eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
106 فایل
💠 تمام سعی ما در این کانال علاوه بر نشر نکات #دینی و #اخلاقی و مطالب #مناسبتی ، نشاندن لبخندی هر چند کوچک ، بر لبان مبارک شماست. ✅ با بخشهای متنوعی از #خواندنی ها ، #دیدنی ها و #خندیدنی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی داروغه بغداد در اجتماعی که بهلول در آن حضور داشت، گفت: تاکنون هیچ کس نتوانسته است مرا گول بزند. بهلول گفت: گول زدن تو چندان کاری ندارد، ولی به زحمتش نمی ارزد. داروغه گفت: چون از عهده ات خارج است، این حرف را می زنی و الا مرا گول می زدی .بهلول گفت: حیف که الان کار دارم و الا ثابت می کردم که گول زدنت کاری ندارد. داروغه گفت: حاضری بروی کارت را انجام بدهی و فوری برگردی؟ بهلول گفت: بله به شرط آن که از جایت تکان نخوری.داروغه قبول کرد و بهلول رفت و تا چندین ساعت داروغه را معطل کرد و بالاخره بازنگشت. داروغه پس از این معطلی شروع به غر زدن کرد و گفت: این اولین باری است که این دیوانه مرا گول زد. 😄 @hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 (52) ✅معيار ‏ 🔹قهرمانى يك ارزش در جهان محسوب مى‏شود و هر ملتى معيارى براى‏ قهرمانى دارد. در ميان جوانان و ورزشكاران معيار قهرمانى متفاوت است؛ برخى پرورش اندام، برخى وزنه بردارى و برخى هم ساير رشته‏هاى ورزشى را معيار مى‏دانند. در برخى از روايات معيار قهرمانى «تسلط بر نفس» ذكر شده است. 🌸پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: لَيسَ الشَّدِيد بِالصَرعة إِنَّما الشَّدِيد الَّذِي يَملِكُ نَفسَهُ عِندَ الغَضَب؛ نيرومندى به كشتى گرفتن نيست، نيرومند كسى است كه هنگام خشم، خويشتندار باشد. 📕مجموعه ورام، ج 1، ص 122. 🔹فرد خشمگين همچون كشتى طوفان زده است و مهار او بسيار مشكل است. در چنين شرايطى بسيارى از رفتارهاى منفى ممكن است روى دهد؛ همچون درگيرى، فحش، تخريب و .... در چنين حالتى، به راستى كسى كه بتواند خشم خود را مهار كند قهرمان است. 💠 پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه از محلى عبور مى‏كرد. گروهى از جوانان مشغول زور آزمايى بودند، به اين ترتيب كه سنگ بزرگى را بلند مى‏كردند تا ببينند چه كسى بهتر مى‏تواند آن را بلند كند. هنگامى كه جوانان پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند، گفتند: يا رسول اللَّه! شما اينجا بايستيد و ميان ما داورى كنيد كه كدام يك از ما بهتر وزنه را بلند مى‏كند. پيامبر صلى الله عليه و آله قبول كرد و آنها به كار خود ادامه دادند. در آخر كار، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: مى‏خواهيد بگويم از همه شما قوى‏تر و نيرومندتر كيست؟ گفتند: بلى يا رسول اللَّه! حضرت فرمود: از همه قوى‏تر و نيرومندتر كسى است كه وقتى به خشم مى‏آيد، خشم بر او غلبه نكند؛ بلكه او بر خشمش غلبه كند. و خشم او را در راهى كه رضاى خدا نيست نيندازد. همچنين آن گاه كه از چيزى خوشش مى‏آيد، آن خوش آمدن، او را به غير رضاى خدا نيندازد و بتواند بر ميل و رغبت خودش مسلّط شود. 📕گفتارهاى معنوى، استاد مطهرى، ص 233. 💠 سعدى مى‏گويد: صاحبدلى پهلوانى را ديد كه در وزنه‏بردارى و توان جسمى بى نظير، ولى از نظر روحى عاجز بود. شخصى به او ناسزا گفته بود؛ او آن چنان خشمگين شده بود كه كف از دهانش خارج مى‏شد و به خود مى‏پيچيد. صاحبدل از شخصى پرسيد: چرا پهلوان اين گونه بى تاب شده است؟ او در پاسخ گفت: چون كسى به او دشنام داده است. صاحبدل گفت: اين فرومايه هزار من سنگ را بر مى‏دارد و طاقت بار يك سخن ندارد. گلستان سعدى، باب 2، در اخلاق درويشان. لاف سر پنجگى و دعوى مردى بگذار عاجز نفس، فرومايه، چه مردى چه‏زنى‏ گرت از دست بر آيد دهنى شيرين كن‏ مردى آن نيست كه مشتى بزنى بر دهنى‏ 🔵حضرت على عليه السلام قهرمانى بود كه در دو جبهه از همه قوى‏تر بود: يكى جبهه بيرونى كه در ميدانهاى نبرد هر پهلوانى را به خاك مى‏افكند و از آن مهم‏تر جبهه درونى بود كه بر خود، مسلط بود. اراده‏اش بر هر ميلى و بر هر شهوتى و بر هر انديشه‏اى حاكم بود. 