هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
.
گوشه ای از وصیت نامه شهید عبدالصمد فخار
🔸بیشتر به خدای توجه کنید که جز رفتن به سوی او هیچ چیز دیگر به دردمان نمیخورد. دنیا را فدای آخرت کنید!
🔹ای انسانها!شما نباید کارخانه ای باشید که فقط صبح و ظهر و شب بخورید و به همین حال ادامه دهید.
مگر این دنیا برای شما و دیگران چه کرده است. مگر برای گذشتگان چه نمود که برای آیندگان بنماید؟!
#شهید_عبدالصمد_فخار
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
12-Fadaeian_Haftegi_980921_5.mp3
17.59M
رفیق روزای تنهاییم یه شهید گمنامه
رفیقی که تو ناخوشیها دلخوشی دنیامه...😭
#مدیون_شهدا_هستیم
#کمیل_هنوز_هم_زنده_ست
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
📌 چند توصیه بسیار کاربردی از شهید مصطفی صدرزاده:
■ وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم.
□ وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید
■ اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
🔸اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید
■ زندگی نامه شهدا را بخوانید
□ سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
🔹سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید زیرا:
■ قلب شما را بیدار می کند
□ راه درست را نشانتان می دهد
🔻دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.
■ خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از شهید
❣حاجت روایی ویژه ❣
امام رضا (ع) فرمودند: هرگاه دچار امر دشواری شدی دو رکعت نماز بخوان.
در رکعت اول بعد از حمد آیه الکرسی
در رکعت دوم بعد از حمد سوره قدر
بعد از نماز قرآن را بر روی سر بگیر و بگو:
«أَللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ إِلى خَلْقِکَ، وَ بِحَقِّ کُلِّ ایَةٍ فیهِ، وَ بِحَقِّ کُلِّ مَنْ مَدَحْتَهُ فیهِ عَلَیْکَ، وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِ، وَ لا نَعْرِفُ أَحَداً أَعْرَفَ بِحَقِّکَ مِنْکَ»
سپس ۱۰ مرتبه هر یک از ذکر های زیر را بگو:
«یا سَیِّدی یا اَللَّهُ»
«بِحَقِّ مُحَمَّدٍ»
«بِحَقِّ عَلِیٍّ»
«بِحَقِّ فاطِمَةَ»
«بِحَقِّ الْحَسَنِ»
«بِحَقِّ الْحُسَیْنِ»
«بِحَقِّ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ»
«بِحَقِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ»
«بِحَقِّ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ»
«بِحَقِّ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ»
«بِحَقِّ عَلِیّ بْنِ مُوسى»
«بِحَقِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ»
«بِحَقِّ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ»
«بِحَقِّ حَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ»
«بِحَقِّ الْحُجَّةِ»
اگر چنین کنی پیش از آن که از جایت برخیزی خداوند حاجتت را برآورده میکند.
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷امشبم را با نام تو متبرک میکنم 🌷
میهمان امشب 👇👇
شهيد والا مقام
🌷محمد استحکامی🌷
🌷حمد و توحید و ۱۴ صلوات 🌷
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷وصیتنامه شهید محمد استحکامی
... همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: «پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد»، اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه کسانی که به خدا و اهل بیت(علیهم السّلام) اعتقاد دارند، باید توجه ویژه به آن داشته باشند.
هر کجا که دور شویم و غفلت کردیم ضربه خوردیم. مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به واسطه حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان (عج) هستند، به واسطه نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می شود و وظیفه ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده خود نابود کنند، سنگین است و باید تمام تلاش خود را به کار ببریم که فرمایشات قرآنی و اهل بیت (ع) و نائب امام زمان (عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عمل مان نشان دهیم، تا سعادتمند شویم.
به گفته شهید اهل قلم (آوینی): اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد ... چه بهتر که انسان به واسطه ریختن خون خودش بتواند به دین اسلام کمک کند. چه چیزی بالاتر از این است که خیر دنیا و آخرت در پی دارد. البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هر کس نمی دهند و خدا به بندگان ویژه خود می دهد و من این احساس را می کنم که لیاقت این امر را ندارم و از خدا می خواهم که این لیاقت را شامل من سر تا پاگناه و تقصیر کند ...
