🏴حضرت علی علیه السلام
🍃چند چيز بنده را🍃
به رضوان خدا ميرساند
🏴استغفـار زياد
🏴نرمی و خوش اخلاقی
🏴صـدقه زياد
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🌸فرازے از وصیتـــــنامہ
هرگز از خط ولایت خارج نشوید، بسیار مواظب باشید که فتنهگران گاه به نام ولایت در پی خواهند بود که شما را در مقابل ولایت قرار دهند، هرگز فکر نکنید که نسبت به سایر مردم، حق بیشتری نسبت به انقلاب دارید، هر چه بوده، وظیفه بوده است؛ به فرزندانم بگویید که عاشق سیدعلی بودم،
بگویید که اگر شادی روح بابا را میطلبند، سرباز ولایت سیدعلی باشند، صحبتهای حضرت آقا را خوب بشنوند و به جان دل بگیرند که چراغ هدایت شما خواهد بود.
🌷شهید محــرم علیپــور🌷
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد ❣
YEKNET.IR - zamine - shabe 20 ramezan 98 - narimani.mp3
7.22M
🔳 #شهادت_امام_علی (ع)
🏴من به دل عشق تورو دارم
🏴ز ولای تو سرشارم
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌فوق زیبا
http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد ❣
#سیــــره_شهــــدا 🌺🍃
مادر اين شهيد مي گويد: در اداي نماز اول وقت و گرفتن روزه، بسيار مقيد بود. از هشت سالگي روزه مي گرفت و نماز مي خواند .براي اداي نماز صبح، او بود كه همه را بيدار مي كرد. حتي به گرفتن روزه مستحبي تشويق مي كرد.
از جبهه كه به مرخصي مي آمد، دائم روزه مي گرفت؛ روزي پرسيدم: مادرجان! چرا اين قدر روزه مي گيري؟ گفت: مادر من در جبهه روزه نگرفته ام. حالا دارم قضاي آنها را مي گيرم؛ دارم اداي دين مي كنم.
گفتم: خدا قبول كند حالا بگو براي سحر چه غذايي درست كنم؟ گفت: تخم مرغ كه داريم. همين ها را بپز تا با هم روزه بگيريم.
#شهید_محمد_کاظمنژاد
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🔴زندگی نامه شهید محسن حججی🔴
⚪ #قسمت_دوم
کودکی و نوجوانی محسن ، همچون سایر بچه های نجف آباد، خیلی عادی گذشت. از ۷ سالگی وارد فضای مسجد و فعالیت های بسیج شد. حضور در هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد ، برای نخستین دفعات، طعم شیرین محبت اهل بیت (علیهم السلام) را به او چشاند. علاقه زیادی به مداحی داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان مداحی و قرآن قرائت می کرد. اولین کتاب غیردرسی که از پدرش هدیه گرفت مقتل حضرت سید الشّهدا(ع) بود.
#ادامه_دارد...
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#سیره_شهدا
هر روز آفتاب نزده از خانه میرفت بیرون ، یه روز صدای پایین آمدنش را ار پله ها شنیدم ، رفتم و جلویش را گرفتم ، گفتم ، آقا مهدی ، شما دیگر عیالواری ، یک کم بیشتر مواظب خودت باش !
گفت ، چه کار کنم ؟ ، مسئولیت بچه های مردم گردنمه .
گفتم ، لااقل توی سنگر فرماندهی بمون !
گفت ، اگر فرمانده نیم خیز راه بره ، نیروها سینه خیز میرند ، اگر بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون.....
#سردارشهیدمهدی_زین_الین
📕 ستارگان خاکی ، ج22ص69
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