.🖍یاد جبهه بخیر که دانشگاه خود سازی بود وکنکورش صداقت واخلاص ومتون
آنرا انتشارات شهادت در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند.
🖍یاد موقعیت هایی
بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود وقرارگاههایی که دل را بی قرار میکرد
🖍یادسنگر
بخیر که به غار ثور میماند وایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود.
🖍یاد جاده
بخیر که ترجمه صراط المستقیم بود وبه تفکر چپ وراست مهر باطل شد می زد
🖍یاد معبر بخیر
که به پل صراط می ماندو به سنگر کمین که فاصله بین دنیا وآخرت بود
🖍یاد آبادان
بخیر که به آبادی دل می پرداخت، خرمشهر که خرم به خون شهیدان شد، بستان که مزرعه عشق بود وسوسنگرد که بالاله وسوسن انس گرفت
🖍یاد هویزه
بخیر که علم الهدی راتربیت کرد، دهلران که مردمان ساده ای داشت، موسیان که قوم موسی را به مسخره گرفت، مهران که بوی مهربانی میداد.
کله قندی که مرگ در آن از عسل
شیرین تر بود، قلاویزان که نردبان عروج بود و مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو
میکرد.
🖍یاد هور العظیم
بخیر که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت، کارون که بارها به رنگ خون در آمد و اروند که روند جنگ را تغییر داد
🖍یاد فاو
بخیر که کلاس وفاداری بود، دریاچه نمک که دل را به شور
می انداخت وکانال ماهی که به زیبایی آکواریوم پایان داد.
🖍یاد شلمچه
بخیر که تکرار اُحُد وعاشورا بود وطلایه که ارزش طلا را شکست.
🖍یاد کلاه آهنی
بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود وپلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
🖍یاد لباسهایی
بخیر که هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده وبی اتو بودند
پوتین هایی که بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.
🖍یاد آفتاب
جبهه بخیر که به گرمی می تابید
وماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.
🖍یاد گلوله هایی
بخیر که قاصد وصال بودندو ترکش هایی که امر به معروف
می کردند.
🖍یاد گونه هایی
بخیر که برآن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود وقنوتی که درآن توفیق شهادت طلب می شد
🖍یاد جهان آرا
بخیر که به آرایش جهان پرداخت، نامجو که به دنبال نام ونشان نبود ،کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی برای خود نساخت، چمران که معلم اخلاق بود، زین الدین که زینت دین بود، باکری که مجسمه اخلاق بود ، خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد آبشناسان که کسی او را نشناختو صیاد که دلهارا شکار میکرد.
🖍یاد پیکرهایی
که هیچگاه برنگشت، یاد مادرانی بخیر که بی صدا میگریستند وبچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.
🖍یاد لبخندهایی
بخیر که قهقهه شهادت بود، دستانی که به عباس اقتدا کردند وپاهایی که زوتر به بهشت پیوستند.
🖍ما ماندیم وما،،ما ماندیم ودرد فراق یاران
🖍ما ماندیم و بار مسئولیت،، ما ماندیم وشرمندگی.
🖍خدایا در محضر شهدا مارا شرمنده مکن
باسمه تعالی
به مناسبت سالروز ارتحال آیة الله العظمی آقاسیدجمال الدین گلپایگانی ره:
*از نامههای استاد*
*متن روی پاکت نامه:*
بلده طیبه قم
رب بلّغه بلاغاً حسناً
جناب مستطاب علم الاعلام عماد الافاضل العظام و نخبة العلماء الفخام ثقة الاسلام المؤید المسدد آقای آقا لطف الله صافی گلپایگانی دامت توفیقاته ملاحظه فرمایند. 5 محرم الحرام 1365 ق
*متن نامه:*
بسم الله الرحمن الرحيم
بعرض مي رساند انشاء الله تعالي وجود محترم از جميع مکاره، مصون و محروس است و لازال در استکمال قوه علمیه و عمليه و جدّ و جهد در تحصيل علم و تهذيب اخلاق و ترويج شرع، مؤيد و منصورند.
ضمناً مرقومه محترمه زيارت شد. ممنون مراحم و متشکر الطاف قرة العين معظم بوده و هستم. از حالم خواسته باشيد اين حيوة مستعار باقي و بي حالي و ضعف مزاج از جهت پيري و عارضه در ماه مبارک مرا از کار باز داشته؛ اسئل الله العفو و العافية و حسن العاقبة.
