❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتادی امان نمی دهم #قسمت_5 یک روز که از حوزه برگشتم دیدم طبق خرافات
#شهید_احمد_مکیان
#شهید_دهه_هفتادی
آرام بود
#قسمت_6
احمد در دوران کودکی خیلی آرام بود. یعنی آرام ترین فرزند من به حساب می آمد. بقیه در حد خودشان شیطنت داشتند ولی احمد چون هم بازی هایش از او بزرگتر بودند و در بزرگتر ها رشد می کرد جایی برای شیطنت و جنب و جوش پیدا نمی کرد. تا اینکه برادرهای دو قلویش به دنیا آمدند و کمی بزرگ شدند. احمد با بزرگ شدن آنها شیطنت هایش شروع شد.
راوی: پدر شهید
حجت الاسلام و المسلمین مجید مکیان
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
7384b71007410a4f68703b352c1ed856b82482dc.mp3
6.25M
شور ترکیبی و بسیار زیبای "شبها بیتابِ یه زیارت بودم...."
#حاج_حسین_سیبسرخی
فوقالعاده زیبا و دلنشین👌
پیشنهاد دانلود👍
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
بــابــاے مَـــــن! #سُرفـہ نمے ڪند، فقط پــَرپـــَر مے زند، براے #شهادت #جـــــامانده_ام @Shaha
💠فقط دعا کنید پدرم شهید بشه😭!
🌰خشکم زد. گفتم #دخترم این چه دعاییه😳
🍁گفت:آخه بابام #موجیه!
🌰گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم #شهید_بشه⁉️
🍁آخه هروقت موج میگیردش وحال خودشو نمیفهمه شروع میکنه ،منو ومادرو برادر رو #کتک میزنه😔! ،
💥امامشکل مااین نیست❌
🍁گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟
🌰گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع میکنه #دست_وپاهای همه مون را ماچ میکنه ومعذرت خواهی میکنه😭.
🌾حاجی ماطاقت نداریم #شرمندگی پدرمون را ببینیم.
🌾حاجی دعاکنید #پدرم_شهیدبشه وبه رفیقاش ملحق بشه😭😭...
برای سلامتی خودشون و خانواده هاشون #صلوات
@Shahadat_dahe_haftad
هَل مِن ناصر یَنصُرنے
آیا ڪسے هست مهـــــدے فاطمہ را یارے ڪند
کجاست منقم خون حسین (ع)
🍃اللهمــ عجل لولیڪ الفرج🍃
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
ویژگی های دختر مومن😌
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
💔💚🌹 💔💚🌹 💔💚🌹
#عاشقانه_به_سبک_شهدا ❤️🍃
قهربودیم درحال نمازخواندن بود...
نمازش که تموم شد نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم...😕
کتاب شعرش را برداشت و با یک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن...😍
ولی من باز باهاش قهربودم!!
کتاب را گذاشت کنار...به من نگاه کردوگفت:
"غزل تمام...نمازش تمام...دنیا مات،سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!
بازهم بهش نگاه نکردم....!!!
اینبارپرسید:عاشقمی؟؟؟😃
سکوت کردم...
گفت:عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز....
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند...😔
" دوباره بالبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟😁
گفتم:نـــــــه!!😒
گفت:"تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری...😉
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..."😌
زدم زیرخنده و روبروش نشستم...
دیگر نتوانستم بهش نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه برام...😌
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم...
خداروشکرکه هستی...😍
#به_روایت_همسر_شهید_بابایی
@Shahadat_dahe_haftad