💠 داستان معروفى درباره پورياى ولى، كه يكى از پهلوانان نامى و ارزشى بود، نقل شده است. او به كشورى سفر مى‏كند تا با پهلوانان درجه يك آنجا مسابقه بدهد. او در حالى كه بسيارى از رقباى خود را به خاك رسانيده بود، زنى را ديد كه حلوا خير مى‏كرد. پير زن كه پورياى ولى را نمى‏شناخت، پيش آمد و به او حلوا داد و گفت: حاجتى دارم براى من دعا كن! گفت: چه حاجتى؟ پيرزن گفت: پسر من قهرمان كشور است و قهرمان ديگرى از خارج آمده و قرار است در همين روزها با پسرم مسابقه دهد. تمام زندگى ما با همين حقوق قهرمانى پسرم اداره مى‏شود. اگر پسر من زمين بخورد تمام زندگى ما تباه مى‏شود. پورياى ولى گفت: مطمئن باش كه من دعا مى‏كنم. پوريا ولى انديشيد كه آيا اگر قوى‏تر از آن پهلوان بود او را به زمين بزند؟ يا نه؟ او به اين نتيجه رسيد كه قهرمان كسى است كه با هواى نفس خود مبارزه كند. روزى كه با طرف مقابل كشتى گرفت، خود را بسيار قوى يافت و او را بسيار ضعيف؛ به طورى كه مى توانست به سرعت بر او غلبه كند؛ ولى براى آنكه كسى نفهمد، با او كشتى گرفت و بعد طورى خود را سست كرد كه حريف او را به زمين زد. نوشته‏اند كه در همان وقت احساس كرد كه گويى خداى متعال قلبش را باز كرد، گويى ملكوت را با قلب خود مى‏بيند؛ چون يك لحظه با نفس خود جهاد كرد. 📕گفتارهاى معنوى، شهيد مطهرى، ص 329. 🆔 @hal_khosh
هدایت شده از ایران
هارون الرشيد در صحن عمارت خود نشسته بود.عيسى بن جعفر برمكى و ام جعفر (مادر جعفر برمكى) و ديگران حاضر بودند. هارون امر كرد كه بهلول را حاضر كنند. بهلول حاضر شد و در مقابل هارون نشست. هارون به بهلول خطاب مى كند كه ديوانه ها را بشمار. بهلول گفت: اول خودم هستم و پس از اشاره به مادر جعفر برمكى گفت: دوم اين است. عيسى با حالت عصبانيت فرياد زد: واى بر تو، براى ام جعفر چنين حرفى را مى زنى؟ بهلول گفت: تو هم سومى هستى، اى صاحب عربده! هارون از كوره در رفت و فرياد كشيد: بهلول را بيرون كنيد! بهلول گفت: و تو هم چهارمى هستى. 😄 @hal_khosh
روزی بهلول سر شخصی را مشغول به تراشیدن شد.در حین کار دستش لرزید و سر آن شخص زخم برداشت . آن مرد شروع به داد و فریاد کردن که سر مرا بریدی . بهلول گفت : ساکت شو ! سربریده که حرف نمی زند . 😄 @hal_khosh
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد. آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم! بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است...! 😄 @hal_khosh
روزی داروغه بغداد در اجتماعی که بهلول در آن حضور داشت، گفت: تاکنون هیچ کس نتوانسته است مرا گول بزند. بهلول گفت: گول زدن تو چندان کاری ندارد، ولی به زحمتش نمی ارزد. داروغه گفت: چون از عهده ات خارج است، این حرف را می زنی و الا مرا گول می زدی .بهلول گفت: حیف که الان کار دارم و الا ثابت می کردم که گول زدنت کاری ندارد. داروغه گفت: حاضری بروی کارت را انجام بدهی و فوری برگردی؟ بهلول گفت: بله به شرط آن که از جایت تکان نخوری.داروغه قبول کرد و بهلول رفت و تا چندین ساعت داروغه را معطل کرد و بالاخره بازنگشت. داروغه پس از این معطلی شروع به غر زدن کرد و گفت: این اولین باری است که این دیوانه مرا گول زد. 😄 @hal_khosh
شخص تنبلی نزد بهلول آمده و پرسید :می خواهم از كوهی بلند بالا روم می توانی نزدیكترین را ه را به من نشان دهی؟ بهلول جواب داد: نزدیكترین و آسانترین راه : نرفتن بالای كوه است . 😄 @hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تا تواني مي گریزاز بد یار بد بدتر بود از مار بد مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند 💠 @hal_khosh
❤️💌💌💌💌 🔹 یادمان باشد همیشه ذره‌ای حقیقت پشت هر "شوخی کردم" ❤️💌 🔸 کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم" 🔹 قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" ❤️💌 🔸 مقداری خِرَد پشت "چه میدونم" 🔹 و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" وجود دارد! ❤️💌 @hal_khosh