عزيزا. اين حال جواني را مغتنم بشمار و از بذل جهد در تحصيل علم کوتاهي نکن و تقوی که ترک معاصي باشد کمال اهتمام را باو داشته باش که اصل و اساسِ بلوغِ بهر سعادتي است، يعني بدانيد که بدون ملکه تقوي امکان ندارد حصول حقيقت علم که نور يقذفه الله في قلب من يشاء سواء کان متعلقاً بالاعتقاد أو بالعمل.
تقوي، قلب را پاک مي کند از همه ارجاس و تهذيب مي کند نفس را از مهلکات خبیثه و تصفيه مي کند از کدورات و پردههایي که مانع از ادراک حقائق است و جلا مي دهد بنور قلب و کم کم انسان بنظر در آثار و آفاق و انفس، آيات الهي و ودائع ربوبي مکنونه در آنها را مشاهده ميکند و بر اثر نظر در آفاق و انفس و تفکّر در آنها را درک مي کند ان في خلق السموات و الارض الآیة؛ و سنريهم آياتنا في الافاق و فی أنفسهم الآیة.
و امید است که خداوند، یقین صادقی و ایمان کاملی موهبت بفرماید که از آلایش و آلام و اسقام این عالم طبیعی منتزع شود و عوالم حضور را که قبل از این نشئه باشد که عالم عقلش به اصطلاح میگویند و مراتب خود را در این نشئه که عالم طبیعت میگویند باصطلاح که نسخه جامعه این عالم تکوین است از جماد و نبات و حیوان و انسان یقین شهود میفهمد و میفهمد که قابلیت هر کمالی که به جهت هر موجودی است داراست و هر نقصی که منشأ شرور است که اصل اصولش امکان است که حدّ وجود عقل اول و نفس کلی است دیگر در مرتبه تنزّل به حدود نفس ناطقه میرسد. در این نشئه تمام حدود وجود موجود است که سرآمد نقص و منشأ شرور است را داراست و لذا اگر متابعت نفس و هوی کرد، مراتب اضلّ و انزل از بهائم است.
حیف است انسان، استعداد وجود را و قابلیت مکنونه موهوبه را ضایع کند و خود را در مرتبه اسفل السافلین و در زمره آنها منخرط سازد.
جان جنابعالي را دوست مي دارم و قابل ديدم، لذا زياد مصدع شدم. در تحصيل اهتمام کن، وقت را غنيمت بدان که از کف مي رود و ديگر بدست نمي آيد. عالم بعد که باصطلاح عالم برزخ است که عالم حسرت و ندامت است از مهملین و معطلین و عالم فوز به نتايج اعمال حسنه از براي عاملين و اولياء خدا.
ديگر حال ندارم، باقي طلب شما؛ اسئل الله ان يوفقنا لتحصيل مراضيه خالصاً لوجهه الکريم بحق محمد و آله والسلام عليکم و رحمةالله و برکاته.
سلام مخصوص به حضرت حجة الاسلام آقاي حاج سيد محمد رضا و رکن الاسلام آقاي حاج ميرزا مهدي دامت برکاتهما مي رسانم و التماس دعا از همه دارم. باقي حجج و ارکان اسلام از آقاياني که اظهار لطف فرمايند بحقير، سلام بآنها و التماس دعاي مخصوص از آنها در عهده حضرتعالي است و السلام عليکم و رحمةالله و برکاته.
الاحقر جمال الدين الگلپايگاني
روباهي از شتري پرسيد:
عمق اين رودخانه چقدر است؟
شتر جواب داد:
تا زانو
ولي وقتي روباه توي رودخانه پريد ، آب از سرش هم گذشت!
روباه همانطور که در آب دست و پا مي زد و غرق مي شد به شتر گفت:
تو که گفتي تا زانووووو!
و شتر جواب داد: بله ، تا زانوي من ، نه زانوي تو!
هنگامي که از کسي مشورت مي گيريم بايد شرايط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگيريم.
«لزوماً هر تجربه اي که ديگران دارند براي ما مناسب نيست»
*هیچ می دانستید*
در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود. ماجرایش چیست ؟
آیا
میدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را
می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی می شود .ترجمه نوحه را در زیر میخوانید
تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند:
👇👇👇👇👇👇
*تِزورونی اَعاهِـدکُم*
به زیارت من میآیید، با شما عهد میبندم
▪
*تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم*
میدانید که من شفيع شمایم
▪
*أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم*
اسامیتان را ثبت میکنم
▪
*هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
▪
*وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه*
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
▪
*أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه*
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآیید
▪
*یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه*
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪
*عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه*
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران!
