💠 تبادل علمی
#علامه_حسن_زاده_آملی میفرماید:
«آقایی پیش من آمد و گفت:
میخواهم صرف و نحو بخوانم و گفت:
ماهیانه چقدر به شما بدهم که نزد شما #صرف و #نحو بخوانم؟
گفتم: بنده وقتی برای این امور ندارم.
بعد دیدم ایشان #زبان_فرانسه میداند.
گفتم: آقا! پس حالا که این طور است، یک روز من به شما درس #عربی میدهم، یک روز هم شما به من فرانسه تعلیم بدهید.
این گونه مبادله میکنیم که دیگر شما به ما پول ندهید و من هم که پول ندارم بدهم، درس فرانسه بخوانم.
بعد سؤال کردم: چطور است؟
ایشان قبول کرد و درسش را شروع کرد».
----------
📚عبدالرحمان باقرزاده بابلی، جمال سالکین، قم، انتشارات لاهیجی، ۱۳۷۹، چ ۱، صص ۱۶۸ و ۱۶۹.
♨️قابل توجه مسخره کنندگان و اذیت کنندگان دینداران👇
عن الصادق عليه السلام :
▫️إذا كانَ يومَ القِيامَةِ نادى مُنادٍ :
أينَ الصَّدودُ لِأولِيائي ؟ فيَقومُ قَومٌ لَيسَ عَلى وُجوهِهِم لَحمٌ ، فيُقالُ :
هؤلاءِ الّذينَ آذَوُا المُؤمِنينَ ونَصَبوا لَهُم وعانَدوهُم وعَنَّفوهُم في دِينِهِم ، ثُمَّ يُؤمَرُ بِهِم إلى جَهَنَّمَ .
امام صادق عليه السلام :
▫️ چون روز قيامت شود،آوازدهنده اى بانگ بر آورد كه : كجايند كسانى كه از دوستان من روى گرداندند (آنها را از حقوقشان محروم ساختند، يا آنان را ريشخند كردند)؟
پس، گروهى كه در چهره شان گوشتى وجود ندارد، برخيزند؛ گفته شود :
اينان كسانى هستند كه مؤمنان را آزار دادند و با آنان دشمنى و عناد ورزيدند و به خاطر دينشان ايشان را سخت سرزنش كردند؛ آن گاه فرمان داده شود كه آنها را به دوزخ برند.
📚 الكافي : 2/351/2.
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند
پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود )و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسیست؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید بمن امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس
راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
چه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند
راهب خطاب به آن سه نفر(ابوبکر و عمر و عثمان)گفت این ها شیخ ها و مردان بزرگی هستند اما متأسفانه به خود مغرور شدند و قصد بازگشت به روم کرد
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) (أمیرالمؤمنین ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید نامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام (ع )فرمود (او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم)
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد
امام علی (ع) پاسخ دادند:
آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است
آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است
(فإن ا لله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک)
پس راهب با شنیدن این پاسخها کمربندش را باز کرده و روی زمین انداخت ، امام علی ع را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری ص ، پس ماجرای تو با این قوم چیست؟ سپس تمام هدایا را به امام علی ع تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
👌عزيزان کپی و نشر فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقيست كه نصيب هركسي نميشود.
❗️❓هر وقت #خدا مُرد
👌نکته:
یکی از اساتید می فرمودند:
هر وقت خدا مُرد آن وقت غصه روزی رو داشته باش!
فتدبر
🆔 @hajfathi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خدای_مشهود
از خدای مشهود بترسید.
__
پایگاه حفظ و نشر آثار آیتالله احدی (مدظله)
🌐 @Ahadi_ir
👌پیشنهاد دانلود و تدبر.
👌حتما رفقا گوش بدهند.
🆔 @hajfathi_ir
❓❗️عطرت رو برا کی می زنی؟
عن النبی صلى الله عليه و آله :
▫️مَن تَطَيَّبَ للّه ِِ جاءَ يَومَ القِيامَةِ ورِيحُهُ أطيَبُ مِنَ المِسكِ، ومَن تَطَيَّبَ لِغَيرِ اللّه ِ جاءَ يَومَ القِيامَةِ ورِيحُهُ أنتَنُ مِن الجِيفَةِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
▫️هركه براى خدا ، خود را خوشبو كند، در روز قيامت بويش خوشتر از مشك است و هركه براى جز خدا خوشبو كند ، در روز قيامت بويش گندتر از مردار است .
📚المصنّف لعبد الرزّاق : 4/319/7933 .
💠 درس #عاشقی❤️
یکی از ارادتمندان شیخ رجب علی خیاط نقل میکند:
«مرحوم شیخ احمد سعیدی که مجتهدی بزرگ و استاد آقای برهان [۱] در درس خارج بود، روزی به من گفت:
«خیاطی در تهران سراغ داری که برای من یک قبا بدوزد؟ »
من جناب شیخ را معرفی کردم و آدرس او را دادم.
پس از مدتی شیخ احمد سعیدی را دیدم. تا نگاهش به من افتاد، گفت:
«با ما چه کردی؟! ما را کجا فرستادی؟! » گفتم: چطور؟ چه شده است؟!
گفت: «این آقایی که به من معرفی کردی، رفتم خدمتش که برایم قبا بدوزد، هنگامی که اندازه میگرفت، از کارم پرسید. گفتم: طلبه هستم. گفت: «درس میخوانی یا درس میدهی؟ » گفتم: درس میدهم. گفت: «چه درسی میدهی» گفتم: درس خارج. شیخ سری تکان داد و گفت: «خوب است، اما درس عاشقی بده! »
این جمله نمی دانم با من چه کرد، این جمله مرا دگرگون کرد! » و از آن پس آیت الله سعیدی با شیخ در ارتباط بود و خدمت او میرفت و مرا برای آشنا ساختن وی با شیخ دعا میکرد». [۲]
----------
📚منابع:
[۱]: از عالمان بزرگ تهران و مؤسس مدرسه علمیه برهان، مدفون در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری.
[۲]: نک: کیمیای محبت، صص ۱۶۸ و ۱۶۹.
هدایت شده از بنیاد بین المللی غدیر
✅ با کلیک بر روی لینک زیر به پانزده نرم افزار اندرویدی درباره #غدیر با موضوعات متنوع دسترسی پیدا کنید:
http://aghadir.blog.ir/1398/05/16/نرم-افزارهای-غدیر
#بنیاد_بین_المللی_غدیر_البرز
🆔 @bonyadeghadir
💠نمکدان می شکنید
نقل است روزی مردی نزد علامه مجلسی آمد و عرض کرد:
من همسایه ای دارم که اهل فسق و فجور است و شراب میخورد و با دوستان خود هر شب مجلس لهو و لعب دارد و آوازخوانان را جمع میکند و ما تا صبح از دست آنها آسایش نداریم.
علامه مجلسی فرمود: «یک شب آنها را به خانه ات دعوت کن، من نیز میآیم، ولی به آنها درباره آمدن من چیزی نگو! ». مرد به سراغ همسایه فاسدش رفت و از وی و دوستانش دعوت کرد به خانه او بیایند.
همسایه بسیار خوشحال شد و با خود اندیشید همسایه اش نیز به جرگه آنها پیوسته است. وقتی مرد فاسد و دوستانش به خانه همسایه رفتند، با دیدن علامه مجلسی بسیار ناراحت شدند، ولی ناراحتی خود را ابراز نکردند و فقط شروع به تمسخر علامه کردند و به ایشان گفتند:
ما دارای اخلاقی هستیم و شما نیز اخلاق خاصی دارید. اخلاق ما بهتر است یا شما؟ علامه پرسید: اخلاق شما چیست؟
گفتند: ما اگر نمک کسی را خوردیم، نمکدان را نمی شکنیم و به او خیانت نمی کنیم. علامه فرمود:
«من چنین اخلاقی را در شما نمی بینم. شما نان خدا را میخورید، ولی نمکدان میشکنید. »
آنها با شنیدن این سخن علامه به فکر فرو رفتند و با حالت خاصی مجلس را ترک کردند.
سپس فردای آن روز نزد علامه آمدند و اظهار توبه و پشیمانی کردند.
----------
📚 قصهها و خاطره ها، ص ۱۱۸؛ قصص و خواطر، ص ۱۲۷.
💠از شوق می مردند
امام باقر عليه السلام:
▫️ لَو يَعلَمُ النّاسُ ما في زِيارَةِ قَبرِ الحُسَينِ مِنَ الفَضلِ لَماتُوا شَوقا ؛
امام باقر عليه السلام:
▫️ اگر مردم مى دانستند در زيارت مزار امام حسين عليه السلامچه فضيلتى است از شوق آن مى مردند.
📚المحاسن، ج۱، ص ۱۸.
🌷سالروز شهادت یادگار کربلا امام باقر علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم.
💠به خاطر ظلم ستیزی دکترا را نپذیرفت
نقل است عده ای نزد علامه طباطبایی آمدند و به ایشان گفتند:
شاه قصد دارد به شما دکترای فلسفه بدهد.
علامه از شنیدن این سخن برآشفت و فرمود:
به هیچ عنوان از دستگاه ستم، چنین چیزی را نخواهم پذیرفت.
افراد بسیاری به ایشان اصرار کردند تا این عنوان را بپذیرد و گفتند:
به سودتان است این درجه را بپذیرید؛ زیرا اگر از پذیرفتن آن خودداری کنید، شاه عصبانی میشود و برایتان گرفتاری درست میشود، ولی علامه با شجاعت فرمود:
«از شاه هیچ گونه واهمه ای ندارم و حاضر به قبول دکترا نیستم».
----------
📚 یادها و یادگارها، ص ۵۳؛ احمد لقمانی، دیدار با ابرار (علامه طباطبایی، میزان معرفت)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰، چ ۱، ص ۱۰۳.
✅ #صلوات_خاصه امام محمد باقر علیه السلام
▫️اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِك
َاللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِك َوَ مَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِك َوَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ
🌹#شهادت حضرت #امام_باقر (ع) تسلیت باد.
ای حامی روضه های ارباب
وی مظهر علم رب الارباب
اسلام نفس گرفت از تو
ای نفس نفیس ام ارباب
#امام_باقر_علیه_السلام
1_90141287.mp3
13.49M
🎙بگو که برام گریه کنن توی منا
#زمینه_شهادت_امام_باقر (ع)
🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
هدایت شده از بنیاد بین المللی غدیر
✅برای تبلیغ غدیر کاری کن
کانال بزن،
گروه درست کن،
عکس و استیکر بساز،
پیامک بزن،
سخنرانی کن،
ایستگاه صلواتی بزن،
شیرینی پخش کن و....