eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
⏰ساعت به وقت رمان☺️🙃
✍ مـریـم سـرخـه اے 🌹قسـمـت وشــشــم سمت بایگانی رفتم... سمیه یکی از همکار هایم.با دیدن من چشمانش گرد شد سمت من آمد از تیپ من تعجب کرده بود از اینکه چرا آرایشی ندارم. اوهم مثل من بود. و این وضع من بعد از یک هفته نیامدن به سرکار برایش عجیب بود. -سلااام!!!! خودتی نفیسه؟؟؟ چی شدی؟!کجا بودی این مدت؟؟!! -سلام عزیزم اره خودمم!! -کجا بودی تو؟! -مشکلی پیش اومده بود یکمی درگیرش بودم. ابروهایش را بالا داد و گفت: -مشکل؟؟؟چیزی شده؟! لبخندی زدم و گفتم: -نه گلم چیزی نیست. -اگر از من کمکی بر بیاد انجام میدم ها! -ممنونم عزیزم. سمیه خیلی دختر خوش قلبی بود با اینکه اودختر مانتویی بود اما از نظر اخلاقی گاهی شبیه روشنک بود... و این بود که دوست داشتنی اش می کرد.واقعا دختر خوبی بود. کوله ام را روی میز گذاشتم و مشغول کار شدم. ولی پر استرس ونگران. یک سره این طرف و آن طرفم را نگاه می کردم. پشت سر هم پلک می زدم و نفس عمیق می کشیدم.سمیه از این رفتار من متعجب شده بود. سمیه_نفیسه!!! یک لحظه ترسیدم. گفتم: -بله؟؟؟!!! -حالت خوبه؟! -آره آره. دلم طاقت نیاورد از جایم بلند شدم و چند قدم به سمت صندوق برداشتم.ولی از دور چشمم کسی را پشت صندوق دید که اصلا شبیه روشنک نبود.بیشتر دقت کردم ولی روشنک را ندیدم.جلوتر رفتم. ابروهایم را بالا در هم فرو بردم و پوست لبم را می گزیدم. روشنک پشت صندوق نبود... من_ببخشید...ببخشید خانم...خانم...روشنک... چشم هایش را ریز کرد و گفت: -روشنک؟!؟! -آره آره روشنک...روشنک صادقی! نیستن اینجا؟ -نه خانم نیستن. -آها ممنونم... سریع سمت بایگانی رفتم سمیه به طرفم آمد چشمانم پر از اشک بود و نفس نفس می زدم... -سمیه...روشنک چرا سرکارش نیست؟؟؟چرا پشت صندوق یکی دیگست؟؟! -نمیدونم یک هفتست که نیومده از همون وقتی که تو نیومدی!! چشمانم را به چشمانش دوختم.ترسید... سمیه_چیزی شده؟؟! آرام سر کارم رفتم و گفتم: -نه...نه هیچی نیست... ادامه دارد.... @shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+ دهه هفتاد❣
قرار عاشقی... 🌸 (ع) اَللّهُمَ صَلِّ عَلی عَلیِّ بنِ موسَی الرِّضَا المُرتَضی اَلاِمامِ التَّقیِّ النَّقی وَ حُجَّتِکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ وَ مَن تَحتَ الثّری الصِّدّیقِ الشَّهید صَلوةً کَثیرَةً تامَّةً زاکیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اَوْلیائِک ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
||✿❧✯||و خداوند سعادت ما را بر خود واجب ساخته💌 پس،نماز را بر ما واجب ساخت...🕋✨ تا سعادت ما را تضمین کند. ||✯❧✿|| 🌱
°•|🍃🌸 °•{سردار پدر فاطمیون 🕊🌹}•° 🔴 ◽️شهید «سیدحسین حسینی» معروف به سیــــد از دوستان و همرزمان قدیمی ابوحامــــد در سپاهیان محمد رسول‌الله بود که در جریان دفـــاع از حـــــرم جزو اولین نیـــروها و گروه ۲۲ نفره‌ای بود که به همراه ابوحامــــد به سوریه رفتند. او معـــــاون ابوحامـــــد و مسئول حفاظت فاطمیون بود《شهید حسینـــــی در بین نیروها به معروف بود》 🔘➼‌┅══┅┅───┄ ◽️بیشتر، کتاب‌های شهید مطهـــــری را می‌خواند. توی زندگــی، از چیزهایی که دوســــــت داشت غیر از مطالعـه، دید و بازدید، صلۀ رحم، مردم‌داری و احتـــرام به همه بود. ◽️هیچ‌وقت نمی‌گذاشت ناراحتی، زیاد توی دلـــــش بماند. می‌گفت:《از کســی کینه به دل نداشته باشید، کینه ایمان را از بین می‌برد》و چیـــــزی که خیلـــــی دوست داشت، اهمیت‌ دادن به نماز بود. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب پرستوی دلم پَر میکشد پَر بر آسمانِ گنبدِ موسی ابنِ جعفر آنجا که مهرش بر دو عالم سایه دارد یک بابِ رضوانش به دو عالم برابر! هستی محرابی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهت مانند خورشید اول صبح سوزان و دلچسب است و صبح مرا بخیر میکند. @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🍃🌸 صبح می رسد .... و همچنان جای خالی تورا به رخ مان می کشد... کجایی! امام زمـــانم 🌸🍃 📎صبحت بخیر آقا @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