ داغان و کتکخورده رفتم پیش آقا مصطفی. تا مرا دید پرسید: چی شده؟! چرا این شکلی شدی تو؟ ماجرا را گفتم.
رفت پیش طرف و گفت: برای چی علی رو زدی؟ گفت: من از بسیجیا بدم میاد. برای چی باید اونجا بیاد؟ آقا مصطفی با او حرف زد. دو روز بعد دیدم مسجد میآید و به آقا مصطفی چسبیده است. آقا مصطفی آنچنان دلها را جذب میکرد که باور کردنش سخت بود.
برای هیئت هم آدم جمع میکرد. خودش خانهای اجاره کرد در کوچهی کفاشیانِ همان منطقهی ملت۱. کتیبهی مشکی و فرش برایش خرید و آنجا را حسینیه کرد. هفتگی مراسم میگرفت. هیئت حضرت ابوالفضل علیهالسلام کم کم بزرگتر شد. مداح و آدمهای زیادی با دست آقا مصطفی به هیئت آمدند. آقا مصطفی حتی خلافکارهایی را که پایشان هم به هیئت نرسیده بود به حسینیه آورد.
📚کتاب سرباز روز نهم
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فرازی از وصیت نامه حاج قاسم:
عزت دست خداست. و بدانید اگر گمنام ترین هم باشید ولی نیت شما، یاری مردم باشد میبینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش میگیرد ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🥀نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند، خلاصه با هم برای خرید رفتیم، محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمیکرد در عوض من مدام میگفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ...، هیچ وقت فراموش نمیکنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان (عج) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد.»
🌼هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود، دنبال گرفتن تایید امام زمان (عج) بود، همیشه می گفت: ما باید پرچم امام زمان (عج) را بالا ببریم.
#شهیدمحمودرضابیضایی 🌷
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨ #چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن
#قسـمـت_دوم
یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد..
رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم:
-خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.
-چشم خواهرم...ان شا الله اقا شمارو بطلبه
-خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین...رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه...ما منتظریم
-خواهرم به خدا اینجور نیست که شما میگید...
یک هفته بعد که اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفته بود دیدم گوشیم زنگ میخوره و شماره نا آشناست..
-الو...بفرمایین
دیدم یه دختر جوان با لحن شمرده شمرده پشت خطه:
سلام خانم تهرانی شما هستین ؟!
بله خودم هستم.
میخواستم بهتون خبر بدم اقا شما رو طلبیده و اسمتون تو قرعه کشی مشهد در اومده..
فردا جلسه هست اگه میشه تشریف بیارین..
ساعت و محل جلسه رو گفت و قطع کرد...
اصلا باورم نمیشد...هیچ ذوقی و حسی نسبت به طلبیدن نداشتم ولی از بچگی دوست داشتم تو همه ی مسابقات برنده بشم و الانم حس یه برنده رو داشتم...
تا فردا دل تو دلم نبود...
فردا شد و رفتم سمت محل جلسه و دیدم دخترا همه چادری و نشستن یه سمت و پسرا هم یه سمت و دارن کلیپی از مشهد پخش میکنن..
مجری برنامه رفت بالا و یکم صحبت کرد و در آخر گفت آقا سید بفرمایین...
دیدم همون پسر ریشوی اونروزی با قد متوسط رفت پشت میکروفون
اینجا فهمیدم که جناب فرمانده سید هم هستند.
خلاصه روز اعزام شد...
بدو بدو رفتم سمت اتوبوس و وارد شدم که دیدم
عهههه...یه عده ریشو توی ماشین نشستن
تازه فهمیدم اشتباهی اومدم...
داشتم پایین میرفتم که دیدم آقا سید داره لوازم سفرو تو صندوق ماشین جا میزنه و یهو منو دید...و اومد جلو:
-لا اله الا الله...
-خواهر شما اینجا چی میکنید؟؟
-هیچی اشتباهی اومدم...
-اخه بنر به اون بزرگی زدیم جلوی اتوبوس...
-خیلی خوب... حالا چیزی نشده که...
-بفرمایین...بفرمایین تا دیر نشده...
ساکم رو گذاشتم رو صندلیم که گوشیم زنگ خورد:
دوستم مینا بود میگفت بیا آخره کلاسه و استاد لج کرده و میخواد غائبا رو حذف کنه
آخه من تو اتوبوسم مینا
بدو بیا ریحانه...حذف شدی با خودته ها...از ما گفتن
الان میام الان میام..
سریع رفتم کلاس و از شانس گندم اسمم اواخر لیست بود...
ادامه دارد...
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