eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ قلب؟❤️ راستش نمی‌دانم چيست! امّا اين را می‌دانم كه فقط جاى آدم‌هاى خيلى خيلى خوب است... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید-احمد-مکیان #شهید-دهه-هفتاد چیزی نمی گفت #قسمت-71 خیلی دوست داشتیم از خاطرات جنگ و جهادش برای
تفاخر واقعا طوری نبود که به خاطر سوریه رفتن بخواهد خودش را بگیرد یا تفاخری داشته باشد هر وقت اقوام برای دیدنش می آمدند انگار نه انگار که از سوریه برگشته همان بگو بخندهای همیشگی و معمولی را داشت وقتی هم حرف از سوریه می شد از اوضاع کلی جنگ تعریف می کرد که فلان منطقه دست ماست فلان منطقه دست داعش یک کلمه نمی گفت که ما آنجا چکار می کنیم اینقدر تواضع داشت راوی: برادر شهید محمد حسین مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتاد تفاخر #قسمت_72 واقعا طوری نبود که به خاطر سوریه رفتن بخواهد خودش
خار چشم دشمن خیلی به بدن سازی و خوش تیپ بودن در منطقه اهمیت می داد دلیلش را که می پرسیدم می گفت می خوام ابهت و بدن ورزیده ام خار بشه تو چشم دشمن دوست داشت حالا که به نام سرباز حضرت زینب سلام الله علیها در منطقه حضور دارد خیلی مرتب و با ابهت باشد راوی: دوست و همرزم شهید احمد مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتاد خار چشم دشمن #قسمت_73 خیلی به بدن سازی و خوش تیپ بودن در منطقه
می ترسیدم در زمان جنگ و درگیری با دشمن بعضی ها می ترسند بعضی بر می گردند بعضی هاج و واج می مانند ولی احمد جز آن دسته از نیروها بود که در زمان درگیری هم فکرش کار می کرد هم نترس و شجاع بود من مدام از جلو رفتن ها و کارهایی که میکرد می ترسیدم راوی: دوست و همرزم شهید احمد مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتاد می ترسیدم #قسمت_74 در زمان جنگ و درگیری با دشمن بعضی ها می ترسن
توی دل دشمن در یکی از عملیات ها به خاطر مشکلات ریزی که در طراحی عملیات بود نا موفق بودیم ما برگشتیم عقب ولی از صدای بی سیم ها معلوم بود که بعضی از بچه ها توسط دشمن اسیر می شوند ما نیروی ساده بودیم و کاری که ازمان بر نمی آمد به همین خاطر رفتیم پیش شهید عطایی بعد از شهادت شهید صدر زاده شهید عطایی فرمانده ما شده بود با شهید عطایی صحبت کردیم که فکری بکند بلکه بتوانیم بچه هایی که در منطقه باقی مانده اند را نجات بدهیم من کمی دو دل بودم چون واقعا رفتن به منطقه ای که در دست دشمن افتاده ریسک بزرگی است حتی به احمد گفتم ما که وظیفه مون رو انجام دادیم دیگه لازم نیست بریم ولی احمد مصمم بود و همین شجاعت و اراده احمد بود که من را هم کشاند توی دل دشمن با شهید عطایی و چند نفر از نیروها با کمک یک تانک و نفربر وارد منطقه شدیم شهید عطایی جی پی اس می زد و جای بچه ها را پیدا می کرد آن روز تقریبا توانستیم ۳۰نفر از نیروها را نجات بدهیم بی سیم هایمان افتاده بود دست داعشی ها وقتی به بچه ها می گفتیم که مثلا الان دوتا تیر رسام هوایی می زنیم تا جای ما را پیدا کنید همان موقع داعشی ها دوتا تیر رسام میزدند مجبور شدیم به زبان محلی بچه های افغانی متوسل شویم با زبان پشتو پشت بی سیم حرف می زدند و به هر طریقی بود بچه ها را برگرداندیم عقب راوی: دوست و همرزم شهید احمد مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتاد توی دل دشمن #قسمت_75 در یکی از عملیات ها به خاطر مشکلات ریزی ک
شجاعت یکی دیگر از صحنه های شجاعت احمد جایی بود که برای برگرداندن شهدایمان رفته بودیم بیست نفر بودیم چند تن از شهدا را تله گذاری شده بودند با کمک بچه های تخریب عقب کشیدیم ولی یکی از شهدا هنوز باقی مانده بود به خاطره اینکه آن شهید در تیر مستقیم دشمن بود کسی جلو نمی رفت و همه معطل مانده بودیم در همین حین یکی از بچه ها تیر خورد و من به کمک او رفتم که یک مرتبه دیدم احمد و یکی دیگر از نیروها به سمت شهید حرکت کرده اند گلوله ها اطرافشان می خورد ولی انگار نه انگار نه ترسی به دل راه داده اند و نه عقب نشینی کردند رفتند جلو و شهید را هر طور بود به عقب آوردند راوی: دوست و همرزم شهید احمد مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتاد شجاعت #قسمت_76 یکی دیگر از صحنه های شجاعت احمد جایی بود که برای
نیروی زبده سال آخری که با احمد در سوریه حضور داشتیم اعجوبه ای را پیدا کردیم به نام شهید سید محسن حسینی معروف به سید حکیم طراح عملیات های بزرگ در سوریه بود ما حدود هشت ماه با با سید حکیم کار کردیم آنجا هم احمد خیلی زود رشد کرد و خودش را نشان داد شبیه به قضیه ای که در بحث رنگ کاری پیش آمد و خودش را به صاحب کار ثابت کرد اینجا هم همان طور شد یکی از دوستان که قبلا با سید حکیم کار میکرد ما را به او معرفی کرد ولی سید حکیم بعد از مدتی که احمد کار کرد کارهایی که قبلا به دوستمان می سپرد حالا می داد دست احمد. احمد انجا رشد چشم گیری داشت در بحث نقشه خوانی جهت یابی و امثالهم خیلی رشد کرد یادم هست یک بار که با سید حکیم برای شناسایی رفته بودیم به پشت خاکریز خودی رسیدیم همه آنجا ایستادیم سید حکیم یک نفر را میخواست که همراهش ببرد از خاکریز خودی عبور کند تا دشمن پیشروی داشته باشد و شناسایی را تمام و کمال انجام دهد این جور وقت ها فرمانده زبده ترین نیرو را انتخاب میکند و انجا احمد را انتخاب کرد هر دو بدون ترس تا پشت خاکریز دشمن رفتند با دوربین منطقه را رصد کردند و برگشتند راوی: دوست و همرزم شهید احمد مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتاد نیروی زبده #قسمت_77 سال آخری که با احمد در سوریه حضور داشتیم ا
تذکر می داد بعضی از رزمنده های سوری خیلی اهل تقیدات شرعی نبودند مدتی که در مقر آنها اسکان داشتیم هر روز صدای موسیقی یا صدای ماهواره ای به گوش ما می رسید ما خیلی اهمیت نمی دادم بی تفاوت بودیم ولی احمد هر روز می رفت تذکر می داد آنها هم گوش میکردند ولی روز بعد دوباره روز از نو روزی ازنو. راوی: دوست و همرزم شهید احمد مکیان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