▪
*تواسینی شَعائرْکُم*
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪
*تْرَوّینی مَدامِعْـکُم*
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪
*اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم*
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ*
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪
*إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ*
آمدید در حالی که نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪
*وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر*
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪
*اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ*
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪
*عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم*
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪
*مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم*
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی*
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪
*تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟*
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪
*بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی*
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد: مرا دریاب
▪
*صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی*
و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪
*کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ*
تیر هجرت کمرم را شکست
▪
*نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ*
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪
*اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ*
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪
*هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ*
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪
*اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ*
حاجتتان را میدانم، نیازی به گفتن نیست
▪
*وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ*
قسم به گلوی شیرخواره، حاجتتان را برآورده میکنم
▪
*یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ*
زائران من، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪
*اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ*
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪
*هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم*
خوش آمدید صدایتان میزند
▪
*یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم*
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی*
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید:
▪
*تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!*
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪
*ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی*
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪
*و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی*
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪
*تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره*
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪
*اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم*
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من،خوش آمدید.
4_5989961179995312059.ogg
778.8K
کربلا ..
اربعین دلتنگی ها...
@Rozekhon
ابتکاری زیبا و شگفت انگیز و قابل تحسین.
واقعاً براش زحمت کشیده اند. روی عکس قاری موردنظر بزن و هر سوره یا جزء قرآن رو که خواستی باصوتش انتخاب بکن.
http://www.quran4iphone.com/MenuPhotosAR.html
اگر می خواهید اجر و پاداشی مانند کوه بسوی تان سرازیر شود؛ این لینک رانشر دهید.
*#صدقه جاریه*
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
❁﷽❁
*شب اول قبر چیست؟*
در شب اول قبر چه اتفاقی می افتد که همه از آن وحشت دارند؟
آیا اصولاً در آن زمان شب و روز مفهومی دارد یا خیر؟
👇👇👇
هر مسلمان معتقدی می داند که در آیندهی دور یا نزدیک با چنین شبی روبرو خواهد بود.
ما در روایات داریم که کلمهی قبر همان عالم برزخ است.
این قبری که حفره ای است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار می دهند.
دیگر با این بدن دنیایی کاری ندارند و نظام دنیا برچیده می شود.
یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح می شود.
و با این بدن تا قیامت کاری نیست
بنابراین اگر گفته می شود فشار قبر سوال اول قبر وحشت قبر و تعبیراتی از این قبیل مراد برزخ است.
از همان زمان مرگ که فرد از عالم دنیا مفارقت می کند و روح از بدن جدا می شود شخص وارد برزخ می شود.
از امام صادق (ع) سوال کردند که برزخ چیست؟
فرمود : برزخ همان قبر است از هنگام مرگ تا قیامت.
این فاصلهی زمانی از زمان مرگ تا قیامت زندگی برزخی است.
آن ساعات اولیه ای که روح از بدن مفارقت کرده و جدا می شود
ساعات عجیبی است و حتی روزهای اولیه که روح انسان از بدن جدا شده و فرد می میرد روزهای عجیبی است.
از این جهت که در عین حالی که شخص از دنیا رفته هنوز به این خاطر که انس با آن عالم و موجودات برزخی نگرفته و سال ها با این بدن و نظام دنیوی انس گرفته آنچنان تحیر و سردرگمی و ابهامی دارد که درست نمی تواند دریابد که کیست. یعنی هنوز فکر می کند همان بدن خاکی است که در داخل حفره می گذارند.
با اینکه از آن بدن جدا شده اما به این خاطر که درست خود را نیافته گمان می کند که همان بدن است.
باید زمان بگذرد تا کم کم با عالم برزخ انس پیدا کرده و از این عالم دنیا دور شده و بداند که دیگر جدا شده است
در دین و توصیه های دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیهی میت را بکنید.
که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید.
توصیه های دینی چقدر زیبا شما را پیش برده تا آن میت بتواند خود را بیابد و درک کند که کجا است.
در قدم اول گفته شده که هنگام غسل آب داغ بر روی فرد نریخته و ادب بدن را حفظ کنید.
در روایت داریم که با او مدارا کرده و مهربان باشید.
