نوشته بود هر وقت دیدی عکس کانال فطرس تغییر کرد به عکس حاج محمود با پیرهن مشکی و درحال بستن شال مشکی به پیشونی، بدون دوباره داره میرسه زمانی که یکسال منتظرش بودی و دلت براش میتپید.
خواستم بگم داره میرسه شبایی که چندین ماه براش صبر کردی تا عمیقا گریه کنی و یه غم عزیز رو با جون و دل بغل کنی (:
یادمه تجربهگر برنامه زندگی پس از زندگی وقتی میخواست امام حسین رو توصیف کنه، بین کلمات ِمحدود دنیا میگشت و انگار واژه پیدا نمیکرد. در آخر این طور خطابشون کرد «نور ِمهربون».
آخ نور مهربون، بتاب به تاریکیهامون. به این ناراحتیها و غم و غصههایی که یه سال برا خودمون جمع کردیم و دلیل ِاین حال بدیهامون شده، به این شکستگیها، به این دور شدنها، به این بغضها، بتاب ..
شما وقتی میخواین به یه عزیزی احترام کنین، استادی رو صدا بزنین، بزرگتری رو خطاب کنین، کسی که ازش چیزی آموختین، دین به گردنتون داره، جوری که اون احترام و ادبه حفظ بشه، شانش حفظ بشه، تکریمش کنین، نشون بدین که براتون عزیزه
با اسم کوچیک خطابشون میکنید ؟!
مثلا میگید سید حسین، آسید مهدی و...
چرا ائمه رو هر جور دوست دارین خطاب میکنین؟
میخواین بگین که ما خیلی صمیمیایم؟
خودتونو هم رتبهی اهل بیت میدونید یا معاذ الله اهل بیت رو در حد خودتون تنزل میدین!؟
واقعا نمیفهمم به چه معنیه اینطور خطاب کردن .!
حضرت عباس تا قبل از واقعهی کربلا امام حسین رو یک بار هم برادر خطاب نکرده بودن.
" الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها، وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللَّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ."
کشتی روان در اقیانوسهای عمیق، هرکه به آن توسل جوید ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند غرق شود، پیش افتاده از آنها از دین خارج است و عقب مانده از آنان نابود است و همراه آنان ملحق به حق است.