#سلام_بر_فداییان_حج_ابراهیمی_و_قربانیان_منای_عشق
یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند
خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند
آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند
با پای سر خود را به مسلخ میرساندند
با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند
خود را همه ،قربانیِ الله کردند
مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند
در حالت سجده بر آن مسجود ماندند
حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند
حجاج بیت الله، درسی تازه دادند
یاد شهيدان را دوباره زنده کردند
خود را فدای امتی رزمنده کردند
این جان سپردنها بما پیغامی آورد
امواجی از بیداری اسلامی آورد
شد مفتضح آل سعود، آماده باشید
تا رفتن قوم یهود، آماده باشید
جرثومه کفار اینک رفتنی شد
طاغوت استکبار بی شک مردنی شد
هر جا که هر دولت درافتد با ولایت
ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت
مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد
آمال دُور مشرکین باد هوا شد
ما با بنی مروان و مرحب در ستیزیم
با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم
ما بولهب های زمان را میشناسیم
شیطان پرستان جهان را میشناسیم
ما کاخهای شیشه ای را رَد گرفتیم
رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم
امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد
سرتاسر جغرافیای دین، منا شد
امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است
از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است
این فتنه ها پرورده قوم یهودند
بازیگر این فتنه ها آل سعودند
اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد
این امت آزاده بس آزاده تر شد
نسلی که خود را با شهادت روبرو دید
راه شهید کربلا را پیش رو دید
ما کربلا را کعبه دل میشماریم
شش گوشه را چون قبلۀ دل میشماریم
پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم
پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم
#سلام_بر_فداییان_حج_ابراهیمی_و_قربانیان_منای_عشق
@hajmahmoodzholideh
#بیتوته_در_صحرای_عرفات
ای شمع انجمن همه پروانه ی توائیم
ای لیلی کرم همه دیوانه ی توئیم
ما را جواب ده که از اینجا کجا رویم
ای صاحب کرم همه در خانه ی توئیم
بی تو نمی سزد که نفس عاشقت کشد
ما همدمان هر شبِ کاشانه ی توئیم
همسفرگان رزق بیا با نیت شدیم
ما تشنه گان جرعه ی میخانه ی توئیم
قربانیان کوی تو اندر منای عشق
ما حاجی فدایی و دیوانه ی توئیم
بی تو نیازرد این عرفاتم به تلِّ خاک
ما عاشقان آن رخ جانانه ی توئیم
جان می دهیم بر تو که جانان عالمی
جایت نشان بده همه مستانه ی توئیم
بیتوته کرده ایم در این دشت انتظار
ما معتکف به گوشه ی غمخانه ی توئیم
#بیتوته_در_صحرای_عرفات
@hajmahmoodzholideh
#یا_حسین_ع_ادرکنی
#روز_عرفه
حج از حجاز عازم دشت بلا شده
حاجی عشق راهی کرب و بلا شده
این حاجیان سلالۀ زهرای اطهرند
یک کاروان نور سفیر خدا شده
اینها فدائیان تولای حیدرند
ذبح عظیم راهی دشت منا شده
پنهان کنید از عرفه خیمه گاه را
این خیمه گاه بازدهش نینوا شده
حج را بَدَل به عمره کند حجت خدا
زیرا حریم حرمت آن زیر پا شده
نور خدا به ظلمت شب بار بسته است
یعنی که وقت هدیۀ خون خدا شده
ای محرمان رکاب بگیرید عمه را
زینب پیمبر سفر کربلا شده
رؤیت شده ستارۀ دنباله دار عشق
