eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.3هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی حُبِّ حسن مشگلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزیکه همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نيست @hajmahmoodzholideh
در انتظار بمان، انتقام می آید که بوی صبحِ فرج بر مشام می آید به دستبوسیِ او غم مخور اگر نرسید که خاکبوسیِ پایش، به کام می آید میاید و دلِ زهرا شود از او خرسند ز وعده های خدا این پیام می آید بیا به روضۀ مادر دلش بدست آریم که اشکِ او ز غمش، صبح و شام می آید حسن اگر که به کوچه نبود، او میمرد که دستِ یاریِ او تا قیام می آید بنامِ فاطمه خونِ حسین را بطلب امام عصر به این اعتصام می آید به اربعینِ حسینش قسم، مهیا باش که ناگهان به صفِ ازدحام می آید دعای حضرت زینب نثار هر کس که... به عشقِ روضه به هیئت مدام می آید من آبرو که ندارم، بخاطر ارباب عزیز فاطمه با احترام می آید صفای واقعیِ خانه های ما روضه است که با بهانۀ روضه امام می آید میانِ روضه بدی را دگر نمی بیند تو همچنان که بگویی سلام می آید به روضه های اسیریِ عمه حساس است به محضِ ذکرِ مصیباتِ شام می آید ز تهمتی که به دخت حسین، دشمن زد پیِ گرفتنِ این انتقام می آید @hajmahmoodzholideh
منکه از هیبتِ دیدار تو بی تاب شوم چشم در چشمت اگر هم بشوم، آب شوم دیده از شرمِ نگاهِ تو به پایین افتد مثلِ حُر چون بشوم، تازه دُرِ ناب شوم تشنۀ وصلم و دنبالِ میِ لبریزم کِی من از جامِ طهورای تو سیراب شوم بابِ میلَت که نبودم، ز تو دور افتادم یک دعایم بکنی، مِیل ترا باب شوم دیدنِ روی تو بیدار دلی میخواهد تا کِی از رؤیتِ رؤیاییِ تو در خواب شوم روشنی بخشِ دل و روشنیِ چشمم باش تا که منهم سحری مَحرم مهتاب شوم نظرِ لطفت اگر زشتیِ ما را نبَرد فارغ از رحمتِ تو، غرق به سیلاب شوم بیش از این تا ز تو محروم نمانم ای گُل متوسل به گُلِ روضۀ ارباب شوم یادِ شش ماهۀ بیتاب، کند بیتابم تا بگویند تلظّی، به تب و تاب شوم آب نایاب شد و طفلِ رباب عطشان ماند تا قیامت بخدا از عطشَش آب شوم آب نَه، تیر سه شعبه گلویش را تر کرد روز و شب گریه کنِ آن دُرِ نایاب شوم @hajmahmoodzholideh
اَلا امام غریبان، سلام یا سلطان امید قلب ضعیفان، سلام یا سلطان من و گدایی این در، تو و سخا و کرم نظر به حالِ گدایان، سلام یا سلطان خوشا غلامیِ دربارِ حضرتت، یک عمر تو و عطا به غلامان سلام یا سلطان منم که نوکرِ کوی شهِ خراسانم تویی تو شاه خراسان سلام یا سلطان به جان نثاري تان مفتخر شدن زیباست مرا بخوان ز شهیدان سلام یا سلطان گناهکارم اگر، ای رضا تُرا دارم منم ز خیلِ محبان سلام یا سلطان اگر اجازه دهی یک حرم بیایم باز بگویم از دل و از جان سلام یا سلطان به صحن صحنِ حریمت طواف باید کرد به ذکرِ نابِ رضا جان سلام یا سلطان ضیافت تو بهشتِ همیشۀ فُقراست که من شدم بتو مهمان سلام یا سلطان رئوفی و به دل آشفتگان نظر داری الا امامِ رئوفان سلام یا سلطان «نوشته بر درِ جنت به خطّ لم یزلی» بگو به روضۀ رضوان سلام یا سلطان سزاست هر که نرفت اربعین به کرب و بلا بگوید از دلِ سوزان سلام یا سلطان برای جدِّ غریبت که پلکِ تو شد زخم شده محبِّ تو گریان سلام یا سلطان غمِ اسیری زینب، غمِ یتیمِ حسین ترا نموده پریشان سلام یا سلطان به انتقامِ غریبان دعا کن ای آقا عزیز عترت و قرآن سلام یا سلطان @hajmahmoodzholideh
