فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونستید امام جمعه جدید اهواز که به پارتی بازی در آسفالت کردن کوچهاشون اعتراض کردن، همون امام جمعه سابق خرمشهر هستن که قبلا فیلم بیل زدن ایشون برای کمک به سیل زدهها و جوشکاری کردن لوله آب این شهر، مورد توجه قرار گرفته بود؟
#امام_جمعه_تراز_انقلاب
▪️ امام جمعه بروجرد: شماره موبایلم را به همه شهر دادهام
آیتالله سیدعلی حسینی امام جمعه محترم شهرستان بروجرد:
🔻 من یکبار خواستم بروم نماز؛ سرباز دفتر گفت: فلانی میخواهی خیابان را خلوت کنم؟ گفتم: برای چه خلوت کنی؟ گفت:، چون شما میخواهید بروید نماز! گفتم: اولاً که من پیاده میروم، بعدش هم مگر کی میخواهد برود که میخواهی از این کارهای طاغوتی بکنی؟! یا بعضی اوقات بچههای دفتر لطف دارند و میخواهند کفش من را جفت یا در ماشین را برایم باز کنند؛ به همهشان تذکر دادهام!
🔻 خمین که بودم، هم دفتر و هم منزلم خیلی سادهتر از اینجا بود. اینجا که آمدم بعضی چیزها را که تصور میکردم، زائد است کم کردم. مثلاً کیوسکی بود که روزانه در سه شیفت، شیفتی هم دو نفر نگهبانی میدادند. من دیدم شش نفر از نیروهای انتظامی باید وقتشان را صرف اینجا کنند. فرمانده سپاه، اطلاعات و نیروی انتظامی را دعوت کردم و گفتم من نظرم این است که اینها را بردارم. شما مسئول امنیت هستید. ببینید میشود یا نه که گفتند میشود و برداشتیم یا مثلاً در کوچه با تقریباً یک و نیم متر از دیوار میلههایی را کوبیده بودند که کسی ماشینش را پارک نکند یا چند تابلوی توقف ممنوع جلوی در دفتر زده بودند که من دیدم خیلی از اینها معنا ندارد و زائد است.
🔻 من واقعاً وقتی خبر زندگی برخی مسئولان در این خانههای ۴۰۰، ۵۰۰ متری را میبینم، گریهام میگیرد. بچههای مردم نرفتند شهید شوند که ما از این غلطها بکنیم. خدا میداند ما راه را گم کردهایم و این میزها و صندلیها را امتیازی برای خودمان تلقی میکنیم در حالی که بار و مسئولیت انسان است.
http://uupload.ir/files/lxqh_56.jpg
🔻 یک روز به یکی از همین آقایان مسئول زنگ زدم، تا گفتم سلام علیکم فلانی هستم، با یک حالت تفاخر و خودبرتربینیای گفت: «بفرررماااا»! تا اینطور گفت، تلفن را قطع کردم! مسئول باید برای مردم مجسمه اخلاق باشد نه اینکه مردم را نوکر خودش تلقی کند! مردم صداقت، صفا و صمیمیت میخواهند و از هر کس این را ببینند، مرید او خواهند شد.
🔻 من قبلاً که در شهرستان ازنا بودم، پیکان داشتم. مدیر کارخانه آنجا که ماشین من را دید، خواست خودرویی به ما هدیه بدهد که من قبول نکردم. استان مرکزی هم که رفتم، دفتر استاندار خواست مبلغی را برای خرید خودرو بدهد که گفتم من ماشین دارم و بیشتر از پیکان هم نیاز ندارم. بعد، اما حاج آقای گرکانی که امام جمعه مرکز استان مرکزی بود، گفتند من میخواهم خودرویی برای دفتر بخرم. ما هم گفتیم برای دفتر عیبی ندارد. خودرویی برای دفتر خریدند که همانجا گذاشتم و آمدم.بعد از آن پیکان را نیاز شد و فروختیم.
🔻 من هر شب در مسجد هم هستم. شماره تلفن همراهم را هم در نماز جمعه اعلام کردهام. به مردم گفتهام تلفنم را یادداشت کنید هر کس کار داشت زنگ بزند. همه مردم شمارهام را دارند؛ از پیرزن، پیرمرد، جوان و همه قشری الان زنگ میزنند و مشکلاتشان را میگویند. هیچ خط دیگری هم ندارم. تلفنچی هم ندارم./ «زیمؤمنانه»
#امام_جمعه_تراز_انقلاب