از آسمان به سوی زمین راه وا شده
اطفال خردسال زبان بسته را ببین
حالا زبانشان به عمو ، آب وا شده
#یا_حسین_ع_ادرکنی
#روز_عرفه
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_امام_هادی_ع
روزی ما شد در این ظلمت جمال آفتاب
خوش درخشیدیم در ظل کمال آفتاب
ذره ای بودیم و گردیدیم مال آفتاب
آمدیم آگه شویم از شرح حال آفتاب
وه چه شیرین است صحبت از وصال آفتاب
ما کجا تمثیل روی بی مثال آفتاب
اذن دادند و خریدند و بها دادند باز
ناز کردند و رها کردند و جا دادند باز
ما از اول ریشه خود را ولایت یافتیم
از همان روز ازل راه هدایت یافتیم
ذات خود را بی تمنا در عنایت یافتیم
ابتدا تا انتها را ، تا به غایت یافتیم
راه خود را چارده گونه حکایت یافتیم
خویش را در لابلای این روایت یافتیم
ما اضافات گل آن چارده هادی شدیم
چارده قرن است در هر لحظه امدادی شدیم
چارده انسان کامل را به ما بخشیده اند
چارده قرآن نازل را به بخشیده اند
چارده دریا و ساحل را به ما بخشیده اند
چارده دستان فاضل را به ما بخشیده اند
چارده مولای عادل را به ما بخشیده اند
چارده طی مراحل را به ما بخشیده اند
پس نداریم آرزویی جز صراط المستقیم
زلف ما خورده گره با این کریمان کریم
هر یک از این چارده را رمز و رازی بیشتر
هادی دین را و لیکن دلنوازی بیشتر
دومین ابن الرضا را هست نازی بیشتر
هرکه با لطفش نشیند دلنوازی بیشتر
با دل عاشق کند معشوق بازی بیشتر
هرکه خواهد معرفت او را نیازی بیشتر
مکتب او شیعه را تا حق هدایت می کند
با زیارت نامه تدریس ولایت می کند
در زیارت جامعه ، هر فیض می بارد از اوست
گر زیارات غدیریه صفا دارد از اوست
هرکه دستی بر دعا هر لحظه بردارد از اوست
هرکه احکام خدا را فرض بشمارد از اوست
زائر قبر رضا هر سجده بگذارد از اوست
در دل ما هرکه بذر روضه می کارد از اوست
هر که با هادی است،محبوب المساکین می شود
شیعه هادی است ، هادی المضلین می شود
هادی دلهاست حب حضرت ابن الجواد
قبله جانهاست قدّ و قامت ابن الجواد
بر فلک مولاست ذات خلقت ابن الجواد
کاشف غمهاست نور طلعت ابن الجواد
والی والاست ما را طینت ابن الجواد
عالم بالاست ذیل دولت ابن الجواد
اوست فرزند جواد و حضرت نورُ الفواد
هم جواد بنُ الجواد بنُ الجواد بنُ الجواد
نام زیبایش علی ، روی دل آرایش علی
قد رعنایش علی،رخسار یکتایش علی
نقش سیمایش علی ، کُنهِ تولایش علی
خلق والایش علی ، اعلای اسمایش علی
دین و دنیایش علی ، مقصود و عقبایش علی
مهر و امضایش علی ، جنات و مینایش علی
بر محبانش مجیر است و بشیر است و نذیر
رمز میلادش غدیر است و غدیر است و غدیر
چون نظر بر قلب پر از مهر شاگردان کند
نام ابن مهزیارش جلوه هر دوران کند
مرقد عبدالعظیمش فخر بر ایران کند
کربلایی در دل ایران بنا اینسان کند
کارهای سخت را با یک نظر آسان کند
کاش ما را بر قدوم مهدی اش قربان کند
بهر میلادش اگر لبخند بر دلها نشست
عید قربانش صفا ، عید غدیرش مروه است
با وجودی که بُوَد مهدِ معارف محفلش
گاه در تبعید و گاهی کنج زندان منزلش
با اسارت با جسارت آشنا جان و دلش
یاد عمه زینب و آن ناقة بی محملش
چشم او از اشک دریا بود و چهره ساحلش
کربلا را دید ویران ، مثل روز اولش
سامرا ویرانه اما راه دین آباد ماند
نور هادی در دل و طاغوت بی بنیاد ماند
#ولادت_امام_هادی_ع
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_امام_هادی_ع
نوری درخشید و به عالم روشنا داد
هادی شد و ره را نشان بر آشنا داد
