🍃🌸
چطور از ديگران تشكر كنيم ...
هیچ وقت یک "تشکر" خشک و خالی تحویل شنونده ات نده.
همیشه آن را تبدیل کن به " ممنونم به خاطر..."
آدم ها اغلب آنقدر از عبارات خشک و خالی " ممنون" استفاده می کنند که دیگر حتی به زحمت آن را می شنوی.
وقتی که روزنامه ی صبح را می خریم. یک " ممنونم" خشک و خالی به فروشنده که بقیه ی پولمان را پس می دهد، می گوییم.
آیا این همان "ممنونی" است که به عزیزی می گویی که شام خوشمزه ای برایت پخته است؟
پس در موقعیت مناسب ، همراه با عبارت "ممنونم" خود، دلیل تشکرت را هم ذکر کن!
"ممنونم به خاطر اینکه اومدی!"
"ممنونم که درک میکنی!"
" ممنونم که صبر کردی!"
" ممنونم که انقدر محبت داری!"
🍃🍂🌷🍁🌺🌾💐🌻🌺🌹🍀☘🌿🌴
* #رجب #روزه
🔻اگر انسان بتواند روزه بگيرد در سبک كردن بار انسان خيلي دخيل است. ما ها بايد به مسائل كليدی بيشتر توجه داشته باشيم.
🔸اگرچه روزه ضعف مي آورد. اگرچه كج خلقي و خواب مي آورد...
خواب روزه دار از دويدن هاي بي خود بهتر است. اگر فقط بخواهد بدود (اعمال عبادی غیر از روزه انجام دهد) گاهی انسان بايد چهل سال بدود. روزه كه ميگيرد اگر چه خوابش ببرد بهتر است.
بي خود اهلبيت اینقدر به روزه سفارش نمیكردند...
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📲 مطالعه بیشتر در نرمافزار الهادی:
👉 bonyadhad.blog.ir
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir
💬 سوال:
🔰 اگر احتمال دهیم که مانعی از رسیدن آب به اعضای وضو وجود دارد، وظیفه مان چیست؟
✅ پاسخ:
✍ اگر انسان احتمال دهد چیزی که مانع رسیدن آب است – مانند چسب – در ابرو، گوشه چشم و لب، روی ناخن یا دیگر اعضای وضو نمی گذارد آب وضو به آنها برسد در صورتی که احتمال او در نظر مردم به جا باشد – مثل آنکه بعد از گچ کاری احتمال دهد به دست چسبیده – باید قبل از وضو وارسی کند تا اگر مانعی هست، آن را برطرف سازد.
📖 برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1، ص 157.
#احکام
🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره3⃣1⃣1⃣
سلام زنی 34 ساله هستم. 10 ساله ازدواج کردم.دوفرزند پسر 6 و 3 ساله دارم.زمانی که پسر اولم رو حامله بودم خواهر شوهر کوچکتر از خودم(یک سال) که قبلا یک نامزدی کوتاه ناموفق داشت با پسری آشنا می شه.خانواده پسر پس از تحقیق؟؟ اعلام نارضایتی از ازدواج پسرشون با خواهرشوهرم می کنن.و می گن اطلاعات از طریق یه خبرچین به دستشون رسیده و باید از یکی از عروس های خواهرشوهرم بپرسن که کی هست؟ این جا بود که خواهرشوهرم به من که عروس خانواده بودم شک کردن....بعد از کلی ماجرا...و گذشت از جانب من و همسرم...اونا بالاخره با وجود عدم رضایت خانواده پسر با هم ازدواج کردن...6 سالی گذشت تا جدیدا خواهرشوهرم با مادرشوهرش رابطه برقرار کردن...و مادرشوهرش غیر مستقیم گفته خبرچین عروس شما نبوده...با این وجود شک خواهرشوهرم به من بیش تر شده که چرا مادرشوهرش اول یه حرفی زده و الان حرف دیگه ای....من که قبلا از دست مادرشوهرش ناراحت بودم الان از دست خودش ناراحتم...کلا فکرش نسبت به من منفیه!نمی دونم چطور باهاش برخورد کنم؟ هم خیلی دلخورم چند بار هم گفتم...به مادرشوهر خودم احترام فوق العاده ای قائلم.ولی هرچی باشه اون طرف دخترش رو می گیره؟ شوهرم رو خیلی دوست دارم ایشون هم همین طور؛ زندگی خوبی داریم. شوهرم همواره طرف من رو نگه داشته و به من اعتماد کامل داره ولی هر سری خواهرشوهرم رو می بینم یاد افکار و رفتارش می شم دو تا سوال داشتم:
1-رفتارم در جمع خانواده با خواهرشوهرم چه طور باشه؟
2-اگه مادرشوهرشو دیدم چیکار کنم چون با تهمتی که بهم زده اولین حاملگی و زایمان و.... رو که بهترین لحظات یه خانم هست رو خراب کرده.خانواده شوهرم رو نسبت به من بدبین کرده