چون شخص میت در آن جا حضور داشته و گمان می کند که همان بدن است.
چه بسا زمانی که می خواهند او را چپ و راست کنند اذیت می شود.
او مانند تنهی درخت نیست که هرکاری خواستند بکنند و آب داغ بر روی او بریزند.
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که خدا غضب می کند بر کسی که با مومن ضعیفی مدارا نمی کند.
این میت الان مومن ضعیف است و دست او از همه جا کوتاه بوده و کاری از او بر نمی آید بنابراین باید مراعات او را کرد
درقدم بعدی گفته شده وقتی او را تشییع می کنید و به سمت قبر می برید آهسته آهسته ببرید.
با شتاب نبرده و ناگهان او را وارد قبر نکنید.
چون او هنوز خود را نیافته و خیلی سخت است که بدن او وارد حفره شود.
امام صادق(ع) در روایتی فرمود که میت را در چند قدمی قبر بر روی زمین بگذارید چند لحظه صبر کنید.
بعد بلند کنید و یک مقدار جلوتر ببرید برای بار دوم بر روی زمین بگذارید.
باز یک مقدار جلوتر ببرید و برای بار سوم همین کار را تکرار کنید.
در آخر در کنار قبر بر روی زمین بگذارید
چون قبر وحشت های زیادی دارد. بگذارید آمادگی پیدا کند.
برای بار چهارم او را بلند کنید و بدن را وارد قبر کنید.
چقدر خوب است افرادی که این آداب را می دانند و می خواهند این کارها را بکنند در موقع دفن زیارت عاشورا بخوانند.
یا صدای قرآن و ذکر و صلوات بلند شود.
ما نمی دانیم ارتباط آن چیست ولی فقط می دانیم که ذکر به میت کمک می کند که زودتر خود را بیابد.
در قدم سوم گفته شده که وقتی او را داخل قبر می گذارید تلقین همراه با تکان دادن انجام دهید یعنی شخصی که وارد قبر می شود میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است.
به او بگوید توجه داشته باش
حواس خود را جمع کن و نترس.
وقتی که دو ملک می آیند و از تو سوال می کنند به آنها این جواب ها را بده.
چون میت گیج است فوق العاده این مسائل به درد او می خورد.
در قدم چهارم گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند.
نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند.
یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند
حضرت زهرا(س) در وصیت خود به امیرالمومنین (ع) فرمودند که بعد از مرگ من بالای سر من بنشین. بدرستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند.
یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند.
متأسفانه گاهی اوقات در این زمان برخی از افراد به زور بستگان میت را از سر قبر دور می کنند.
درست است که امکان دارد برخی از بستگان خیلی بی تابی کنند ولی این بی تابی کردن ها در آن زمان باید به گونه ای باشد که بیشتر به درد فرد متوفی بخو
رد.
یعنی انسان فقط نخواهد که غم خود را تخلیه کند.
چند نفر از آشنایان او بمانند و این تلقینات را انجام دهند.
این کارها قدم به قدم باعث می شود که فرد متوفی انس بگیرد.
او فریادهایی دارد که ما نمی شنویم
مرحوم آیت الله انصاری همدانی رضوان الله که استاد شهید دستغیب بودند می گفتند یک بار در همدان در حال تشییع شخصی بودند که من او را با بدن برزخی بالای جنازه دیدم.
البته کسی او را نمی دید.
می دیدم که او را به سمت تاریکی عمیق و مبهمی می برند.
می خواست فریاد بزند که خدایا من را نجات بده اما زبان او به سمت کلمهی خدا نمی چرخید.
من او را می شناختم که فرد بسیار ستمگر و از حکام آن زمان بود.
زبان او به خدا و کمک از خدا خواستن نمی چرخید.
او به مردم التماس می کرد که من را نبرید.
واقعاً یک حالاتی است که ما نمی شنویم.
بنابراین حالات اولیه حالات تحیر و ترس است.
شب اول قبر همان شبی است که فرد را دفن کرده اند.
عالم برزخ بر خلاف قیامت شب و روز دارد.
در قیامت خورشید و ماه و شب و روز برچیده می شود.
اما در برزخ هنوز شب و روز وجود دارد.
در قرآن در رابطه با فرعونیان داریم که آنها صبح و شام بر آتش عرضه می شوند.
امام صادق (ع) فرمود : این آیه مربوط به برزخ است که صبح و شام گفته است چون قیامت روز و شب ندارد.