ظلمت زدود از دهر و چندان فیض بخشید
تا بر کویر جانمان آب بقا داد
آیات قرآن را تلاوت کرد و تفسیر
تا سینه ها را جلوه ای از هل اتی داد
حقِ صراط المستقیم اش را ادا کرد
وقتی که دل را نوری از خیر النسا داد
باآیه های روشن رفتار خوبش
هر دم نشانی از صفای مجتبی داد
هادی همان نور هدایت گستری که
راه هدایت را نشان تا کربلا داد
حق معلم دارد او بر گردن ما
درس زیارت جامعه ، هادی بما داد
با روح دین دلهای ما را آشنا کرد
ما را ز رأفت راه در حصن رضا داد
می بوسم آن دستی که او این دستها را
دست علی یعنی بدستان خدا داد
تکرار شد حب علی تا چارده بار
وقتی که او شرح علی مرتضی داد
شرح غدیر از او بدست ما رسیده
با یک هدایتنامه مشقی از ولا داد
آری هدایتگر به کشتی غدیر است
یعنی خدا سکان بدست ناخدا داد
دشمن بخوبی از مقامش با خبر بود
او انتشار نهضت خون خدا داد
اصلاً جهادش گوشه تبعید گُل کرد
وقتی به خیل شیعیان درس وفا داد
درس وفا بر عهد ، در ایام سختی
درس صبوری رابه هنگام بلا داد
درس اقامت در مسیر استقامت
درس شجاعت در ره آل عبا داد
درس خشوع و بندگی در محضر حق
درس تواضع با همه مردم بما داد
شب زنده داری نیز کار هر شبش بود
حق عبادت را بدستان دعا داد
حق یتیمان و فقیران و مساکین
حق ضعيفان را به هر قیمت ، بها داد
هر سائلي از کوی او حاجت روا شد
حاجت نگفته پاسخ هر بنده را داد
تنها حسن دارایی خود را نبخشید
او نیز هر چه داشت در راه خدا داد
با نا امیدان از در امید بنشست
بر بی پناهان رو گشاده جاه و جا داد
جود و کرم لطف و عطا نیکی و احسان
با این فضائل حقِ دستان عطا داد
حتی ز دشمن روی خود را بر نگرداند
پور علی حق بشر را تا کجا داد
تنها بشر نه بلکه حیوانات را هم
دستان پر مهرش نوازش از وفا داد
این خانواده اصلااز ریشه کریمند
اما بشر ((حقِ ذَوِی القربی)) کجا داد
((حق ذوی القربی)) نشد هرگز رعایت
با اینکه هر چه داشت آل مصطفی داد
حق خلافت را از اول غصب کردند
مزد رسالت را هم از دست جفا داد
از ابتدا تا انتها ، حق را ربودند
باطل بجای حق نشست و حکمها داد
فرمود با گریه رئیس مذهب ما
دشمن بما یا تیغ یا زهر جفا داد
گه درد سیلی و سنان و ریسمان بود
گه شرح غربت را ذبیحا بالقفا داد
اما مهیا باش آقا خواهد آمد
آنکه روایات ظهورش وعده ها داد
#ولادت_امام_هادی_ع
@hajmahmoodzholideh
#السلام_علیک_یا_امیرالمومنین_ع
#شعر_غدیر
حسرتی دارم به دریا تا کنار ساحلم
دل به دریا می زنم تا غوطه ور گردد دلم
تا ترا دارم حریف موجهای باطلم
تا تویی سلطان دلها من به سلطان سائلم
منکه مست بادۀ جام شراب کاملم
من تمام عمر این می را قناعت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
سیر در آفاق کردم راه را دیدم علی
جلوه خورشید و نور ماه را دیدم علی
ترجمان ذکر یا الله را دیدم علی
بر تمام ملک هستی شاه را دیدم علی
هادی هر بندۀ گمراه را دیدم علی
کوری چشم عدو با یار بیعت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
خُم خُم اکنون بادۀ خمّ غدیرم داده اند
بادۀ مِنّا ز دستان امیرم داده اند
در میان ذکرها ذکر کبیرم داده اند
آسمانها از زمین بهتر سفیرم داده اند
بندگی را هدیه بر قلب اسیرم داده اند
بندۀ درگاهم و درک ولایت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
پرچم پیغمبرم بر دوش مولایم علی است
بر سر دوش نبی این کیست آقایم علی است
هم وزیر و هم وصیِ شاه بطحایم علی است