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت اهل قبور
بِسْمِٱللّٰهِٱلرَّحْمٰنِٱلرَّحیٖمِ
🕊اَلسَّلامُ عَلیٰ اَهْلِ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🌷 مِنْ اَهْلِ※لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🕊 یٰا اَهْلِ※لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🌷 بِحَـقِّ※لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🕊 کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🌷 مِنْ※لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🕊 یٰا ※لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🌷 بِحَـقِّ ※لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🕊 اِغْفِرْ لِمَنْ قٰالَ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🌷 وَحْشُرْنٰا فیٖ زُمْرَهِ مَنْ قٰالَ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
🕊 مُحَمَّدٌ رَسُولُٱللهِ عَلیٌّ وَلیُٖ ٱلله
◟◞◟◞🏜◟◞◟◞
پنجشنبه است و يادِ درگذشتگان:
💠اَلْݪّٰهُمَّ
✨ٱغْفِرْ لِلْمُـؤْمِنیٖنَ وَ ٱلْمُـؤْمِنٰاتِ وَ ٱلْمُسْلِمیٖنَ وَ ٱلْمُسْلِمٰاتِ اَلْاَحْیٰاءِ مِنْهُم وَٱلْاَموٰاتِ ، تٰابِعْ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَهُم بِٱلْخَیْرٰاتِ اِنَّکَ مُجیٖبُ ٱݪدَّعَوٰاتِ اِنَّکَ غٰافِرَ ٱݪذَّنْبِ وَٱلْخَطیٖـئٰاتِ وَ اِنَّکَ عَلیٰ کُـلِّ شَیْءٍ قَدیٖرٌ
🟡※ بِحُرْمَةِ ٱلْفٰاتِحَةِ مَعَ ٱݪـصَّلَوٰاتِ
⠀⃝ ⠀⃝ ⠀⃝ ⠀⃝ ⠀⃝ ⠀⃝
هدایت شده از کانال خصوصی من وخدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رازو نیاز عارفان🕊
خداى زبانها از اداى ثنایت آنچنانکه شایسته عظمت توست کوتاه است، و خردها از درک ژرفاى جمالت ناتوان است، و دیدهها از تماشاى بزرگیهاى ذاتت درمانده است، براى خلق راهى به سوى شناسایىات جز ناتوانى از شناخت قرار ندادى، خدایا ما را از کسانى قرار ده که شاخسارهاى اشتیاق به سویت در بوستانهاى سینههایشان استوار و پابرجا شده است و سوز عشقت در کانون دلهایشان برافروخته، از این روى به آشیانه اندیشههاى ولا جاى گیرند، و در گلستان قرب و مکاشفهات مىگردند، و از حوضهاى محبّتت با جام ملاطفت مىنوشند
🕊🥀🤲
هدایت شده از کانال خصوصی من وخدا
6_144200951366556138.mp3
483.4K
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
تلاوت قرآن کریم.
هدیه شود محضر مبارک حضرت بقیه الله فی الارض سلامتی وفرج مولا صاحب الزمان علیه السلام
محضر نورانی 14معصوم پنج تن آل عبا علیهم السلام
124000پیامبر صلوات الله و سلامه علیهم، علماء گرانقدر ، شهداء عزیز ، جمیع اموات ورفتگان (مومنین و مومنات، المسلمین والمسلمات 🌹)
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از مهدی جان💚عزیز زهرا ❤️
🌷 رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
مَن سألَ اللهَ الشَّهادَةَ بِصِدقِ بَلَّغَهُ اللهُ مَنازلَ الشُّهَداء وَ إن ماتَ عَلَي فِراشِهِ
هر کسی که صادقانه از خدا شهادت مسألت کند، خداوند او را به جایگاه شهیدان می رساند حتی اگر در بستر خود بمیرد.