بسکه ای زهر تو از تیغ دل آزار تری جگرم سوخت که از شعله شرربار تری از دلِ خونِ حسن، تا جگرِ زخمِ حسین سوخت بر حال دلم، بسکه تو خونبار تری سینۀ زخمیِ مادر ز تو یادم آمد یعنی ای زهر ز مسمار تو مسمار تری ظُهر زَهرم دهی و عصر عزادار شوی! یابن هارون! تو ز هر شمر تبهکار تری اِبنِ ملجم که به قدّاریِ خود می‌نازید تو از آن قلدرِ بی واهمه قدّار تری دستت آغشته به قتلِ دو امام است، خبیث! از معاویۀ بَد ذات تو بی عار تری تیرِ قلبم که نشد، وَرنه نشان میرفتی تو در این مرحله از حرمله خونخوار تری نَه تو معصوم کُشی، بلکه تو مظلوم کُشی ظالم! از هر چه جفاكار ، جفاکار تری من چه کردم بتو اینگونه شهیدم کردی؟ تو ز هر خار و خسِ پَست، خَس و خار تری به زمین خوردنَم از دور چه بَد خندیدی تو ز ابلیس هم ای خصم، گنهکار تری دیدی از جورِ تو بدجور به خود می‌پیچیم گفتی از جدِّ غریبت تو گرفتار تری گر لگد مالِ سُمِ اسب نکردی بدنم نشد ای پَست، وگرنَه تو سزاوار تری گفتی از غِیظ که هان! آنهمه انصار چه شد؟ از حسن هم تو دگر بی کس بی یار تری آمدی تا بشوی مطمئن از کُشتنِ من چه شده از پسر من تو عزادار تري «نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم» بخدا از عمرِ سعد نگونبار تری مادرم را بخدا در غمِ من سوزاندی هر چه گویم ز پلیدیِ تو بسیار تری @hajmahmoodzholideh
[Forwarded from اشعار حاج محمود ژوليده] نقش جلیله دخترِ ارباب سرجدا بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا... کمتر نبود از هنرِ عمه های خود با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان مرهون نوحه های سکینه ست کربلا آن بانویی که عابدۀ اهلبیت بود با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما راه حسین، راه قیام است و راه خون باید همیشه زنده نگه داشت راه را تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی گفت از هزار داغ، یکی را برای ما وقت غروب بود و أذانی نمی رسید إلاّ صدای هلهلۀ لشگر دَغا دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه در لابلای شیون و غوغای ماجرا یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل یک فوج نیزه، معجرِ زنهای با حیا دست خودم نبود که فریاد میزدم معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان با دامنِ به شعله نِشسته ،سوی کجا؟ میگفت با تمام نواهای زخمی اش اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا این موجِ کربلا همه را غرق می کند مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا @hajmahmoodzholideh
اقامه عزاي شهادت جانسوز امام حسن عسكري(ع) با قرائت زيارت جامعه كبيره چهارشنبه ۱۵ آبان ماه ١٣٩٨ از ساعت ۱۶ تا مغرب خ ۱۷ شهريور نرسيده به ميدان خراسان انتهاي خ شهيد عجب گل (جهان پناه ) خ شهيد هاشم پور خ شهيد طهام پور پلاك ٤ زنگ اول منزل كربلايي علي موحدي يادبود شهيد غلامحسين شنبه هيئت عصر عاشورا ويژه برادران @hajmahmoodzholideh
می‌نویسم به دست لرزانم آب در دست ماه می‌لرزید در دلِ خویش با خودش می‌گفت یادِ جدِّ غریب می اَرزید با لبِ خشک و داغ و عطشانش یادِ سوسوی اَختران می‌کرد ظرف آب و صدای دندانش یاد از چوب خیزران می‌کرد یاد می‌کرد با دلی خون، از... رأسِ جدّش میانِ طشت طلا چونکه تبعید را به غربت دید گشت گریان ز داغِ شام بلا ناگهان یاد دختران افتاد وای از ریسمانِ بسته به دست یکطرف دست سیدِسجاد یکطرف عمّه، پیشِ مردمِ پَست در گلستانِ سامرا یادِ غنچه های خرابه می افتاد طعمِ زندانِ سرد را که چشید یادِ زندانِ کوفه می افتاد همه غمهای کوفه و شام از... پیشِ چشمانِ او چو باد، وَزید مجلس آرائیِ عبیدالله محمل آرائیِ زنانِ یزید چشمِ بیگانگانِ بی پروا شرمِ ناموسِ کبریا ز عذاب شرمِ بی معجریِ زنها و... آستین ها که بود جای حجاب هیزیِ کافران، کُشنده تر از... تیزیِ تیغ های کوفه و شام دیده ها بود قاتلِ عصمت نیزه ها بود بِینِ قلبِ امام کُشتۀ سامرا در آن سَکَرات یادِ مقتولِ کربلایی بود یادِ شمشیر و نیزه و خنجر حنجرِ پاره، ماجرایی بود سینۀ عسگری که سنگین شد کَلبِ کوفی به سینه ای بنشست چه بگویم ز چکمه و سُمِ اسب استخوان های پیکری بشکست نالۀ مادری بگوش آید: خَذَلوکَ بُنَیَّ یا مظلوم ذَبَحوکَ مِنَ القَفا پسرم قَتَلوکَ بُنَیَّ یا مظلوم @hajmahmoodzholideh
