eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.3هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای ورودت به شهر قم برکت وی قدومت برای دین نصرت با شکوه آمدی به مُلکِ رضا خواهرِ باوفا خدا قوت نهضتِ او ز تو شکوفا شد ای بنازم به اینچنین نهضت این تو هستی که دین و قرآن را داده ای با قیام خود قدرت قم ز تو آشیانه ی قرآن حرمت آستانه ی عترت علم و دانش ز تو نمایان شد عقل و عشق از تو یافته رفعت بیشتر از نجف پرآوازه حوزه قم به حرمتِ حرمت طوس تا کربلا ز تو آباد مکه شد تا مدینه در فَتحَت همچو جدت رسول اکرم نیز داشتی در رهِ خدا بعثت همچو زهرای مرضیه بی کفو ای فدای تو بانوی عصمت زینتِ مرتضی علی، زینب تو برای رضا شدی زینت هست استادِ تو، دوتا زهرا هست شاگردِ تو دوصد بهجت حوزه ی علمیه به برکتِ توست چقدَر کرده ای به دین خدمت مرجعیت ز علم تو، پویا فقهِ شیعه ست بر همه حجت شجرِ فقه جعفری، پربار یافت اسلام از تو این عظمت شرق تا غرب محوِ دولتِ توست طلبه پرور است این دولت همه تحریمها ز تو بیرنگ همه تهدیدها ز تو فرصت پرچم شیعه از تو بالا رفت ای بنازم به اوج این شوکت راهِ روح خدا ز تو آغاز انقلاب از تو یافت، حجیَت درسِ عشق از برادرانِ تو بود شهدا را قیام تو عبرت هیجده لاله کرده ای، تقدیم در مسیرِ ولی، چه با عزت با وجودِ تمامِ سختی ها روی نیزه ندیدی آقایت نشدی لحظه ای اسیر ستم نشدی دست بسته در غربت ناسزا از کسی تو نشنیدی زخمِ یک سنگ هم ندیده سرت شهر قم کوچه کوچه استقبال شام و کوفه کجا و این هیبت نه به زندان، نه گوشه ی ویران نه حقارت ترا شده قسمت وای از حال عمه ات زینب وای از ازدحام پر اذیت وای از دستهای پر صدقه وای از چشمهای بی غیرت وای از خنده های بزم شراب وای از گریه های پر محنت وای از تهمت کنیزی، وای... از لبِ خیزرانیِ جدت وای از اشکهای صبح و مساء از دو چشمِ امامِ در غیبت @hajmahmoodzholideh
آماده باش! ای لشگر صاحب زمان، بشنو شیپورِ جنگ از لشگر قرآن بگوش آمد وقت نجات ملت خوب فلسطین شد هنگامۀ فریادها، وقت خروش آمد یاران! دوباره رو بسوی قبلۀ اول حالا دگر دین در خطر افتاد، برخیزید هیهات استکبار سازد پایتخت آنجا جانِ فلسطین در خطر افتاد، برخیزید هنگامۀ پاتک زدن بر خط اسرائیل آغاز شد، ره باز شد، تا جبهه های قدس سر در بیاور ای مجاهد، ای سلیمانی بعد از عراق و سوریه در کوچه های قدس ما با توئیم ای مالک اشتر، قیامت کن بار دگر در خطِّ خون، در شطِّ عاشورا تنها رهِ آزادی قدس شریف این است سردار! سر بگذار در، سر خطِّ عاشورا هان ای بسیجِ انتفاضه اسلحه بردار بیت المقدس روز و شب در انتظار ما سرهابه کف، تنها به صف، اینک به پیش ای قوم وقت نماز جمعه شد، پشت سرِ آقا موسی دوبار میزند بر رود نیل اینک تا غرقِ فرعونِ زمان، کوتاه دوران است حرفِ علیِ ما به کرسی می نشیند باز پس عمر اسرائیل دیگر رو به پایان است @hajmahmoodzholideh