📗بحارالانوار، ج ۶۷، ص۲۰۱
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🔻کتاب بی آرام
برای سردار شهید
حاج اسماعیل فرجوانی
به :روایت عصمت احمدیان (مادر)
نوشته: فاطمه بهبودی
ناشر:انتشارات سوره مهر
قسمت پانزدهم:
..شروع کردم به کولی گری، هر چه گفت: «مامان پشیمون میشید. گوش بدید. دو ماهه این حرفا رو با خودم تکرار میکنم تا یه روزی مثل امروز بشینم رو به روتون و بگم.» به گریه گذاشتم و گفتم: «نمیشنوم!» دستم را گرفت و با خنده گفت: «مامان نمیخواید چشمای سرمه کشیده م رو ببینید!» این را گفت، چون از بچگیاش همیشه میگفتم: «الهی قربون اون چشمای سرمه کشیده ت بشم!» گفتم «نه دیگه نمی خوام چشمات رو ببینم. تو داری میری و من رو تنها میذاری. من رو بی کس وکار میکنی. تو داری میری پیش برادرت.» من را بغل گرفت و او هم زد زیر گریه. شانه هایش طوری می لرزید که من از تکان شانه هایش به لرزه افتادم. توی گوشم گفت: «مامان، آروم باشید. هر وقت خواستید به داغ ما دو برادر گریه کنید ببینید اسم کی می مونه. اون وقت دیگه گریه نمیکنید.» شیشه های ماشین را بالا کشید. گفتم: پس بگو این آخرین دیدار زینب با حسینه. جوابی نداد. بند دلم پاره شد. گفتم: «اسماعیل تو فقط پسرم نیستی؛ تو انگار برادر کوچیکمی. اسماعیل روزای انقلاب رو یادت بیار. هر جا میگفتی، با هم میرفتیم. تو مادرمی، تو پدرمی، همه کَسمی. همه ش دوازده سال داشتم که تو به دنیا اومدی. با تو خاله بازی میکردم. تابستونا به بابات اصرار می کردیم هندوانه رو از وسط قاچ بزنه و پوستش رو به ما بده. یه نخ بهش می بستیم و ترازو میساختیم و نقش خریدار و فروشنده را بازی میکردیم. خرده چوبای مغازه بابات رو می آوردی و میگفتی اینا انگوره، من هم انگور فروشم. تو نباشی تابستونا چطوری چشمم به انگور بیفته میوه بهشتی که تو دوست داشتی.»
تا خانه گریه کردم. اسماعیل ماشین را که جلوی در پارک کرد، گفت: «اشکاتون رو پاک کنید» و پیاده شد. داشت با همسایه مان احوال پرسی می کرد که سراسیمه رفتم پیش عروسم. گفتم: «زهرا، بیا ببین شوهرت چی میگه!»
اسماعیل آمد بالا معصومه را بغل گرفت و گفت: «مامان، می بینید دختر پاسدار بدون روسری اومده بیرون.» میخواست حواسم را پرت کند. باز دوربین را به دست گرفت و صدا کرد: «مامان، بیایید یه عکس با هم بگیریم» گفتم: «نه». ایستادم و عکس گرفتنش را با بچه هایش نگاه کردم. امیر کنارش چمباتمه زد روی زمین. اسماعیل گفت: «مامان جان!» دلم لرزید گفتم: «جونم ،قربون جونت! بگو.» گفت: «ببین امیر چه جوری سربازگونه چمباتمه زده،» دستی به سر پسرش کشید و گفت: «پرچمی که از دست من میافته به دست پسرم بلند میشه.» نتوانستم بایستم و نگاهش کنم. آمدم پایین. مثل مرغ سرکنده این طرف و آن طرف میرفتم. در خانه را باز کردم و آقا محمد جواد را صدا زدم. گفت: چی شده زن؟ چه خبرته ؟» گفتم: «چه نشسته ی که اسماعیل هم رفت کنار امیرت!» گفت: «باز وقت رفتن این بچه شد، تو پشت سرش آیه یأس خوندی!» گفتم: «حالا ببین!» گفت: «بس کن زن، نحسی نکن، نفوس بد نزن،» زنگ در حیاط را زدند. صدای پای اسماعیل را، که از پله پایین می آمد، شنیدم. در را باز کرد. محسن پویا را از لای در دیدم. صحبتی کردند و دیدم اسماعیل با عجله بالا رفت. گفتم: «چی شد مامان؟» گفت: «بچه ها اومده ان دنبالم. باید برم.» چادرم را انداختم سرم و رفتم بیرون و با پویا احوال پرسی کردم. مهدی زهره بخش، جانشین گروهان قدس، توی تویوتا نشسته بود. پیاده شد و سلام کرد. «بفرما» زدم بیایند تو. فکر کردم شاید بیایند و اسماعیل چند دقیقه بیشتر پیش ما بماند. قبلاً هم به خانه ما آمده بودند. اصلاً هر وقت می خواستند در اهواز دور هم جمع شوند جلسه را در خانه ما برگزار می کردند. اما قبول نکردند و گفتند عجله دارند. یک مرتبه دیدم اسماعیل با ظرفی خوراک میگو بیرون میرود توی دلم گفتم انگار به دل زهرا هم افتاده که دیگر اسماعیل را نمی بیند؛ غذایی را پخته که شوهرش دوست دارد.
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