صفحه‌اول دفترخاطراتش برای شروع‌دلتنگی‌هاش اینطوری نوشته بود : بعد از چند روز جواب داد : این‌روزا سرم‌شلوغه ، کمتر می‌تونم حالتو بپرسم . مات و مبهوت به پیامش خیره شدم . ‌. و تکرار کردم ‹ این روزا سرم شلوغه ! › راست می‌گفت ، تموم‌ وقتش‌رو برای آدمای به خیال‌ خودش بهتر از من هدر می‌داد، و منی ك براش زنگ تفریح بودم . . دلتنگش‌می‌شدم ؛ اما حضورش‌توقلبم‌هر روز کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شد ، همون‌طور ك حضورمن تو قلبش بماند ! شلوغی دورش عجیب نبود ، نبودنش عجیب نبود ؛ و عشقی ك این وسط تباه شد . . و منی ك همیشه قربانیِ عشق یه‌طرفه بودممم.... : )!🚶‍♀️✉️

گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.

-

دیگر ز نخلستان نمی‌آید مناجات علی..

رفقا تو این شب ها لاب لای مناجات و دعاهاتون مارو هم دعا کنید 🙏🏽🌱 یادتون نره !🙂

خدانگهدار تموم نفسم . .

و من یقین دارم؛ یقین دارم که هیچ خرمایی در کوفه از امروز شیرین نخواهد بود. راستی! جایی در تاریخ نیامده است که چاه بگوید: «دلتنگ صدای علی شده ام»...؟!

الان به اونجایی رسیدم که فروغ فرخزاد میگه : ‹ در برابر بی‌مهری آدم‌ها هیچ نمی‌گویم . سکوت و سکوت و سکوت . . انگار که لال شده باشم ؛ شاید هم کور و کر . دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله‌اش را . . !((:🔐' ›

من تو را بر جان خریدم با تمام واژگان عشق و غم...

--

در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز ظاهرا معنی "برگرد" نمی دانی چیست

شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس آنچه غم بر سرم آورد نمی دانی چیست..