هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
☀️ تنفسصبح
📖 یکصد و بیست و هشتمین (۱۲۸) صفحه نورانی قرآن کریم .
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم در حسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها).
🔊 بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة الانعام
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
2476509.mp3
4.09M
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
☀️ تنفسصبح
📖 ترجمه صفحه نورانی شماره یکصد و بیست و هشتم (۱۲۸) از قرآن کریم .
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم در حسینیه امالبنیین(سلاماللهعلیها).
سورة مبارکة الانعام
۱ - ستایش برای خداوندی است که آسمانها و زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد؛ اما کافران برای پروردگار خود، شریک و شبیه قرارمیدهند (با اینکه دلایل توحید و یگانگی او، در آفرینش جهان آشکار است)!
۲ - او کسی است که شما را از گل آفرید؛ سپس مدتی مقرّر داشت (تا انسان تکامل یابد)؛ و اجل حتمی نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما (مشرکان در توحید و یگانگی و قدرت او،) تردید میکنید!
۳ - اوست خداوند در آسمانها و در زمین؛ پنهان و آشکار شما را میداند؛ و از آنچه (انجام میدهید و) به دست میآورید، با خبر است.
۴ - هیچ نشانه و آیهای از آیات پروردگارشان برای آنان نمیآید، مگر اینکه از آن رویگردان میشوند!
۵ - آنان، حق را هنگامی که سراغشان آمد، تکذیب کردند! ولی بزودی خبر آنچه را به باد مسخره میگرفتند، به آنان میرسد؛ (و از نتایج کار خود، آگاه میشوند).
۶ - آیا ندیدند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند؛ و) قدرتهایی به آنها داده بودیم که به شما ندادیم؛ بارانهای پیدرپی برای آنها فرستادیم؛ و از زیر (آبادیهای) آنها، نهرها را جاری ساختیم؛ (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود کردیم؛ و جمعیت دیگری بعد از آنان پدید آوردیم.
۷ - (حتّی) اگر ما نامهای روی صفحهای بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن،) آن را با دستهای خود لمس کنند، باز کافران میگویند: «این، چیزی جز یک سحر آشکار نیست»!
۸ - (از بهانههای آنها این بود که) گفتند: «چرا فرشتهای بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوی خدا همراهی کند؟!)» ولی اگر فرشتهای بفرستیم، (و موضوع، جنبه حسی و شهود پیدا کند،) کار تمام میشود؛ (یعنی اگر مخالفت کنند،) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاک میشوند).
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
2476510.mp3
1.31M
18.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️#اظهارات حمید رسایی در خصوص مسائل #سیاسی روز :
- این که #تلآویو و حیفا را با خاک یکسان نکردیم یعنی مانعی وجود دارد.
- حذف رئیس جمهور انقلابی و مکتبی زمینه بود برای اینکه اتفاقات منطقه یک به یک رخ دهد.
- در مورد شهادت شهید رئیسی سوال و ابهام داریم که هنوز برطرف نشده است.
- وظیفه ظریف انحراف دولت است.
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشاءالله.
این خانواده خودش حوزه علمیه است.
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷#قسمت_اول (۲ / ۱)
#آخرين_تصوير_از_يك_شهيد_در_سهراهیمرگ
🌷كنار محسن كردستانی و سليمان وليان داخل سنگر كوچكشان نشسته بودم. سنگرشان جا برای دراز كشيدن نداشت. محسن پيك دسته بود. جثهاش ريز بود، ولی ايمانی قوی داشت. زير شديدترين آتش، اين طرف و آن طرف میدويد و پيامها را میرساند. اينبار هم دوربينم را همراه آورده بودم. برای اينكه آسيب نبيند، آن را داخل كيسهی پلاستيكی پيچيده بودم و در كيف كوچك كمكهای اوليه جا داده بودم. محسن گفت: حالا كه دوربينت رو تا اينجا آوردهای، دو سه تا عكس از ما بگير. اصلاً به فكرم نرسيده بود. راست میگفت. فكر دوربين نبودم. آن را درآوردم و به محسن گفتم: ژست بگير، میخوام يه عكس مشدی ازت بگيرم.
🌷با تبسمی دلنشين، در گوشهی سنگر نشست و من عكس گرفتم؛ چهرهی خاك گرفتهای كه خستگی چند روز نبرد مداوم از آن پيدا بود و چشمانی كه زودتر از لبانش میخنديدند. دوربين را به او دادم و او هم عكسی از من و سليمان وليان گرفت كه پهلوی هم ته سنگر تكيه داده بوديم. دقايقی بعد رفتم تا به خاكريز عقبی سر بزنم و شايد دوباره بروم به سنگر فرمانده گروهان و تأسف يك لحظه خواب را بخورم. در برگشت، دوان دوان به طرف پست امداد رفتم. جلوی در ورودی، حاج آقا تيموری را ديدم كه روی مجروحی دولا شده بود و سعی میكرد به او كمك كند.
🌷مجروح همچنان دست و پا میزد و آخرين لحظاتش را میگذراند. جلوتر كه رفتم، كردستانی را شناختم. سرم گيج رفت. آخر، دقايقی قبل پهلويش بودم و حالا داشت جلوی چشمم جان میداد. چشمانش زل شد در چشمانم كه زبانم را بند آورد. مانند كبوتری كه هدف گلوله قرار گرفته باشد، دست و پا میزد. سريع دوربين را درآوردم و خواستم از آخرين لحظات حيات محسن عكس بگيرم، ولی دوربين ياری نكرد. دكمهی دوربين پايين نمیرفت و رضايت نمیداد تا آخرين نگاه سوزانندهی محسن را ثبت كنم. به دوربين التماس میكردم. هر چه بر دكمههايش كوبيدم، فايدهای نداشت. لحظهای بعد....
#ادامه_در_شماره_بعدی....
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