اول و آخر علی و دین و دنیایم علی است
گفت پیغمبر فقط همپای زهرایم علی است
با علی از خصم ابراز برائت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
فاتح خندق ، امیر بدر و خیبر حیدر است
قاصم کفار و شمشیر پیمبر حیدر است
در تمام جنگها میر مظفر حیدر است
صاحب تیغ دودم معنای صفدر حیدر است
پهلوان بی سپر الله اکبر حیدر است
لافتی الا علی را ذکر هیئت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
کیست جز حیدر که عالم را سراسر نور کرد
قاسطین و مارقین و ناکثین را کور کرد
کیست جز حیدر که کار انبیا را جور کرد
کیست جز حیدر که چشم فتنه ها را کور کرد
کیست جز حیدر که مهمانی به کوه طور کرد
من ز نام نامی او کسب عزت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
رمز و راز این رسالت جز ولایت هیچ نیست
این ولایت بر بشر غیر از عنایت هیچ نیست
این عنایت خلق را غیر از هدایت هیچ نیست
این هدایت جز عمل بر یک روایت هیچ نیست
کار ما از این ولایت جز حمایت هیچ نیست
از تولّای علی هر دم حمایت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
گفت پیغمبر هر آنکس در تولای من است
بعد من امضای حیدر اصل امضای من است
او امیر المومنین والی والای من است
هم حبیب خالق و محبوب مولای من است
کفو او زهرا و او همتای زهرای من است
با علی تکمیل دین ،ختم رسالت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
این بشارت از امین وحی ، جبرائیل شد
بهترین آیات قرآن این زمان تنزیل شد
اینک از اسلام در هفت آسمان تجلیل شد
با تولای علی دین خدا تکمیل شد
مکر شیطان ، فتنه ابلیسیان تعطیل شد
این مهم را بر همه عالم روایت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
بهترین روز علی روز غدیر حضرت است
روز آقایی شیعه روز آل عصمت است
بر سرش تاج ولایت با ولایش بیعت است
روز تبریک محبین علی بر عترت است
از برای دشمنان امروز روز حسرت است
حال ، عالم را خبر از یک حقیقت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
وای از روزی که روز غربت مولا شود
روبرو با فاطمه در کوچه ای اعدا شود
دست مولا بسته و دست عدویش وا شود
دود و آتش از حریم مصطفی بالا شود
اختیار دین حق در دست یک شورا شود
تا قیامت خویش را غرق مصیبت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
تا علی تنها نماند ترک لذت لازم است
دست از دنیا بریدن درک عزت لازم است
حق ز باطل را جدا کردن بصیرت لازم است
لحظه لحظه دین حق را فتح و نصرت لازم است
یاری دین خدا در اوج غربت لازم است
سینۀ خود را سپر من با شجاعت می کنم
از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم
#السلام_علیک_یا_امیرالمومنین_ع
#شعر_غدیر
@hajmahmoodzholideh
#غدیریه
دلی که عارف بالله می شود ایدل
ملازم ولی الله می شود ایدل
دلی بدون علی امتحان نمی گردد
دلی که شک کند از شیعیان نمی گردد
حقیقت همۀ دین حق ولای علی است
خوشا دلی که ز اخلاص مبتلای علی است
علی امیر دو عالم ستون دین خداست
علی قرار زمین و مدار عرش و سماست
علی بهشت برین و علی امام مبین
علی مدبّر و فرمانروای اهل یقین
چه بهتر آنکه علی از زبان خود گوید
به وصف حضرت خود با بیان خود گوید
منم که چهرۀ والای حیِّ دادارم
منم که صورت آئینه دار اَسرارم
منم امین رسولان منم هُدای رسل
منم امام امامان منم امیر سُبُل
منم که دین خدا را زبان گویايم
منم که در شب تاریک چشم بینایم
منم که ترجمۀ مُحیی و ممیت شدم
