eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
106 فایل
💠 تمام سعی ما در این کانال علاوه بر نشر نکات #دینی و #اخلاقی و مطالب #مناسبتی ، نشاندن لبخندی هر چند کوچک ، بر لبان مبارک شماست. ✅ با بخشهای متنوعی از #خواندنی ها ، #دیدنی ها و #خندیدنی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
آنقدر "دریادل" باش که از چیزی نگران نشوی.. آنقدر بزرگوار باش، که خشمگین نگردی.. آنقدر نیرومند باش، که از چیزی نترسی... آنقدر راضی باش که به هیچ مشکلی اجازه خودنمایی ندهی..
💠امام علی علیه‌السلام: 🔹أفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ و َأَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ 🔸عاقل‏ ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ‏ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد. 📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۵۲
✅مکاشفات شهید برونسی پشت میدان های مین «کوشک» با حضرت حضرت زهرا (س) و عبور از میدان مین 🔸صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. حول و حوش ده دقیقه گذشت . بالاخره عبدالحسین به حرف آمد گفت: سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی می گم. گفت: خودت برو جلو. خودت می ری سر ستون، یعنی نفر اول.سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری. مات و مبهوت، فقط نگاهش می کردم. گفت: بیست و پنج قدم که شمردی و تموم شد، همون جا یک علامت بگذار، بعدش بر گرد و بچه ها رو پشت سرخودت ببر اون جا. وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشته بودی، رسیدی؛ این دفعه رو به عمق دشمن، چهل متر می ری جلو. اون جا دیگه خودم می گم به بچه ها چه کار کنن ... با تأکید گفت: دقیق بشماری ها. 🔸... کارها انجام شد درانتها عبدالحسین آمد و گفت: به مجردی که من گفتم الله اکبر، شما ردّ انگشت من رو می گیری و شلیک می کنی به همون طرف پیرمرد انگار ماتش برده بود. آهسته و با حیرت گفت: ما که چیزی نمی بینیم حاج آقا ! کجا رو بزنیم؟ 🔸... و بالاخره دشمن قبل از اینکه به خودش بیاید، تار و مار شد از خوشحالی کم مانده بود بال در بیاورم 🔸... فردا بی مقدمه پرسیدم جریان دیشب چی بود؟ طفره رفت. قرص و محکم گفتم: تا نگی، از جام تکون نمی خورم، کم کم اصرار من کار خودش را کرد. یک دفعه چشم هاش خیس اشک شد. به ناله گفت: باشه، برات می گم. موقعی که عملیات لو رفت و توی آن شرایط گیر افتادیم، حسابی قطع امید کردم . شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید. مثل همیشه، تنها راه امیدی که باقی مانده بود، توسل به واسطه های فیض الهی بود. توی همان حال و هوا، صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم اون منطقه و متوسل شدم به وجود مقدس خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها). چشم هام را بستم و چند دقیقه ای با حضرت راز و نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم را نمی فهمیدم. حس می کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند. با تمام وجود می خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه و مخمصه های بعدی، که در نتیجه شکست در این عملیات دامنمان را می گرفت، نجاتمان بدهند. 🔸در همان اوضاع، یک دفعه صدای خانمی به گوشم رسید؛ صدایی ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید. به من فرمودند: فرمانده! یعنی آن خانم، به همین لفظ فرمانده صدام زدند و فرمودند: این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید، ما هم از شما دستگیری می کنیم، ناراحت نباش. ادامه داد: چیزهایی را که دیشب به تو گفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان خانم بود. بعد من با التماس گفتم: یا فاطمه زهرا (س)، اگر شما هستید، پس چرا خودتان را نشان نمی دهید؟! 🔸فرمودند: الان وقت این حرف ها نیست، واجب تر این است که بروی وظیفه ات را انجام بدهی... 💕❤️💕
اعتماد به نفس چیزی شبیه چتر است، چتر باران را متوقف نمی کند اما کمک می‌کند زیر باران بمانیم و حتی از آن لذت هم ببریم.
ﻧﻤﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﺷﻮﻫﺮ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ: ﺯﻥ: ﺷﺎﻡ ﺑﺮﻳﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ؟ . ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺳﻔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺗﻮ ﺣﻴﺎﻁ !😆😂😂 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 💕❤️💕
طرف ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻠﯿﻂ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﮔﻔﺖ :ﭼﻨﺪﻩ ؟ ﮔﻔﺘند 40 ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ،60 ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ،70 ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻨﺎ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ ؟ ﮔﻔﺘند: ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﺠﺎ ﺑﺸﯿﻨﯿﻦ ! ﮔﻔﺖ : ﻣﺎ یافت اباد ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻢ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﻠﯿﻂ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻣﻠﯿﺢ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ😂😂 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 💕❤️💕
🟡عوامل سقوط و عوامل تکامل انسان در یک نگاه 🔴عوامل سقوط ‌‌‌:: 1️⃣ عجب و خودبینی 2️⃣ ناامیدی 3️⃣ غصه های منفی 4️⃣ ترس 5️⃣ تنبلی 🟢عوامل تکامل 1️⃣ توکل بر خداوند 2️⃣ اراده و همت 3️⃣ استفاده از تجربیات دیگران 4️⃣ اطاعت از پدر و مادر
پسره پست گذاشته: تمام دارایی ام تقدیم یک لبخند تو باد . رفیقش کامنت گذاشته : اول اون 500 تومان طلب من رو بده بعد حرف مفت بزن 😂😂😂 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 💕❤️💕
💠 روزی شاگرد یک حکیم از او خواست که به او درسی به‌یادماندنی دهد. حکیم از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان ریخت و از او خواست آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آن را بخورد. استاد پرسید:مزه‌اش چطور بود؟شاگرد پاسخ داد: خیلی شور است، اصلاً نمی‌شود آن را خورد. حکیم از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا به رودخانه‌ای رسیدند، استاد از او خواست تا نمک‌ها را داخل رود بریزد. سپس یک لیوان آب از رود برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد به‌راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید. استاد این بار هم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: معمولی بود. حکیم گفت:رنج‌ها و سختی‌هایی که در زندگی با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم همچون مشتی نمک است. اما این روح انسان است که هرچه بزرگ‌تر و وسیع‌تر می‌شود، می‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به‌راحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی، نه یک لیوان آب. ربِّ اشْرَح لي صَدری و یَسِّر لی أمری پروردگارا!‌ سینه‌هایمان را گشاده و کارمان را آسان کن. سوره طه ۲۵
اگه بعضی هارو همه تاییدمی کنند و باهاشون موافق هستند از سه حالت خارج نیست یا پولشون زیاده یا زورشون زیاده یا بحث کردن باهاشون فایده ای نداره 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 💕❤️💕
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلمی که دیدنش حالتون رو خوش می‌کنه 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 💕❤️💕
اولين قومي كه به فن آوري نانو دست پيدا كردند ایرانی ها بودند… نانو پنير ، نانو گوجه ؛ نانوخيار‌ نانو پنير و هندونه، نانو پنير و گردو ... ماهم توخونمون ازاين فن آورى زياداستفاده می کنیم!!!!😁😜😂 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 💕❤️💕