eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
108 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
8.8هزار ویدیو
254 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
💖✨🌷 ﷽ 🌷✨💖 💖✨🌷✨💖✨🌷✨💖✨ ✨🌷✨💖✨🌷✨💖✨💖 🌷✨💖✨🌷✨💖✨💖✨ ✨💖✨🌷✨💖✨🌷✨💖 💐 (فرازی از دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه) 💞مــ♡ـــولای مــن خشمت را جز بردباری‌ات بر نمی‌گرداند و برآشفتنت را جز بخششت رد نمی‌کند و از کیفرت جز رحمتت پناه نمی‌دهد و مرا از عذاب تو، جز زاری به درگاه تو و در برابر تو نجات نمی‌دهد؛ ⚡ای خدایی که جز تو لایق پرستش نیست⚡ 💖✨التماس دعای خیرشما✨💖 💖✨🌷✨💖✨🌷✨💖✨ ✨🌷✨💖✨🌷✨💖✨💖 🌷✨💖✨🌷✨💖✨💖✨ ✨💖✨🌷✨💖✨🌷✨💖
🥦🌹 ﷽🌹🥦 🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🥦🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🌹🥦🌹🥦🌹 🥦🌹🥦🌹 🥦🌹 شش اصل زندگی🌹🥦 🥦⇦قبل از پرستش 🌹باور کن 🥦⇦قبل از صحبت 🌹گوش کن 🥦⇦قبل از خرج‌کردن 🌹بدست آور 🥦⇦قبل از نوشتن 🌹فکر کن 🥦⇦قبل از تسلیم شدن 🌹تلاش کن 🥦⇦قبل از مردن 🌹زندگی کن 🥦🌹التماس دعای خیرشما🌹🥦 🥦🌹🥦🌹 🌹🥦🌹🥦🌹 🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🥦🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹 🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹🥦🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2_1152921504681891150.mp3
623.4K
╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮ ┄═﷽═┄ .☀️ تنفس‌صبح 📖 پانصد و چهاردهمین (۵۱۴) صفحه نورانی  قرآن کریم .️ 🔷🔹 ️✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم. ⏯️ سورةمبارکة  الفتح ✨✨ ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃 .
(🌸)اللّهُمَّ 💞(🌸)صَلِّ 💞💞(🌸)عَلَی 💞💞💞(🌸)مُحَمَّدٍ 💞💞💞💞(🌸)وَ آلِ 💞💞💞💞💞(🌸) مُحَمَّدٍ 💞💞💞💞(🌸)وَ عَجِّلْ 💞💞💞(🌸)فَرَجَهُمْ 💞💞(🌸)وَ اَهْلِکْ 💞(🌸)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین
هدایت شده از کانال حضرت مادرجانم زهرای اطهر
وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ و شما را هيچ سرپرست و يارى جز خدا نيست سوره توبه، آیه 116 https://eitaa.com/joinchat/1328087319Cf4e63b6a6f کانال قرآن(عین‌الحیات)☘ زیر مجموعه‌ی کانال؛ فدائیان‌اسلام(جهادگران‌تبیین)🔸️ @fadaian_eslam باید اهل قرآن شد؛ تلاوت قرآن مقدمه است، هدف نیست؛ هدف، تخلق به اخلاق قرآن است. 🌱(رهبر معظم انقلاب)🌱 ☎️ارتباط با ادمین جهت تبادل @emame_zamane_313
14.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ سراسر تاریکی بود ◼️ ▪️همه جا تاریک بود ، در انتهای این تاریکی نقطه ای به اندازه سر سوزن نور بود که تلاش میکردم به سمت آن بروم یا آن را به سمت خودم بکشانم 💡 🍃تا بالاخره به نزدیکی من رسید و دور آن آیه وان یکاد نوشته شده بود، آن را باصدای بلند خواندم و سپس به دنیا بازگشتم ✨
💢 حنانه شویم... 🔹پیامبر رحمت وقتی در مسجد مدینه خطبه می‌خواند، به يكی از ستون های مسجد تكيه می داد كه از درخت خشكيده و قديمی خرما بود. 🔹روزی یکی از مسلمانان منبری سه پایه تهیه نمود و حضرت(ص) هم در وقت سخنرانی بر آن می‌نشست. 🔹اولین باری که حضرت رسول الله (ص) بر منبر تشریف بردند، آن باقی مانده از تنه درخت به ناله آمد. 🔹حضرت رسول خدا (ص) از منبر پایین آمد و درخت را دربرگرفت تا ساکن شد و فرمود: اگر من آن را در بر نمی‌گرفتم تا قیامت ناله می‌کرد. مبادا در عشق به پیامبر رحمت، از آن ستون حنانه(ناله کننده) کمتر باشیم. حتما به او عشق بورزیم، به امید آن که روزی ما را در آغوش کشد. محبت و عشق به آن عزیز عالَمِ هستی، هدر نمیرود. 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شهید سیدمهدی جلادتی: من قول دادم ده سال خدمتم رو نبینم! شهید🕊🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل: سوم 🔸صفحه: ۱۰۷-۱۰۶ 🔻ادامه قسمت: ۶۱ تا شد بعد از عملیات والفجر8. فهمیدم تقریباً همه ی دوستان حسین شهید شده اند. از آن جمع، حسین مانده بود و حسین. یاد خوابش افتادم که برایم نیمه تمام گفته بود. فقط گفته بود《آینده ی روشنی داره؛ولی...》. رفتم حسین را توی قرارگاه پیدا کردم. مشخص بود اوضاع روحی خوبی ندارد. دل پردردی داشت! از عملیات گفت؛ از بچّه هایی که جای خالی شان بدجوری احساس می شد. ازش خواستم خوابش را بگوید؛ باز طفره رفت و خوابش را نگفت. مطمئن شده بودم اتفاقی قبل از عملیات والفجر8 افتاده بود که خود حسین می دانست در این عملیات قرار نیست شهید شود. از آن روز به بعد، حسین را آرام تر از قبل می دیدم. فقط دنبال خودسازی بود. بعضی شب ها، گوشه ی خلوتی را پیدا می کرد؛ باخدای خود راز و نیاز می کرد و نماز می خواند... همرزم شهید: محمد شرفعلی پور بعد از مدّتی، به منطقه ی اروند رفتیم. قرار بود عملیاتی در آنجا بشود. قبلاً ژاندارمری در آنجا مستقر بود و از خط حفاظت می کرد. همین که خط به بچّه های لشکر تحویل شد، حفاظتش هم به عهده ی خود لشکر افتاد. اروند، دارای چهار نهر بود که هر یک با هم سی کیلومتر فاصله داشتند. کنار هر نهر، پنج نفر از بچّه ها برای حفاظت مستقر شده بودند. مقر اصلی واحد ما، کنار نهر اوّل به نام《علیشیر》بود؛ سنگری دو در سه که با بلوک ساخته شده بود. ادامه دارد..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