عملیات_طوفان_الاقصی السلام ای حماسِ جان برکف ای فلسطین، بخوان به شور و شعف نصرتی آمده ز شاهِ نجف زده‌ای، ای مقاومت به هدف طعم پیروزی از قیام آمد مقطعِ وعده‌ی امام آمد یاد کن لشکر پیمبر را فاش کن ذوالفقار حیدر را ختم کن آیه‌های کوثر را شکر کن وعده‌های رهبر را مرحبا بر جهاد اسلامی شد امام زمان ترا حامی زخمِ غزه اگرچه سر واکرد انتفاضه دوباره غوغا کرد نهضت قدس را شکوفا ‌کرد فرصت سجده را مهیا کرد گاهِ طوفانِ مسجدالاقصاست راهِ قدسِ شریف، کرب و بلاست رو بسوی فناست اسرائیل قاتلش کربلاست اسرائیل خانه اش بی بقاست اسرائیل ظلمِ در انتهاست اسرائیل نیروی هسته ای مقاومت است موشکِ قاسم، عینِ مرحمت است ما کمیل از نیاز میخوانیم ندبه ای در حجاز میخوانیم در فلسطین نماز میخوانیم روضه با رمز و راز میخوانیم ما که لب تشنه‌ی اشاراتیم منتظر بهرِ یا لثاراتیم چون رسد صاحبِ پناه و امان تکیه بر کعبه میزند به عیان روضه خوان میشود امام زمان روضه‌ی اِنَّ جدّیَ العطشان ندبه خوان بر همه خبر بدهد وَ اَنابن الحسین، سر بدهد آن حسینی که زیر پا مانده نیزه‌ها در تنش بجا مانده سرش از پیکرش جدا مانده اثرِ خنجر از قفا مانده تا که پیراهنش به غارت رفت خواهرش، دخترش، اسارت رفت @hajmahmoodzholideh
انسانی ما ز نسلِ طوفانیم، کارزار می‌خواهیم زیرِ خیمه‌ی آوار، اقتدار می‌خواهیم آب و نان نمی‌خواهیم، جسم و جان نمی‌خواهیم در محاصره حتی، ابتکار می‌خواهیم درد و داغِ ده‌ها سال، در حصارِ اُردوگاه زندگی رها از این، اضطرار می‌خواهیم غزه چون شود ویران، هم‌چون مردمِ ایران باز پرچمِ دین را، پایدار می‌خواهیم جامه‌ی شهادت را، بی‌کفن به تن کردیم کِی در این جهادِ سرخ، انتحار می‌خواهیم زیرِ بارشِ باروت، اَلاَمان نمی‌گوییم مرگِ کودکان را با، افتخار می‌خواهیم ما شهابِ ایمانیم، لشکر سلیمانیم هان ز فاتحِ خیبر، ذوالفقار می‌خواهیم فوجِ موشکِ سِجّیل، می‌زنیم بر صَهیون با حرامیان جنگی، مرگبار می‌خواهیم یکصدا و یک رنگیم، با ولی هماهنگیم تابعیم و نزدِ حق، اعتبار می‌خواهیم حکمِ سَیدُالقائد کی رها شود، هیهات دست و پا و سر سهل است، لاله‌زار می‌خواهیم ما نمازِ بیعت را، اقتدا به او کردیم پرچمِ فلسطین را، برقرار می‌خواهیم خطِّ سرخ و شطِّ خون، راهِ کربلائی هاست خویش را به عاشورا، وامدار می‌خواهیم دسته دسته می‌میریم، قطعه قطعه می‌گردیم جسم را پراکنده، بی‌مزار می‌خواهیم سال‌هاست میدانیم، منتقم ز راه آید انتقام می‌گیریم، انتظار می‌خواهیم دستِ غیبِ آن دلدار، با مقاومت شد یار قدس را به دیدارِ، آن نگار می‌خواهیم صوتِ یالِثاراتش، می‌رسد بگوش از دور بر ندای او لبیک، پای کار می‌خواهیم نصرتِ دفاع از قدس، عَن قریب می‌آید در بهارِ پیروزی، نوبهار می‌خواهیم در بهارِ آزادی، جای شاهدان سبز است مرکبِ شهیدان را، راهوار می‌خواهیم انسانی @hajmahmoodzholideh