منم که جان به کفِ لیله الَمبیت شدم
منم علی که شناساند اسم اعظم را
منم علی که وصی شد رسول اکرم را
من دلیل قبولیِ توبۀ آدم
منم ملازم معراج حضرت خاتم
منم معلم داود و منجی نوحم
منم که معنی لوحم مؤید روحم
منم که واسطِ فیض خدای یکتایم
به نوح و یونس و موسی امیر دریایم
من از حلال و حرام شما خبر دارم
من از نهانِ کلام شما خبر دارم
هر آنکه معرفتم را به سینه بسپارد
سزاست در ره دین جان خویش بگذارد
نخوانده ای مگر از آیه های قرآنی
به وصف و مدح من از نامهای رحمانی
علی است چشم خدا در نهان و پیداها
علی است جَنب خدا در میان شیداها
علی است دست خدا دست حضرت داور
علی است پای خدا روی دوش پیغمبر
علی است وجه خدا در تمامی ملکوت
علی است روح خدا با تمامیِ جبروت
علی است مَرد عدالت علی است مرد شرف
علی است شاه ولایت علی است شاه نجف
علی است مادح و ممدوحِ مُصحف قرآن
علی است عاشق و معشوقِ حضرت سبحان
علی است شاهد احوال ، اسم اعظم را
علی است آیۀ اِکمال ، دین خاتم را
علی است سنجش و میزانِ کفّۀ اعمال
علی است دیدۀ بینا به ذرّهٌ مثقال
علی است صاحب تیغ دودم به هر پیکار
علی است قالعِ خیلِ منافق و کفّار
علی است آنکه شود چشم فتنه از او کور
ز انحراف و خطا می کند بشر را دور
علی است فاتح خیبر علی است فاتح بدر
علی است ساقی کوثر علی است معنی قدر
علی است سورۀ توحید علی است آیۀ نور
علی است صاحب سینا علی است صاحب نور
علی است جان پیمبر علی اَباالحسنین
علی است صادر و مصدور علی اَبا الکونین
علی است قافله سالار انبیای سَلف
علی است حیدر کرارِ ذوالفقار به کف
علی علی است که مَسند نشین احمد شد
علی علی است که اول ولی سرمد شد
علی علی است که برتر زِ هَر نبی و ولی است
علی علی است که اَعلا و عالی است و علی است
علی علی است که در اوج بندگی یکتاست
علی علی است که تنها به فاطمه همتاست
علی علی است که سر تا بپا خداوند است
علی علی است که دین خدا به او بند است
علی علی است که عبد عبید پیغمبر
علی علی است وصیّ رشید پیغمبر
علی علی است که جان رسول اعظم اوست
علی علی است که عشق نبی اکرم اوست
علی علی علی حیدر علی علی مولا
علی علی علی افضل علی علی والا
دلی که همدلیِ آل مصطفی دارد
یقین بهای تولّای مرتضی دارد
کجاست شیعه که جای امامِ حق بیند
بروی دوش پیمبر مُقامِ حق بیند
چه مرکبی ز سر دوش مصطفی برتر
چه راکبی ز قدمهای مرتضی بهتر
قسم به روز غدیرش که روز آقایی است
غدیر خاطرۀ با صفای مولایی است
و در میان خلایق نبی به صوت جلی
به نسل های بشر گفت از ولای علی
هر آنکه سید و مولای او منم امروز
علی است سید و مولای او پس از اینروز
قسم به عهد ولایت که بسته شد آنجا
مرامنامۀ بیعت شکسته شد آنجا
مپرس ای دل محزون به ناله ای مغموم
چه بود خاطرۀ تلخِ اولین مظلوم
که دستهای دروغین بیعتِ اعدا
به ضربه های پر ازکینه شد بَدَل فردا
چه شد که بازوی کوثر شکسته شد ای وای
دو دست حیدر کرار بسته شد ای وای
بیا که کوچۀ باریکِ عبرت است اینجا
بدان که موسم تجدید بیعت است اینجا
غدیر با همه اوصاف مثل یک پیک است
زمان فهم و بصیرت زمان لبّیک است
غدیر جز طلبِ نقطۀ رهایی نیست
دل از گنه چو رها نیست کربلایی نیست
دلا بیا و به عشق علی خدایی شو
چو گَرد قافله برخیز و کربلایی شو
حسین می رود و می برد دلِ ما را
و خوانده یوسفِ منزل به منزل ما را
کجاست یوسف زهرا کجاست منتقمش
کجاست خیل صفوف سپاه منسجمش
#غدیریه
@hajmahmoodzholideh
#کجاست_هفته_دولت_؟_!
