eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨برنامه تلاوت روزانه/صفحه چهل و نهم، سوره مبارکه بقره✨ •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈• @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
✨❧✫نماز اول وقت یعنے مـن گوش بہ فرمان توام مهدے جان💕 🌱
سیـــــره عملے ســـردار شهید ((حاج محمد ابراهیــــم همــــت)) 🍃🌹🍃🌹 براے سركشے بہ بچہ ها آمد توي سنگر👌 مےدانستم چند روز است چيزے نخورده.😢 آن‌قدر ضعيف شده بود كه وقتے ڪنار سنگر مے ‌ايستاد،‌ پاهاش مے‌لرزيد.😢 وقتے داشت ميرفت، گفتم «حاجے جون! بيا يه چيزےبخور.»👌 بے‌اعتنا نگاهم ڪرد و گفت «خدا رزق دنيا رو روے من بستہ. 😢من ديگہ از دنيـــا سہـــم غذا ندارم.» و از سنگــــر رفت بيرون.😢😊 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_24858193.mp3
5.74M
زمینه:وااااای گلم ،یادگار داداش حسنم 🎤 سید #رضا_نریمانی🍃 #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
{🌸🌹} چادر من مشڪیست ولے من افسرده نیستم... ابداً❌ این چادر و رنگش تنها لباسیست ڪہ هرگز از مٌد نمےافتد...😊 بلہ! با چادر... مشڪے رنگ میشود...❤️ @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🖤🍃 دلها رو بسپارید به خدای متعال ، متوسل بشید به ائمه اطهار در رأس اونها امام حسین شهید عزیز ، امروز زیر پرچم حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای داریم این لشکر و این سپاه رو اداره می کنیم که تحویل بدیم به حضرت مهدی(عج)..... @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#پروفایل📸 #محـرم #دختـــرونه🍃 ●•●🍭•●•🌸●•●🎈●• @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#پروفایل📸 #محـرم #پسرونه🍃 ●•●🍭•●•🌸●•●🎈●• @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
⏰ساعت به وقت رمان☺️🙃
✍ مـریـم سـرخـه اے 🌹قسـمـت و یــکــم سریع تر بازش کردم چشمام گرد شد نگاه عمیقی بهش انداختم... ترسیدم نمیدونم چرا ولی ترسیدم. یه قدم رفتم عقب ولی باز برگشتم دستام می لرزید... با همون دست های لرزان برش داشتم بازش کردم و روی سرم انداختم... چادر ،نه باورم نمیشه... گریم گرفت نشستم روی زمین و زدم زیر گریه...بلند بلند گریه می کردم.انقدر بلند که مادرم رو به اتاق کشوندم. مادر در رو با نگرانی باز کرد من رو روی زمین دید... -نفیسه...نفیسه چی شده...این چیه...چادر کیه... نشست کنارم... بغلش کردم و بلند بلند گریه می کردم... مادر هم از نگرانی پا به پای من گریه کرد... وهمش می پرسید چی شده... بعد از ده دقیقه که از گریه کردنم گذشت و آروم شدم همه ی قضیه رو براش تعریف کردم از اول آشناییم با روشنک تا به امشب... مادر از خوشحالی داشت بال در می آورد...از اینکه انقدر تغییر کردم. بعد از گریه آرامش خاصی داشتم. صدای اذان بلند شد مادر دستم را گرفت و گفت: -خدا صدات میکنه.... بعد هم بوسه ای به پیشانیم زدو رفت. از جایم بلند شدم سمت دستشویی رفتم و وضو گرفتم نگاهی به آیینه انداختم و خدارو شکر کردم. سمت اتاق رفتم مادر چادر و جانماز زیبا و نوئی را برایم آورد و گفت: -اینو خیلی وقته برات خریدم...همیشه منتظر بودم روزی برسه تا بتونم اینو بهت کادو بدم...و امشب وقتش رسیده که بهت بگم خدایی شدنت مبارک... بغلش کردم و دوباره زدم زیر گریه مادر هم اشک می ریخت اشک شوق بخاطر تمام اتفاق ها ازش عذر خواهی کردم. و قول دادم براش بهترین دختر دنیا باشم. جانمازم را باز کردم مقنعه سفیدی سرم کردم و چادرم را هم روی سرم گذاشتم. روبه روی قبله نشستم. -خدایا...ممنونم که بهم لطف کردی ممنونم که دوستم داشتی و ازت عذر میخوام که همیشه ناشکری کردم... روی پاهایم ایستادم دست هایم را دو طرف صورتم گذاشتم نیت کردم و بعد: -الله الکبر... عشق بود... سرم رو که روی مهر گذاشتم روح تازه ای وارد بدنم شد... با تموم وجودم نگاه قشنگ خدارو حس میکردم... حالا می فهمم مفهوم جمله ی روشنک رو وقتی میگفت چادرم صدفمه...یعنی روشنک مرواریدی هست که داخل صدف پنهانه... من تصمیممو گرفتم همونجا وقتی سرم رو روی مهر گذاشتم وقتی حس کردم خدا روبه رومه...تصمیممو گرفتم عوض شم...حالا...از همین حالا به بعد... من یه دختر چادری ام... ادامه دارد... @shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+ دهه هفتاد❣
محمـد آقا با برادرم دوست بود و با هم می‌رفتند خانواده ایشون چند باری منو دیده بودن خیلےتمایل داشتند صورت بگیره😌 اما چون فاصله سنے‌من و محمد آقا زیاد بود قبول نمے‌کردم . من متولد مرداد ۶۷ و محمد آقا شهریور۵۶ 📆 محمد آقا تو سفرے که به کربلا داشته در حرم (ع) به این بزرگوار شده و از ایشون همسر و محب اهل‌بیت(ع) را می‌خواد... ️ همزمان با این موضوع بـرادرم یک بار دیگه این موضوع رو به من گفت و خواست بیشتر فکر کنم... نمیدونم چیشد که موافقت کردم که بیاد😐 از امام حسین(ع) هم خواستم هرچی خیر و صلاحه پیش روم بذاره ؛ وقتے محمد آقا به خواستگاریم اومد تازه از برگشته بود💐 . اول صحبت‌هامون یه روایت برام گفت: « نجات و رستگاری در راستگویی است.» تا این حرف رو شنیدم یه کم دلهره ای رو هم که داشتم برطرف شد... گفت من خواب دیدم که خدا به من ۲دختر دوقلو می‌بخشه😍👭 و همسری خوب و مهربان دارم، ولےهمه این چیزها رو میگذارمو در راه خدا رو انتخاب می‌کنم. خواب‌های محمد آقا همیشه رؤیای صادقه بود.... 🌷 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