اگر همین الان ملک‌الموت سر رسد و تو را به عالم باقے فرا خواند ، هر چند با شھادت ، آماده‌اۍ؟‌! دیدم کہ‌ نه ؛ شهوت زيستن مرا به خاک بستہ‌ است ، چنگ در خاک زده و ریشہ‌ دوانده است . و مےدانستم کہ‌ شھدا را پیش از آنکہ‌ مرگشان در رسد دعوت مےکنند و آنان لبیک مےگویند . و تا چنين نشود ، اجل سر نمےرسد . این را به تجربہ‌ و حضور دریافتہ‌ بودم . راستـے براے مرگ آماده‌اۍ . .🌿!' - سید‌مرتضےآوینۍ -

✅🌸✅🌸✅🌸✅

در منطقه‌ای از پاکستان تنها دو خانواده شیعه ساکن هستند، در روز هشتم محرم این عاشقان حضرت سیدالشهداء دسته عزای ۵ نفره راه انداخته‌اند و حسین حسین گویان مظلومیت اباعبدالله را به نمایش گذاشته اند، بیش از ۵۰ پلیس مردان این دو خانواده را همراهی می کنند تا از تعرض تکفیریها در امان باشند، درود بر این همت و سوگواری خالصانه اونموقع اینجا در پرتو امنیتی که امام حسین"ع" به ما داده یک مشت فاحشه و هرزه به توهین و تحقیر عزاداری امام شهیدان میپردازن و چه حرفها......

🌺🌸 داستان شب🌸🌺 سلام و تحیت؛ عزاداریهاتون قبول؛ الهی آمین داستان امشب را به اختصار در دوبخش تقدیم میکنم. ۱۴۰۲/۰۵/۱۴ "نگاهی اجمالی به فرقه های ضاله بابیت و بهائیت در ایران" 🌸 قسمت اول ؛ «فاطمه زرین‌تاج برغانی قزوینی» معروف به "طاهره قرةالعین" کسی است که دو سال بیشتر از علی‌محمد شیرازی «باب» زندگی کرد. یعنی طاهره در 33 سالگی و باب در 31 سالگی اعدام شد. طاهره از خاندان علما بود اما باب یک پارچه فروش ساده بود که پدرش در دوران کودکی او از دنیا رفت. در عوض پدر و مادر طاهره هر دو مجتهد بودند. آیت الله العظمی محمدتقی برغانی معروف به «شهید ثالث» عموی بزرگ طاهره هم از مراجع تقلید شیعیان بود و طاهره از طریق ازدواج با ملامحمد، عروس این مرجع تقلید شد. طاهره هم از نعمت وجود چند مجتهد در طایفه استفاده کرد و به درجه اجتهاد رسید. اما "باب" یک جوان خام و فاقد دانش لازم حوزوی بود. او خواندن و نوشتن را از یک فرد با گرایش "شیخیه" از فرق باطل و افراطی ؛ آموخت و در 19 سالگی به کربلا سفر کرد تا عقاید تکمیلی شیخیه را از رئیس این فرقه یعنی سیدکاظم رشتی فراگیرد. به استناد منابعی همچون کتاب «اشراق خاوری»، "باب" با توهم رسیدن به مقام رکن چهارم ؛ در زمان طلوع خورشید و نیز ظهرها تا چندین ساعت پیوسته به خورشید خیره می‌شد و وِرد می‌خواند تا از قدرت‌های ماورایی بهرمند شود...!!! زماني كه سيد كاظم رشتی از دنيا رفت ؛ علی محمد شيرازی در بوشهر ساکن شد و شغلش به مدت 5 سال فرآوری ترياك در شرکت «ساسون» بود. خوب است بدانیم که خاندان ساسون ؛ بنيانگذار تجارت ترياك در ايران بودند و با تأسيس بانك شاهی انگليس و ايران نقش بسيار مهمی در تحولات تاريخ معاصر ايران ايفا كردند. آگاهی بیشتر در كتاب «زرسالاران يهودی و پارسی استعمار بريتانيا و ايران». در کتاب «خاطرات پرنس كينياز دالگوركی» می‌خوانیم:👇 «من فكر كردم چگونه است كه اين عده قليل شيعه... بر يك دولتی مثل عثمانی غلبه كرده‌اند و چگونه همين جماعت با يك عده قليل جنگ‌هايی با روسيه نموده و يك لشكر انبوه را از ميان برداشته‌اند. آن وقت دانستم كه اين پيروزي ها به واسطه اتحاد مذهبی و عقيده و ايمان راسخی است كه به دين اسلام *"بویژه مکتب شهادت طلبی تشیع "* دارا بوده...!!! علی محمد باب ؛ دست از دوستی من نمی‌كشيد و بيشتر مرا مهمان می‌كرد و قليان محبت را با هم می‌كشيديم... !!! او مرد متلون الاعتقادی بود و نيز به طلسم و ادعيه و رياضيات و جفر و غيره عقيده داشت.» "سرتون را درد نیارم": تفرقه‌اندازی انگلیس خبیث جواب داد و باب شروع به تحریف دین کرد و گفت: پیغمبر اسلام"ص" درباره حقانيت و ظهور من بشارت داده و فرموده: «انا مدينه العلم و علی بابها» یعنی پیامبر "ص" شهر علم هست و من باب پیغمبر هستم...! طاهره همانند همه افراد حیّ(به غیر از یک نفر) حتی یکبار هم باب را ندید! اما به دلیل غرور یا عقده یا هر پیش زمینه منفی دیگری ؛ به باب ایمان آورد و دین و دنیای خود را به پای باب هزینه کرد...! طاهره همانند عموی کوچک خود فداییِ باب شد و با داشتن 4 فرزند ؛ از شوهر طلاق گرفت و 3 سال به کربلا رفت. او پشت پرده می‌نشست و عقاید شیخیه را برای طلاب و اساتید حوزه تدریس می‌کرد. طاهره در شب اول محرم که همزمان با شب تولد باب بود، لباس های تنگ و شاد پوشید و در کوچه های کربلا شروع به پایکوبی کرد تا جایی که افکارعمومی خواهان اخراج او از عراق شد. در راه بازگشت به قزوین، در همه شهرها و روستاها مناظره می گذاشت. در کرمانشاه 40 روز توقف کرد و حداقل 4هزار نفر از طلاب و مردم را به دین جدید دعوت کرد. همسر والی کرمانشاه هم جزو آنها بود. در شیراز طلبه های بابی فتنه کردند و این جمله را به اذان اضافه کردند: أشهد أن علیاً قبل نبیل باب بقیةالله ؛ یعنی شهادت می‌دهم که علی‌محمدباب، بقیةالله است. باب یک سال هم در اصفهان ساکن شد و ابتدای کار در منزل امام‌جمعه اصفهان سکونت یافت و در نتیجه: حداقل 16 هزار نفر علنی به دعوت باب لبیک گفتند...! اما مرد میدان آن زمان، *"شهید والامقام امیرکبیر فراهانی رضوان الله تعالی علیه"* که برای سفیران انگلیس و روس مخبر گذاشته بود و اوضاع را زیر نظر داشت ؛ باب را به ارومیه تبعید کرد تا فتنه باب تحت تاثیر حکومت عثمانی خنثی شود. بریتانیا هم با دستور فراماسونرها ؛ برای نابودی فرهنگ تشیع فراموشخانه را در ایران تاسیس کرد و به ناصرالدین‌شاه مقام استادی فراماسونری داد...! بیشتر افرادی که امیرکبیر برای تحصیل به اروپا فرستاده بود را به عضویت لژهای مخوف فراماسونری درآوردند تا طرح‌های امیرکبیر را کنترل کنند. "بقیه داستان فردا شب تقدیم میشود." 🌺🌸🌼🏴🌼🌸🌺