مناجات شب جمعه هر گاه از نگاهِ تو، دلهای ما برید نطقِ زبان، ز گفتنِ یا ربنا برید از فیضِ رحمتت، نبَرَد بهره روسیاه عصیانِ روز، از تو چه شبها مرا برید چشمانِ هرز، چشمه ی جوشان نمی‌شوند از خود بپرس، روزیِ من از کجا برید ذکرِ علَیَ الدَّوام، به هر کس نمی‌دهند ناشکرِ بد زبان، چه بسا از دعا برید با اِدعا، دعا که بجایی نمی‌رسد باید که دست، از طلبِ اِدعا برید بلعم، اگرچه مدعیِ اسمِ اعظم است مغرور شد، که آخرِ کار از خدا برید □  □  □ حبِ علیست، مقصد و مقصود کبریا لعنت برآنکه از علیِ مرتضا برید ما را علی، دوباره فراخوانَد از نجف بیچاره است، هر که ز ایوان طلا برید روزیکه سفره دارِ ازل، سفره پهن کرد نانِ مرا، بنامِ شهِ کربلا برید اینگونه شد که هر شب جمعه، به قتلگاه... انگار حنجرم، چو شهِ نینوا برید □  □  □ میگفت مادرش به نوا، ای حسینِ من جان داشتی هنوز، سرت را چرا برید تو داشتی هنوز کمی حرف میزدی سر را به پیشِ مادرِ تو، از قفا برید خواهر ز دست و پا زدنت داد میزد و... در زیر دست و پا، گلویت از جفا برید رحمی نکرد شمر، به رگهای پاره اَت میدید دخترت، ولی آن بی حیا برید فریادِ یاحسین، ز اهلِ حرم رسید وقتی که تشنه لب گلویت، بی هوا برید
اگر بیعت نکردم، با تو بیعت میکنم آقا که من تجدید میثاقم به هیئت میکنم آقا نه بیعت در رفاه و راحت و آسایش و اَمنَم که بیعت با تو در ایامِ شدت میکنم آقا من از اَستغفِرُاللهَم، پیِ اِن تنصُرُاللهَم که دینت را بِاِذنِ الله نصرت میکنم آقا به اربابم قسم، هرگز به ذلت تن نخواهم داد که زیر پرچمت احساس عزت میکنم آقا حسینی آمدم دنیا، حسینی میروم زینجا که با جدِ تو احساسِ قِرابت میکنم آقا نِدایم چون دهی از صحنِ کعبه، موسمِ فجرت... به محضِ یالِثاراتَت، اطاعت میکنم بخوان از جان و دل، دلهای مشتاق شهادت را که جان و سر، بقربان رکابت میکنم آقا تویی فرمانده ی دلها و ما فرمانبرِ مولا پِیِ اَمرت، حمایت از ولایت میکنم آقا قسم بر اربعینی ها و همراهان زینب که؛ ترا با اربعینی ها زیارت میکنم آقا نمازم، روزه اَم، حَجَّم، جهادم، با تو مقبول است وگرنَه از خود اِعلامِ برائت میکنم آقا تَولایم، تَبرایم، قدم بر جای پای توست خدا را اینچنین کسب رضایت میکنم آقا تو چون در غیبتت تکلیف را روشن نمودی، من... ز اَمر جانشینِ تو اطاعت میکنم آقا میان شیعه میخواهند بذرِ تفرقه پاشند به وحدت شیعه را اینگونه دعوت میکنم آقا همه امنیت ما هست زیر پرچم روضه به روضه یاریِ قرآن و عترت میکنم آقا رگ و خونِ حسینی ها ز یک حنجر بقا دارد همان حنجر، کزو ذکر مصیبت میکنم آقا چو زینب بوسه زد بر آن گلوی پاره غوغا شد برایت گوشه ای از آن، روایت میکنم آقا اَراذل، ریختند آنجا سرِ اهلِ حرم، ای وای اگر گویم، نپنداری جسارت میکنم آقا بزیرِ دست و پا گم شد گمانم عمه جانِ تو کِی از معجر دگر شرحِ حکایت میکنم آقا دلت آتش گرفت و ناله اَت تا عرش بالا رفت دهی رخصت، روایت از اسارت میکنم آقا میانِ لشکر نامحرمان، مظلومه گیر افتاد فقط یک جمله از مقتل روایت میکنم آقا یتیمِ جدِ مظلومت، به راسِ روی نِی گفتا: ز چشمِ هیزِ نامردان شکایت میکنم آقا