همان گونه که دلتنگم برای کربلا آقا همان مقدار میسوزم ز هجر سامرا آقا تو تنها میروی، ما را ببر دنبال خود یک شب ز سرداب مقدس تا نجف تا نینوا آقا کنار مُضجَعِ پاکِ امامِ عسگری خوب است زیارتنامه خواندن از تو و گریه ز ما آقا بُقاعِ عسگریِین است ما را قبلۀ دلها طوافِ کعبه هم زیباست، اما با شما آقا کنارِ جدِّ تو هادی و بابایت حسن آری صفا دارد که با زهرا شود دل همنوا آقا به نرگس مادرت سوگند، دارم آرزو روزی که در مدحِ حکیمه عمه اَت، گویم ثنا آقا همانجا یاد باید کرد، یادِ عمۀ سادات اسیری را، غریبی را، یتیمیِ ترا آقا اسیری و غریبی چاره دارد ای گل زهرا تو خود بر اشکِ چشمانِ یتیمان کن دعا آقا سه ساله عمه اَت کنجِ خرابه گفت: باباجان! ببر من را به همراهِ خودت پیشِ خدا آقا @hajmahmoodzholideh
ای تمنا ز همه، لطف و کرامت از تو خواهش از ما و نشان دادنِ قامت از تو دلِ بیمار و تمنای عیادت از ما لبِ خندان و طبابت بسلامت از تو اِلتجا در طلبِ آن رخِ محشر از ما پرده برداشتن از وجهِ قیامت از تو سیزده نور، پیِ ماهِ شب چاردهند روشنی بخشیِ عالم به تمامت از تو حجة الله تو هستی، ولی الله تویی بر همه مُلک و مَلک هست امامت از تو چقدَر تاج ولایت به شما می آید سلطنت از تو و اِعلامِ قیامت از تو چارده قرن، جهان منتظرِ یک روز است کِی ز کعبه خبر آید بسلامت از تو نامِ مهدی به فلَک قُلقله انداز شده مانده در کعبه فقط خواندنِ نامت از تو مادرت فاطمه فرمود که یارِ تو شویم طاعت از ما، تو بیا! امرِ مُدامت از تو یا لثارات بگو تا که بیاییم همه فرشِ جان پیشِ تو از ما و اقامت از تو راه‌پیماییِ صد میلیونیِ مکه ز ما خواندنِ خطبۀ جمعه به فِخامت از تو هجرت از مکه سوی شهر مدینه، زان پس تا اَبد تکیه به کرسیِ مَقامت از تو فتح کن با قدمت منبرِ پیغمبر را عالَمی تشنه و تبیینِ امامت از تو گریه بر غربت سالار شهیدان از ما خواندنِ ناحیه با سوز کلامت از تو وارث فاطمه! امّیدِ ضعیفان توئی و بر زعیمانِ دو دنیاست زعامت از تو همچو شمشیرِ علی تیغِ تو پنهان به غلاف ذکرِ یافاطمه بر قفلِ نیامت از تو جان سپردن به رهِ مادر مضروبه ز ما انتقامِ ستمِ سیلیِ مامت از تو چونکه سیلی بزنی، صورتشان برگردد آنگه آتش زدنِ دو بُتِ امت از تو دوست داریم ببینیم غضب کردنِ تو ذکرِ تکبیر ز ما اَخذِ غرامت از تو گر گنهکار نباشیم ترا می‌بینیم توبه از ما و تبسم به غلامت از تو دستخط تو بما بود، نه با شیخ مفید شیعه! برخیز که اظهار ندامت از تو @hajmahmoodzholideh
اقامه عزاي شهادت جانسوز امام حسن عسكري(ع) با قرائت زيارت جامعه كبيره چهارشنبه ۱۵ آبان ماه ١٣٩٨ از ساعت ۱۶ تا مغرب خ ۱۷ شهريور نرسيده به ميدان خراسان انتهاي خ شهيد عجب گل (جهان پناه ) خ شهيد هاشم پور خ شهيد طهام پور پلاك ٤ زنگ اول منزل كربلايي علي موحدي يادبود شهيد غلامحسين شنبه هيئت عصر عاشورا ويژه برادران @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻 🔹یکشنبه ١٩ آبان ماه ٩٨ از ساعت ١٩:٣٠ سخنران : حجت الاسلام سيدعلي صادقي مداح : حاج حسين سازور 🚩 خيابان ۱۷ شهريور شمالي بالاتر از ميدان شهدا جنب حسينيه شهيد همت(ره) 🚩 حسينية روضه العباس(عليه السلام) ☑️ @hajhoseinsazvar