هنوز مست تقلب، هنوز محو تقلا
هنوز غرق غرور و هنوز وعدۀ فردا
هماره پشت به میهن، چراغِ سبز به دشمن
سخن به سفسطه راندن، هنوز دوز و کلک ها
رویّه ای شده اینک، عبا أمامه و عینک
علیه مذهب و مسلک علیه سید و مولا
امید رفته و تدبیر، و مانده حیله و تزویر
عزیز فاطمه دلگیر، امیر قافله تنها
تَوّرم است فراوان، و کسب و کار، پریشان
چها روا به فقیران، از این معیشتِ ضَنکا
مذبذبین همه نان بُر، مطفّفین به تکاثُر
و نانِ کارگر آجر، و کوهِ درد مهیّا
حقوقهای نجومی، دروغهای هجومی
هزار غصه در این سو، هزار فتنه در آنجا
مذاکراتْ معما، معاملاتْ مُجزّا
و پشت پردۀ برجام…آه از اینهمه غمها
در این فضای مجازی، گرفته فتنه به بازی
مسیر روح خدا را، وصیت شهدا را
مقاومت که رها شد! مجاهدت به کجا شد؟
به راه عترت و قرآن، کجاست همتِ والا
یمن اسیر تهاجم، عراق غرقِ تألّم
قطیف سوریه لبنان، مدافعانِ تولّا
کسی به غیرِ ولایت، ز دین نکرد حمایت
مدافعانِ حرم را، کسی نداد تسلا
چه شد که اینهمه غفلت گرفت جای بصیرت
چه شد که کرد خیانت، به قبله مَردِ مصلا
نقاب روی نقاب و حجاب روی حجاب و
نفاق روی نفاق و خواص غرقِ تماشا
کجاست هفتۀ دولت، کجاست یاریِ ملت
چه شد رجائیِ مظلوم، کجاست باهنرِ ما
بجز تَبسّمِ برجام، ندیده ایم ز اقدام
نشان ز سالِ عمل کو نشانِ روشن و پیدا
امید تا دمِ آخر، فقط اشارۀ رهبر
همه بگوش برادر، برای یاری آقا
بخوان امام زمان را، بگیر خط امان را
به الأمان و به الغوث دخیل زادۀ زهرا
نمانده غیر تو تدبیر، بیا زمانه شده دیر
نشسته ایم به امّیدِ صبحِ آن شبِ یلدا
#کجاست_هفته_دولت_؟_!