آدرس کانال اشعار حاج محمود ژولیده تلگرام: https://t.me/hajmahmoodzholideh ایتا : https://eitaa.com/hajmahmoodzholideh سروش : https://splus.ir/hajmahmoodzholideh بله: https://ble.ir/hajmahmoodzholideh
شعارهای ضد صهیونیستی ای غزه مقاوم السلام السلام فلسطین قهرمان انتقام انتقام مقاومت السلام نیروی قدس انتقام سلام بر فلسطین درود بر حزب‌الله آماده‌ی جهاد است اردوگاه جندالله سراسر فلسطین آزاد باید گردد یهودی اشغالگر اخراج باید گردد رژیم صهیونیستی باید شود محاکمه اشغالگرِ کودک کش رسید به خط به خاتمه وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد لبیک یا خامنه‌ای لبیک یا حسین است پیروزِ این معرکه، حماسِ نور عین است سربند یاز زهرا به سر می‌بندیم بمب شهادت به کمر می‌بندیم ما همه نسل کوثریم فدائیان رهبریم تا پای جان همسفریم با ولی خمینی و خامنه‌ای یاعلی پیروان ولایت آماده‌ی شهادت شعار هر مسلمان مرگر بر اسرائیل فریاد هر آزاده مرگ بر اسرائیل شعار رهبر ما مرگر بر اسرائیل فریاد امت ما مرگر بر اسرائیل رجزهای فلسطین مرگر بر اسرائیل این فریاد حماس است مرگر بر اسرائیل هم جهاد اسلامی مرگر بر اسرائیل شعار حزب‌الله است مرگر بر اسرائیل فریاد جندالله است مرگر بر اسرائیل
یا عبدَالعظیمِ، ای همه نور و برکات داری چقدر، صفا و لطف و حسنات آخر تو که هستی که چنین، آل الله نامِ تو بَرند، با سلام و صلوات دوباره شهر مدینه، بوی جنان آمد نویدِ روشنی از هفت آسمان آمد فضای شهر که از عطرِ گل، معطر شد ز نسلِ پاکِ حسن، عالَمی منور شد به چند واسطه، اَنوارِ ظاهری تابید ز سبطِ مُجتبَوی، نور باقری تابید قدم به خاکِ جهان زد، گُلی خدایی بوی محدثِ علوی، یارِ مصطفایی خوی بنازم آنکه ز حکمت، رساند اِمدادش به علم و حلم و صبوری، شبیهِ اَجدادش کسی که نورِ ولایت، ز صورتش پیداست کسی که در ره اهدافِ فاطمی، شیداست کسی که از پَرِ قنداق، عاشقِ علی است چه عاشقی، سه امامِ هُمام را ولی است اگر چه خوبیِ آلِ کریم باید گفت کنون مدیحه ی عبدالعظیم باید گفت مدیحِ عبدالعظیم است، مدحِ پیغمبر چنانکه مُلکِ ری اَش کربلاست، تا محشر خدا وکیلی، از آندم که تازه مهمان شد به لطفِ هادیِ دین، چلچراغِ ایران شد چه ناب رهبرمان، وصف میکند او را ری است، قبله ی تهران و اوست قبله نما وجودِ اوست، که شد مُلکِ ری به قم پیوند همانکه مکتب اسلام، زد به او لبخند همانکه عرضه ی دینش رَهی مُجرب شد به نزدِ چار امام، آیتی مُقرب شد همانکه از شهِ دین، شیعه را پیام آورد