در برزخ چون اولین شبی است که فرد با یک عالم ناشناخته و موجودات ناشناخته برخورد می کند و شب بودن نیز مزید بر علت است. آیا کسی می تواند به سادگی یک شب را در قبرستان بخوابد ؟
معمولاً افراد از این کار وحشت دارند.
حالا این فرد از یک طرف در عالم نامأنوس و ناشناخته و با دیدن چهره های عجیب و غریب از طرف دیگر که برخی از چهره های برزخی بسیار وحشتناک هستند و تنهایی و دلتنگی از کسانی که با آنها مأنوس بوده از طرف سوم در یک تحیر و ترس و اضطراب شدیدی فرو می رود.
لذا پیامبراکرم(ص) فرمود : شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است.
این همان شب اولی است که او را دفن می کنند.
اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمی خواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد.
البته تعلق روح به بدن تعلق تدبیری نیست به آن معنا که بدن را مدیریت کرده و بتواند حرکت کند.
اما انسی که از قبل بوده برقرار است.
لذا کسانی که به زیارت قبر متوفی می آیند
میت متوجه می شود و با آنها انس دارد
حق الزحمه صلوات بر محمد وآل محمد است
🌼🌸🍀🌼🌸🍀
🔻اولویتبندی در احسان🔻
⚡️ قرآن کریم در چند جای مختلف، مسلمانها رو به #احسان و #انفاق در راه خدا تشویق کرده. یه نمونهاش این آیه است:👇
🕋 وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَ بِذِی الْقُرْبَی وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَی وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ. (نساء/۳۶)
💢 و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید!
💢 و به پدر و مادر خود، نیکی کنید؛
💢 همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان،
💢 و همسایه نزدیک، و همسایه دور،
💢 و دوست و همنشین،
💢 و واماندگان در سفر،
💢 و بردگانی که مالک آنها هستید.
✨✨✨✨✨
👌 ابتدای آیه صحبت از #عبودیت و #بندگی است.👈 وَ اعْبُدُوا الله...👈 خدا را بپرستید.
🍃 بعد قرآن در ادامه میفرماید، این #بندگی و #عبودیتِ شما باید یک خیری هم داشته باشه.
❌ یعنی #بندگی فقط به نماز و روزه نیست❗️
✅️باید اهل #احسان باشید❗️
✔ #بنده👈 کسی است که اهل #احسان و #نیکوکاری باشه.
✔ #بنده👈 کسی است که #خیر و نفعش به دیگران برسه.
🍃 در دنبالهی آیه، برای #احسان کردن به دیگران، اولویتبندی هم مشخص میکنه. یعنی در #احسان کردن هم اولویت داریم. بعضیها مقدّم هستند.❤️
⚡️ اولویت در #احسان کردن به دیگران، به این ترتیبه:👇
1⃣ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا👈 پدر و مادر، که در احسان از همه مقدّمترند.
2⃣ وَ بِذِیالْقُرْبَی👈 خویشاوندان و فامیلها.
3⃣ وَ الْیَتَامَی👈 ایتام و کودکان بی سرپرست.
4⃣ وَ الْمَسَاکِینِ👈 فقرا و مساکین. «مسکین» از ریشه «سُکن»، به کسی گفته میشه که انقدر فقیر و تهی دسته که نمیتونه از مَسکن و خانه خود خارج بشه. یعنی فقر او رو از پا در آورده و خانه نشین کرده.
5⃣ وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَی👈 همسایه نزدیک
6⃣ وَ الْجَارِ الْجُنُبِ👈 همسایه دور
7⃣ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنبِ👈 یعنی كسى كه کنارِ آدم و هم صحبتِ آدم باشه.
حالا يا در سفر از ساير رفقا به آدم نزديكتر باشه،
و يا در غیرِ سفر، منزلش ديوار به ديوار آدم باشه،
و يا در محلّ کار رفیق آدم باشه.
خلاصه در یک جایی هم صحبت و همنشین آدم باشه.
8⃣ وَ ابْنِ السَّبِیلِ👈 یعنی در راه مانده. کسی که در سفر فقیر شده. ممکنه در شهر و وطن خودش وضع مالیاش خوب باشه. ولی الان توی مسافرت گیر کرده و پول نداره.
9⃣ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ👈 بردگان. یعنی کنیز و غلام و خدمتکار و...
#معارفقرآن #اولویتبندیدراحسان، #احسان، #انفاق، #عبودیت، #بندگی، #بنده
💜
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج