💠چند خصلت ناب از امام رضا علیه السلام
[عیون أخبار الرضا علیه السلام] جَعْفَرُ بْنُ نُعَیْمِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ:
▫️ مَا رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام جَفَا أَحَداً بِکَلَامِهِ قَطُّ وَ مَا رَأَیْتُ قَطَعَ عَلَی أَحَدٍ کَلَامَهُ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُ وَ مَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَةٍ یَقْدِرُ عَلَیْهَا وَ لَا مَدَّ رِجْلَیْهِ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا اتَّکَأَ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِیهِ وَ مَمَالِیکِهِ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ تَفَلَ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ یُقَهْقِهُ فِی ضَحِکِهِ قَطُّ بَلْ کَانَ ضَحِکُهُ التَّبَسُّمَ وَ کَانَ إِذَا خَلَا وَ نُصِبَتْ مَائِدَتُهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَی مَائِدَتِهِ مَمَالِیکَهُ حَتَّی الْبَوَّابِ وَ السَّائِسِ وَ کَانَ علیه السلام قَلِیلَ النَّوْمِ بِاللَّیْلِ کَثِیرَ السَّهَرِ یُحْیِی أَکْثَرَ لَیَالِیهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَی الصُّبْحِ وَ کَانَ کَثِیرَ الصِّیَامِ فَلَا یَفُوتُهُ صِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فِی الشَّهْرِ وَ یَقُولُ ذَلِکَ صَوْمُ الدَّهْرِ وَ کَانَ علیه السلام کَثِیرَ الْمَعْرُوفِ وَ الصَّدَقَةِ فِی السِّرِّ وَ أَکْثَرُ ذَلِکَ یَکُونُ مِنْهُ فِی اللَّیَالِی الْمُظْلِمَةِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ رَأَی مِثْلَهُ فِی فَضْلِهِ فَلَا تُصَدِّقُوهُ .
------+++++-----
📚 عیون اخبار الرضا علیهالسلام،ج ۲ ص ۱۸۴.
ترجمه:
عیون اخبارالرضا: ابراهیم بن عباس میگوید:
▫️هرگز ندیدم حضرت رضا علیه السّلام با سخن خود کسی را برنجاند و هرگز ندیدم سخن کسی را قطع کند تا او صحبت خود را تمام میکرد و هرگز محتاجی را که قدرت رفع حاجتش را داشت، رد نکرد. هرگز پاهای خود را مقابل کسی که نشسته بود دراز نمی کرد و در مقابل کسی که نشسته بود، تکیه نمی کرد و هرگز غلامان خود را ناسزا نمی گفت و ندیدم که آب دهان به زمین بیندازد، و هرگز در موقع خنده قهقهه نمی زد، بلکه خنده آن جناب تبسم بود.
در خلوت سفره اش را که میگستردند، غلامان خود و حتی دربانها و مهتر چهارپایان را بر سفره خویش مینشاند. شبها کم میخوابید و بسیار بیدار بود. بیشتر شبها از ابتدای شب تا صبح، شب زنده دار بود. بسیار روزه میگرفت. روزه سه روز در ماه از او فوت نمی شد و میفرمود: این سه روز، روزه تمام عمر است. بسیار کار خیر میکرد و در پنهانی صدقه میداد. بیشتر در شبهای تاریک چنین کاری را میکرد. هر کس بگوید که چون او کسی را از نظر مقام و شخصیت دیده است، باور نکنید.
4_753173522385208256.mp3
1.21M
🏴 گوش بدید👆 دلتون وصل شد دعامون کنید
✅ صلوات خاصه آقا امام رضا❤️ علیه السلام
💠 تعهد به برگزاری مجالس
از آقای حاج محمد معصومی نقل است:
▫️ آن گونه که مرحوم پدرم، حاج حسین آقا #معصومی برای ما نقل میکرد، مرحوم آقا #شیخ_مرتضی_زاهد به برقراری جلسه هایش بسیار حساس بود.
ایشان در #هفته به صورت ثابت، هر
شب جلسه داشت و #شبهای_جمعه جلسه ایشان در خانه ما برقرار بود.
همچنین، روزها در جلسه ای مخصوص #زنان، به #تعلیم و #تربیت بانوان با #ایمان تهران میپرداخت که یکی از جلسههای ویژه بانوان، هر هفته صبحهای سه شنبه، در خانه خود آقا شیخ مرتضی برقرار بود. این جلسهها در هیچ شرایطی تعطیل نمی شد؛ حتی در زمستانهای سرد و یخ بندان.
-----+++++-----
📚آقا شیخ مرتضی زاهد، ص ۱۶۰.
[سیره اخلاقی علما - صفحه ۵۴]
May 11
May 11
💠هماهنگی رفتار و گفتار
نقل است #ملامهدی_نراقی، نسخه ای از کتاب اخلاقی #جامع_السعادات را پیش از چاپ برای سید مهدی #بحرالعلوم فرستاد تا ایشان #کتاب را مطالعه و درباره آن اظهارنظر کند. پس از مدتی خود ملامهدی به #نجف رفت.
خبر ورود ملامهدی همه جا منتشر شد و همه عالمان به جز سید بحرالعلوم به دیدن او آمدند.
چند روز گذشت، ولی از سید خبری نشد. ازاین رو، ملامهدی تصمیم گرفت به دیدار #سید برود. به خانه سید رفت، #سلام کرد و با #فروتنی نشست، ولی سید به او اعتنایی نکرد. اندکی نشست و بازگشت.
سپس چند روز بعد دوباره به دیدار سید رفت، ولی این بار نیز #احترام شایسته ای از سید ندید.
وقتی ملامهدی برای بار سوم به دیدار سید رفت، این بار سید #پابرهنه به پیشوازش آمد و وی را در #آغوش گرفت و بسیار احترام کرد.
آن گاه فرمود:
«شما کتابی بسیار ارزشمند درباره #اخلاق نوشته اید و من همه آن را به دقت خواندم. اینکه من به دیدن شما نیامدم و حتی دو مرتبه به دیدن من آمدید و شما را احترام نکردم، به این دلیل بود که ببینم شما چقدر به کتاب خودتان #عمل میکنید. آیا قادر به #خویشتن_داری هستید یا خیر؟ اکنون به من ثابت شد که #مقام والایی در اخلاق دارید».
------+++++-----
📚قصهها و خاطره ها، صص ۱۴۱ و ۱۴۲.
سیره اخلاقی علما - صفحه ۵۵
💠 اثر #ترک_گناه را بخوانید👇
#رجبعلی_خیاط می گوید:
▫️ «در ایّام جوانی دختری رعنا و #زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای #خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم:
«رجبعلی! #خدا می تواند تو را خیلی #امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این #حرام آماده و #لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.
سپس به خداوند عرضه داشتم:
#«خدایا! من این #گناه را برای تو ترک می کنم، #تو_هم_مرا_برای_خودت_تربیت_کن!»
آن گاه #یوسف گونه پا به #فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده #برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی #اسرار برای او #کشف می شود.
-----+++++-----
📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
HAJFATHI
💠 اثر #ترک_گناه را بخوانید👇 #رجبعلی_خیاط می گوید: ▫️ «در ایّام جوانی دختری رعنا و #زیبا از بستگان،