بما ز شاهِ خراسانِمان سلام آورد همانکه درسِ امامِ جواد را خوانده به نزدِ هادیِ دین، اعتقاد را خوانده حدیثِ سلسله را، نقل کرده از معصوم پیامِ کرب و بلا را، گرفته از مظلوم □ □ □ شبیهِ هادی دین، درد و داغ و هجران دید به دوره ی متوکل، هزار هِرمان دید در آن زمان که حرم، شاهدِ تخاصم بود به چشمِ خویش، نظاره گرِ تهاجم بود حریم کرب و بلا، ردِّ پای عدوان شد سه بار شخم زدند و بخاک، یکسان شد به امرِ حاکمِ ظالم، حرم به آب افتاد اگرچه سَرورِ ما، از عطش ز تاب افتاد نبود عبدالعظیم، آنزمان که در گودال... تنِ حسین به سُمِّ ستور، شد پامال اگر چه شد حرمِ یار، بر سرش ویران ولی ندید تنش را بزیرِ نیزه، نهان ندید حنجره اَش را، یهود نیزه زدند چه نیزه ها به دهانش، که جرعه جرعه زدند ندید دختِ علی، راهِ چاره میگیرد ندید بوسه، ز رگهای پاره میگیرد ندید رختِ اسیری به جسمِ ناموسش و ماند اینهمه روضه، همیشه کابوسش به ذکر دائمِ یا منتقم که عادت کرد ز غصه بر تنِ خود، جامه شهادت کرد هنوز مجلسِ روضه بپاست در حرمش دعا و ذکر و مناجات، فیضی از کرَمش @hajmahmoodzholideh
ترا اهل کون و مکان می شناسند جنان، کهکشان، آسمان می شناسند جهان و زمین و زمان می شناسند ملَک، نُه فلَک، انس و جان می شناسند تو مولای دنیای بی انتهایی تو آقای عقبای هر با خدایی چه مومن، چه کافر، چه صالح، چه فاسق چه دلهای صادق، چه قلبِ منافق چه لاحق، چه زاهق، چه مارق، چه عاشق ترا می شناسند، قرآن ناطق جمالِ الهی! جلالِ الهی! تو از قبلِ خلقت، خدا را گواهی نه در وصف آید، ترا قد و قامت چه قامت که باید بگویم قیامت نه در مدح آید، ترا شرحِ نامت چه نامی که زیبنده ی آن امامت حسن رو، حسن خو، حسن مو، حسن بو حسن در حسن، در حسن، در حسن، هو تو خَلقاً و خُلقاً همان مجتبایی جمالاً، جلالاً همان مرتضایی به صورت، به سیرت، همان مصطفایی تو اصلاً به قرآن، سراپا خدایی تو با حیِ سرمد که فرقی نداری یقین با محمد که فرقی نداری سزاوارِ الله اکبر تویی تو دل و روح و جانِ پیمبر تویی تو به گفتار و رفتار، حیدر تویی تو ره آوردِ زهرای اطهر تویی تو بنازم، گلِ گلشنِ کوثری را تقیَّ النقی، حضرتِ عسکری را ز خیرُالنسا دودمانت مشخص ز قبل از ولادت نشانت مشخص ز روز ازل، امتحانت مشخص حدیث و کلام و بیانت مشخص به آیاتِ قرآن امامِ مبینی اَباالمهدی و نورِ اهلِ یقینی ز اخلاقِ زیبنده اَت، عقل حیران ز نور فروزنده اَت، مات انسان وفا و صفا بنده اَت، جانِ جانان کرَم نیز شرمنده اَت، ای حسن جان نگفته دهی، حاجتِ دوستان را چه حاجت به گفتن دگر عاشقان را هدایت نهفته به نغزِ کلامت سیاست عیان در مسیر و مرامت تواضع بریزد ز اوج مقامت تو اَلحق، برازنده ای بر امامت خدا را تویی عبدِ صالح به کِردار نبیّ و علیّ و وصی را تو کَرّار ستایش سزای تو حینِ عبادات به وقتِ تهجد، به وقتِ مناجات نکردی به سجده خودت را مراعات که هر شب نمودی خدا را ملاقات تو غرقِ خدای غفور و رحیمی تو اِبنُ الرئوفی، تو اِبنُ الکریمی غریب و یتیم و اسیر از تو خرسند دلِ خونِ طفلِ صغیر از تو خرسند غلام و گدا و فقیر از تو خرسند و گم کرده رَه، در مسیر از تو خرسند امیدِ دلِ هر چه گم کرده راهی تو بر ناامیدان، خدا را گواهی تو خود درد و داغِ یتیمان چشیدی به تبعید، حالِ اسیران چشیدی چه بسیار وضعِ غریبان چشیدی غمِ غربتِ مستجیران چشیدی تو با حصرِ مستضعفان آشنایی تو با مکرِ مستکبران آشنایی تو هتکِ حرم را به کَرّات دیدی غمِ کربلا را بدوشَت کشیدی مکرر اهانت ز دشمن شنیدی تو کشته شدن را بجانت خریدی چو جدِ غریبت شهیدِ غریبی به تبعید جان داده، بس بی حبیبی شهیدی ولی زیر شمشیرها، نه به بارانی از نیزه و تیرها، نه به ضربِ عصا خوردن از پیرها، نه پس از ناسزاها و تحقیرها، نه چگویم که با یار، بعد از وصالت اسیری نرفتند اهل و عیالت امان دلِ پر غمِ عمه جانت ز رفتارِ زشت و بدِ دشمنانت ز گوشه کنایه، ز دردِ اهانت ز فریادِ اَلغوث و آن اَالاَمانت اَمان از نظرهای پُر طعنِ هیزان که خواندند آلِ ترا چون کنیزان @hajmahmoodzholideh
بسم‌الله القاصم الجبارین در رثای تهاجم وحشیانه رژیم ظالم و دیوصف صهیونیستی به بیمارستان‌ها، مدارس، مساجد، کنیسه، پناه‌گاها و کودکان مظلوم و بی دفاع غزه آی مردم، قتلِ بیمارانِ جمعی دیده‌اید؟ تا کنون در شهر، گورستانِ جمعی دیده‌اید؟ تا کنون دیدید بمبارانِ بیماران هنوز؟ با هجومی بی‌امان ، حمله به تبداران هنوز؟ زیرِ این آوار، جمعی که بخون آغشته‌اند یا پرستارند یا بیمار، اینجا کشته‌اند کودکانِ شیرخوار و مادرانِ شیرده تن به ذلت چون نمی‌دادند، مرگِ سرخ بِه اشکِ مادر، در غمِ طفلِ ز پا افتاده، آه جیغِ دختر، در فراقِ مادر جان داده، آه عده‌ای پیشِ پدر، از پا فتاده بر زمین بیست کشته از دلِ یک خانواده، بر زمین دستِ باباییِ پیِ نعشِ عزیزان زیرِ خاک خاندانی کُشته، بی غسل و کفن با قلبِ پاک کودکانی بی‌خبر از بمب، در بازی شهید نوجوانانی ندیده فصلِ سربازی، شهید از مدارس، تا مساجد، تا کلیسا، زیر بمب از مسلمان تا مسیحی، روز و شب درگیر بمب آب را بستند بر اطفالِ عطشان، ای دریغ راه را بستند بر دارو و درمان، ای دریغ این چه قانونی است در دنیا، نهفته در سکوت؟ در مجامع، قفل بر دل‌های رفته در سکوت! این چه بیدادی است در اُردوی جنگِ صهیونیست؟ هیچ حیوانِ درنده، اینچنین بی رحم نیست! کو حقوقِ رفته بر بادِ بشر، ای مدعی کو ندایی که کند یاد بشر، ای مدعی می‌رسانم دادِ مظلوم، از پیِ درخواستها می‌نویسم از برای غزه، کیفرخواستها آی دنیا، یکصدا فریادِ واحقا کنید ظلم بی‌حد شد، سراسر محکمه برپا کنید بشنوید از لایه‌ی انبوهِ این آوارها ناله‌ی نوزادهای خفته در گلزارها در گلو مانده، تمامِ خشمِ دنیا از چه رو؟ در تماشا می‌نشیند، چشمِ دنیا از چه رو؟ جز ندای بی کسی، جرم و گناهِ ما چه بود؟ جز بناهای بجا مانده، پناه ما چه بود؟ خانه‌ها دانید از چه، قتلگاهِ غزه شد؟ استقامت، آخرین جرم و گناه غزه شد ما به اُردوگاه‌ها، بذرِ ریاضت کاشتیم ما به سَر، آزادیِ بیت المقدس داشتیم هرچه از ما می‌کشند، امروز بیرق می‌شویم ما مقاوم‌تر برای یاریِ حق می‌شویم ما یقین داریم که، از راه می‌آید کسی با سپاهِ خود ز بیت الله، می‌آید کسی نوری از کعبه، بسوی ارضِ اَقدس می‌رسد لشکری از کربلا، بیت المقدس می‌رسد حاج قاسم های ما، در راهِ آزادیِ قدس صف به صف همراهِ اُردوگاه آزادیِ قدس آبان۱۴۰۲/ماه ربیع الثانی
یکسال بعد از دوریِ مولا و سَرور با شوق دیدار برادر، رفت خواهر همراه جمعی از برادرهای خوبش حتی به همراهیِ خواهرهای خوبش تا بوی یوسف را شنید از نامۀ او آغاز شد با یک سفر برنامۀ او با این سفر کرده اطاعت از امامش بس روح طاعت آفریده با قیامش چشمش به دنبال رضا بود از ولادت این راه را طی کرد تا روز شهادت بار ولایت را بدوش خویش برداشت کوه رسالت را بدوش خویش برداشت مانند زینب در ادای دِین کوشید در راه احیای مسلمانی خروشید اعجازها در طول راه از خود نشان داد با خطبه های ناب مردم را امان داد اقدام او سرشار از روشنگری بود اصل قیامش با رضا همسنگری بود ٱخت الرضا حتی رضا را هم امان داد معصومه مظلومیتِ او را نشان داد عباسیان رسوا شدند از این صلابت از این بصیرت، این شجاعت، این مهابت او هستیِ خود را در این اقدام بگذاشت سرمایۀ خود را بر این فرجام بگذاشت در این سفر از ظلم و جور دشمنِ پست خواهر برادرهای خود را داد از دست تنها نه از کف داد چندین یارِ مظلوم با زهر کینه شد در آن ایام، مسموم بابای او از این شهادت، خود خبر داد او این خبرها را به هر صاحب نظر داد وقتی که او سُکنی به بیتُ النّور میکرد هردم برادر را صدا از دور میکرد اینجا نه کهنه پیرهن بود و نه آهی نه یاد زخم حنجری، نه قتلگاهی اما بیاد کشتۀ کرب و بلا سوخت با یاد داغ کوفه و شام بلا سوخت گاهی صدا میزد حسین، گاهی رضا را میخواند ماهِ مشهد و کرب و بلا را با یاد زینب جان به آن جان آفرین داد قول جنان در لحظه های آخرین داد آرام شد چون در دل قبری مطهر از پیش او سوی خراسان شد برادر جا دارد ای بانوی پاک و آسمانی از ما سلامی محضر آقا رسانی ما هر چه داریم از ره معصومه داریم مهد تشیّع را از این مظلومه داریم تنها نه قم مدیون معصومه است، آری ایران همه مرهون معصومه است آری با حضرت معصومه دین، پر بارتر شد او انسجام شیعۀ اثتی عشر شد زنجیره شیعه بدست او بنا شد با او مدینه تا خراسان کربلا شد آری چنین معصومه را باشد حکایت یار امامت، یار دین، یار ولایت فرمود صادق مَضجعَش کِی چند خشت است اصلا زیارتگاه معصومه بهشت است تسبیح او مانند تسبیحات زهراست آری زیارتگاه او میقات زهراست @hajmahmoodzholideh