@hajmahmoodzholideh
#روضه_بین_راه
قدری به سینه آه برایم بیاورید
پیراهن سیاه برایم بیاورید
اخبار بین راه برایم بیاورید
تربت ز قتلگاه برایم بیاورید
دارد حسین می رود انگار کربلا
دارد دل رسول خدا می شود مذاب
می ریزد اشک روضه ز چشم ابوتراب
شد نوحه های فاطمه هم نالة رباب
کودک چقدر می خورد از نهر آب،آب
دارد عجیب قصة غمبار ، کربلا
این نالة دمادم زهرای اطهر است
زینب بدان که کرب و بلا پر ز لشگر است
تا چند روز بعد ، حسینِ تو بی سر است
آنروز روز غارت خلخال و معجر است
بدتر ز روضة در و دیوار ، کربلا
گریان تست مادر تو ای حسین من
بر نیزه می رود سر تو ای حسین من
گردد اسیر خواهر تو ای حسین من
گردد یتیم دختر تو ای حسین من
تا شام و کوفه همره اغیار ، کربلا
عباس من تو دور و بر کاروان بمان
همراه زینب و کمک بانوان بمان
پشت و پناه لشگر و پیر و جوان بمان
پیش حسین من به تمام توان بمان
بی تو نداشت سید و سالار ، کربلا
این قافله به سوی شهادت روانه است
شب نامه های مردم کوفه بهانه است
از غربت حسین هزاران نشانه است
در انتظار زینب من تازیانه است
زینب کجا و کوچه و بازار ، کربلا
انگار بوی پیرهنی را شنیده اند
اینها حدیث بی کفنی را شنیده اند
این سمّ اسبها بدنی را شنیده اند
این نیزه ها لب و دهنی را شنیده اند
رفت از مدینه تیزيِ مسمار ، کربلا
مادر هنوز پهلوی من درد می کند
این زخمهای بازوی من درد می کند
جای کبودیِ روی من درد می کند
خوردم زمین و زانوی من درد می کند
وای از حدیث سیلی خونبار ، کربلا
روزی که وقت آمدنِ لشگرم رسد
ایام دادخواهیِ پيغمبرم رسد
مهدیِ من به داد دل مضطرم رسد
هم انتقام غنچه گل پرپرم رسد
پس مرگ بر منافق و کفار ، کربلا
#روضه_بین_راه
@hajmahmoodzholideh
#روضه_تنور_خولی_ملعون
#و_رؤیای_صادقه_دختر_امام_حسین_ع_در_زندان_کوفه
بود حیران دختری در خواب ناز
دید اسراری در آن رویای باز
دید بابا را به چشم پرگهر
در میان مطبخی ببریده سر
صاعقی آمد سوی کاشانه ای
طور سینا شد تنور خانه ای
هودجی همراه جبریل امین
از جنان آورد زهرا را غمین
آمدند از آسمان با شور و شین
آسمانی ها به دیدار حسین
آن خلیل ، آن نوح ، آن عیسی بود
آن پریشان ، آدم ، آن موسی بود
آشنا این ناله و این زمزمه است
این پیمبر ، این علی ، این فاطمه است
بود در مطبخ چه سوزان هیئتی
رأس بابا داشت چندان هیبتی
بر لب قاری چه آیاتی بود؟
کز نگاه انبیاء باران رود
بود بر آن سر نگاه فاطمه
عالمی را سوخت آه فاطمه
حیدر از آوای زهرای بتول
داشت احوالی پریشان و ملول
احمد مختار بس رنجیده بود
شانه اش لرزان ز اشک دیده بود
حاضران از آه زهرا ناله دار
حال مجموع ملائک بیقرار
در میان آن همه امواج نور
جای زینب بود خالی در تنور
صبر هم آمد در آن مجلس به تنگ
آدم آمد از بنی آدم به ننگ
آنچه مخفی بود آنجا شد عیان
آنچه اسرار است یکجا شد بیان
روضه های کشف الاسرار حسین
می دمید آنجا به محفل شور و شین
آن یکی برخون حنجر می گریست
وان یکی بر گونه تر می گریست
دخترک چون دامن زهرا گرفت
روی دامان رأس بابا را گرفت
ناگهان از خواب خوش بیدار شد
نیمه شب گویای آن اسرار شد
ریخت چون اوضاع زندان را به هم
عمه او را برد در آغوش غم
#روضه_تنور_خولی_ملعون
#و_رؤیای_صادقه_دختر_امام_حسین_ع_در_زندان_کوفه
@hajmahmoodzholideh