روزی‌ات زیاد است؟ نوش جانت.. خانه ِوسیع و مرکب ِرهوار داری؟ بازهم نوش جانت! اما آن دنیا نیاز به وسعت داری! +همه‌اش به فکر خودت، لذت‌هایت، آرزوها و تفریحاتت نباش.. خانه ات بشود مأمن، بشود پناه.. بشود هیئت، بشود خانه ذکر، بشود خانه آخرتت،نه لذت دنیوی ات!

💕 ‏از کسانی که دوستشون دارید 🌸 هرچند وقت یه بار یه خبر بگیرید. 💕 بعد مرگ کسی نمیتونه 🌸جواب زنگ و پیامتون رو بده. 💕قدر یکدیگر را بدانیم 🌸دعای خیرمان پشت سر هم باشد . صبح بخیر💞

💠#حدیث_روز رسول خدا(صلی الله علی و آله وسلم) : به خاطر انجام دا ن هفت کار، جبرئیل آرزو داشت که کاش از فرزندان آدم بود. یکی از آن کارها، خواندن نماز جماعت بود.

﷽ مولا جانمون‌علی(علیه السلام) میفرماید: گناه نکردن بهتر از کاره خوب کردنه انصافا هیچی به اندازهٔ این حدیث ارزش گناه نکردن در برابره انجام کار خوب رو نشون نمیده مثلا اینکه تو تصمیم بگیری به عشق امام زمان نگاه حرام یا فحش دادن رو ترک کنی خیلی ارزشش بیشتر ازینه که صرفا بری یه دعا کمیل بخونی و برا فرج دعا کنی... اگه میخوای واقعا امام زمان رو خوشحال و هیجان زده کنی به عشق ظهورش گناهاتو ترک کن نزار شیطون با مستحبات سرگرمت کنه... باور کن اگه کاره خوب کنی ولی خودسازی نکنی تبدیل به شمر میشی... شمر نماز شب میخوند قران میخوند حج میرفت ولی در نهایت سر امام زمانش رو برید چون کارای خوبش بجای اینکه روحشو قوی کنه هوای نفسشو قوی کرده‌بود.... چرا؟چون تو فازه خودسازی نبود اصلا