اهتزاز پرچم اباعبدالله ،زیر آب! و مگر جز زیبایی میشود چیزی دید؟ از آب هم مضایقه کردند کوفیان... i🍃🌺🍃

*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق شناخت شیوه چگونگی رفتار وگفتار باهمنوعان از کلام خداو سیره معصومین روز پنج شنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت همراه با رحمت الهی *لااله الاالله الملک الحق المبین* *چگونہ حرف زدن را از قرآن بیاموزیم* *سخن خوب* دوازدہ ویژگے یڪ"سخن خوب" از دیدگاہ قرآن ڪریم؛ *آگاهانہ باشد* . *لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ"* *نرم باشد* . *"قَوْلاً لَّيِّناً* زبانمان تیغ نداشتہ باشد. *حرف باعمل* حرفے ڪہ مے زنیم خودمان هم عمل ڪنیم. *"لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ"* *منصفانہ باشد* *وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا* " *مستند باشد* حرفمان مستند باشد." *قَوْلًا سَدِيدًا* " منطقے حرف بزنیم. *ساده سخن بگوئیم* سادہ حرف بزنیم. *قَوْلاً مَّیْسُورًا* " پیچیدہ حرف زدن هنر نیست. *روان حرف بزنیم* " ڪلام رسا باشد. *قَوْلاً بَلِیغًا* *زیبا باشد* . *قولوللناس حسنا* بهترین ڪلمات را انتخاب ڪنیم. *یَقُولُ الَّتے هِیَ أحْسَن* *باروح باشد* سخن هایمان روح معرفت و جوانمردے داشتہ باشد. " *و قولوا لهم قولا معروفا* " *کلام نیکو* همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم. *"قولاً كريماً* " ڪمڪ ڪنیم تا درجامعہ حرف هاے پاڪ باب شود. *"هدوا الے الطّیب من القول* " سوره حج آیه ۲۴ سوره الاسرا آیه ۲۳ سوره نساء آیه ۸ الاسرا آیه ۵۳ سوره بقره آیه ٨٣ *التماس دعا دارم* @haj_razavi. کانال. استاد سید جلال رضوی همدانی.

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین #شب_جمعه 🆔️ @haj_razavi

مراقبات ماه صفر: ۱. ده بار دعای «یا شدید القوی...» ۲. صدقه موکد منبع: مفاتیح الجنان

#اخبار_اربعین #اربعین #کربلا #امام_حسین #پیاده_روی_اربعین #اربعین1402

*اللهم صل علی محمد وال محمدوال و عجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان سحر خیز وتوفیق اخلاص دربندگی وطلب مغفرت از خداوند روز آدينه شما بزرگواران همراه با سلامتی وتوفیق انجام امورخیر اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم *خدایا بیامرز آنچه ازمن میدانی* *خدايا بيامرز* گناهاني را از من كه تو به آن داناتري، پس اگر من باز گردم (و دوباره مرتكب آنها شوم) تو آمرزشت را به من باز گردان. *خدايا بيامرز* آنچه كه من با خود وعده كرده ام ( كه تو را اطاعت و بندگي كنم و بر آن با تو عهد و پيمان بستم) و وفاي بآن عهد را از من نيافتى. *خدايا بيامرز* آنچه كه من بهآن بسوى تو با زبانم تقرّب مي جويم و دلم بر خلاف آنست (در اوّل امر براى تقرّب عبادت و بندگى نمودم و بعد از آن انديشه هائي مانند ريا و خودنمائي در خاطرم آمد). *خدايا بيامرز* اشاره هاي گوشه هاي چشمم را (كه با گوشه چشم اشاره مي كردم تا مؤمني را آزار دهم يا به غيبت و بد گوئى او زبان گشودم) و بيامرز مرا با آن گفتارهاى بيهوده و آرزوهاى دل و لغزشهاى زبان. نهج البلاغة ١-١٠٤ *التماس دعا* @haj_razavi. کانال رسمی استاد سید جلال رضوی همدانی

🏴 هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... 🌀 روز اول ماه صفر سال ۶۱ هجرى قمرى، روزی است که اسرای کربلا به همراه سرهاى شهيدان واقعه کربلا وارد دمشق، مقر حکومت يزيد بن ‌معاويه لعنه الله علیهما شدند. ▪️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت‌ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اَسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیهماالسلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام‌کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند. ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📖 رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا ص ۴۱۱، @haj_razavi کانال استاد رضوی همدانی