••
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنایی
#حافظ
#حاج_قاسم_ما
#ابومهدی
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
دڪَر مپرس ز تاثیـــرِ آهِ بۍاثرم
به آتشۍ ڪه ندارد هزار بارم سوخت...
#بیدل...
#پنجشنبههایدلتنگی 💔
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
یک شب دلش شکست
به زینب گلایه کرد
فردا هنوز سَر نزده،
انتخاب شد ...
#نجوای_حاج_قاسم_سلیمانی
#کنار_مزار_مطهر_حضرت_زینب
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و خدا شما را برای ما فرستاد تا طعم بهشت را بچشیم.
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
گفت:
همیشه دلم می خواست كف پای مادرم را ببوسم ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم كه این جا آمدم، بالاخره سعادت پیدا كردم و كف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فكر می كردم حتماً رفتنی ام كه خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.
#شهید_سلیمانی ♥️
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
کارۍ کنید کھ وقتے↯
کسے شما را ملـاقات مےکند
احساس کند کھ یـك شھید
را ملـاقات کردھ است . . .!
#شهیداحمدکاظمی ♥️
#کمےبشنویمازشھدا••🌱
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
نوکر نَتَوان به هیچ کُشتن
اِلّا به فراقِ رویِ ارباب ...
#شب_زیارتی_ارباب 💔
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
#خاطره
✍توی مسجد روستا مراسم ختم گرفتند
مردم میامدند برای عرض تسلیت .
یکهو حاجی از مسجد زد بیرون !
فهمیدیم اتفاقی افتاده.
پشت سرش راه افتادم .
کمی ان طرف تر از ورودی مسجد ،
گیت بازرسی گذاشته بودند و مردم را میگشتند !
خیلی بدش آمد.
اخم پیشانیش را چین انداخت .
رفت و با ناراحتی گفت:
« ما سی سال کسب آبرو کردیم ،
جمع کنید این ها رو !
مردم باید راحت رفت و آمد کنند،
ما داریم برای آسایش همین مردم کار میکنیم،
نه اینکه اون ها رو بذاریم تو تنگنا.
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |