.
علائم وسواس فکری چیست و چگونه درمان میشود؟
https://angize.com/psychology/mental-illness/7629/%d8%b9%d9%84%d8%a7%d8%a6%d9%85-%d9%88%d8%b3%d9%88%d8%a7%d8%b3-%d9%81%da%a9%d8%b1%db%8c/
هدایت شده از مادرم زهرا و مولایم علی(ع)
دعاها و خواسته های حضرت زهرا از پروردگار
همراهان وهمسنگران جبهه فاطمی و علوی ،روح و روان وجسمتان تان مشمول عنایات فاطمی انشاءالله
🌺یکى از دعاهاى حضرت فاطمه الزهرا علیها السلام :
اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْأَلُکَ قُوَّهً فى عِبادَتِکَ وَتَبَصُّرا فى کِتابِکَ وَفَهْما فى حُکْمِکَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ وَالِ مُحَمَّدٍ وَلاتَجْعَلِ الْقُرْانَ بِنا ماحِلاً وَالصِّراطَ زائِلاً وَمُحَمَّدا صَلَى اللّهُ عَلَیهِ وَالِهِ عَنّا مُوَلِّیا؛
🌺بارالها: نیرومندى در عبادات و بندگیت و بینش روشن در کتابت و فهم و درک احکامت را از تو خواستارم.
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و قران را دور از دسترس ما و پل صراط را لغزشگاه ما و پیامبرت حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) را رویگردان از ما قرار نده.
منبع : بلد الامین: صفحه101.
------------------------------------------------
یکى از دعاهاى حضرت فاطمه علیها السلام :
اِلهى اَصْلِحْ دینى اَلَّذى هُوَ عِصْمَهُ اَمْرى وَاَصْلِحْ لى دُنْیاىَ الَّتى اِلَیْها مَعادى وَاجْعَلِ الْحَیاهَ زِیادَهً لى مِنْ کُلِ خَیْرٍ وَاجْعَلِ الْمَوْتَ راحَهً لى مِنْ کُلِّ شَرٍّ؛
بارالها! دینم را ملاک و محور کارهاى من و دنیایم را خانه تلاش و معاش من و آخرتم را که سرانجام من به سوى آن است اصلاح فرما،
بارالها، زندگیم را وسیله برکت و خیر و مرگم را وسیله رهایى و راحتى از هر شرّ و بدى قرار ده.
منبع : فلاح السائل: ص 238.
مادرم زهرا ومولایم علی
https://eitaa.com/joinchat/1338245198Cfd46f141ac
هدایت شده از کانال یالثارات الحسين🇮🇷🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ــ حالا شمام هی میگید،
اصلا مگه میشه قرآن تو عروسی؟؟.!!
کی اینکارو میکنه؟مسخره نمیکنن مارو؟🧐
▫️پ. ن: بنظرتون این عروس دوماد، حرف مردم براشون مهم بود، یا عملی کردن اعتقاد و ارزشهای انسانیشون ..؟
خودتون قضاوت کنید، حس ِخوبِ آرامش رو تو چه مجلسی حس میکنید؟ تو این مجالس یا مجالس رقص و آهنگ..؟
این زوج اول زندگیشونو با کلام خدا و نور شروع کردند، چی قشنگتر از این برای بندهای که تمام زندگیش رو مدیون خداست..؟
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
#یا_لثارات_الحسین 🇵🇸🇮🇷
@yalesaraat
.
حدیث عنوان بصری
أقُولُ: وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیخِنَا الْبَهَآئِی قَدَّسَ الله رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ: قَالَ الشَّیخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکی: نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیخِ أحْمَدَ الْفَرَاهَانِی رَحِمَهُ الله، عَنْ عُـِنْوَانِ الْبَصْرِی؛ وَ کانَ شَیخًا کبِیـرًا قَدْ أتَی عَلَیهِ أرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَةً. قَالَ: کنْتُ أخْتَلِفُ إلَی مَالِک بْنِ أنَسٍ سِنِیـنَ. فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ عَلَیهِالسَّلاَمُ الْمَدِینَةَ اخْتَلَفْتُ إلَیهِ، وَ أحْبَبْتُ أنْ أخُذَ عَنْهُ کمَا أخَذْتُ عَنْ مَالِک
میگویم: من به خطّ شیخمان، عاملی رحمتالله علیه، کلامی را بدین عبارت یافتم: شیخ شمسالدّین محمّد مکی گوید: بهخط شیخ احمد فراهانی رحمة الله علیه نقل نمودم از عنوان بصری که پیرمردی کهنسال بود و ۹۴ سال از عمرش گذشته بود.
عنوان گفت: سالها بود نزد مالک بن انس رفتوآمد میکردم. هنگامی که امام جعفر صادق(ع) به مدینه وارد شد، نزد او رفتوآمد کردم و دوست داشتم همانگونه که از مالک مطالبی برگرفته بودم، از او نیز بیاموزم.
فَقَالَ لِی یوْمًا: إنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِک لِی أوْرَادٌ فِی کلِّ سَاعَةٍ مِنْ ءَانَآءِ اللَیلِ وَ النَّهَارِ، فَلاَ تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی! وَ خُذْ عَنْ مَالِک وَ اخْتَلِفْ إلَیـهِ کمَا کنـْتُ تَخْـتـَلِفُ إلَیه
ِامام صادق روزی به من فرمود: من مردی هستم که دستگاه حکومت در پی من است و علاوه بر آن برای هر ساعت از شبانهروز اوراد و اذکاری دارم که باید بهجا آورم؛ پس مرا از ورد و ذکرم باز مدار و همانگونه که تاکنون نزد مالک آمدوشد میکردی، از این پس نیز نزد او رفتوآمد کن و علوم را از او بگیر.
فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِک، وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ، وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی: لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الاِخْتِلاَفِ إلَیهِ وَ الأخْذِ عَنْهُ. فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَیهِ، ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إلَی الرَّوْضَةِ وَ صَلَّیتُ فِیهَا رَکعَتَینِ وَ قُلْتُ: أسْألُک یا الله یا الله! أنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ، وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أهْتَدِی بِهِ إلَی صِرَاطِک الْمُسْتَقِیمِ! وَ رَجَعْتُ إلَی دَارِی مُغْتَمًّا وَ لَمْ أخْتَلِفْ إلَی مَالِک بْنِ أنَسٍ لِمَا اُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ. فــَمَا خَرَجْــتُ مـِـنْ دَارِی إلاَّ إلَــی الصَّلَـوةِ الْمَکتُـوبَةِ.
از این سخن امام غمگین شدم و و از نزد او بیرون آمدم، در حالی که با خود میگفتم اگر در من خیری مییافت، مرا از رفتوآمد نزد خود و کسب علوم از محضر خویش نهی نمیکرد و محروم نمیساخت. آنگاه وارد مسجد رسولالله(ص) شدم و بر وی سلام کردم. فردای آن روز دوباره به مرقد پیامبر بازگشتم و دو رکعت نماز خواندم و عرض کردم: ای خدا! ای خدا! از تو میخواهم تا قلب جعفر را نسبت به من مهربان و متمایل گردانی، و از علمش به آن مقداری روزیام کنی تا با آن به سوی راه مستقیمت راه یابم. سپس با اندوه و غصه به خانهام بازگشتم و بهخاطر محبتی که از جعفر وارد قلبم شده بود، دیگر نزد مالک بن انس نرفتم و از خانه خارج نمیشدم مگر برای نماز واجب جماعت.
حَتَّی عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَرًا، وَ کانَ بَعْدَ مَا صَلَّیتُ الْعَـصْرَ، فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأذَنْتُ عَلَیهِ، فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ: مَا حَاجَتُک؟ فَقُلْتُ: السَّلاَمُ عَلَی الشَّرِیفِ، فَقَالَ: هُوَ قَآئِمٌ فِی مُصَلاَّهُ. فَجَلَسْتُ بِحِذَآءِ بَابِهِ، فَمَا لَبِثْتُ إلاَّ یسِیـرًا إذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ: ادْخُلْ عَلَی بَرَکةِ الله
تا آنکه صبرم تمام و سینهام تنگ شد، بعد نماز عصر کفش به پا کردم و لباس پوشیدم و قصد جعفر نمودم. هنگامی که به در خانه او رسیدم، اذن ورود خواستم. خادمش بیرون آمد و گفت: چه میخواهی؟ گفتم: عرض سلامی به خدمت «شریف». گفت: او در محل نمازش به نماز ایستاده است. در آستانه خانه نشستم. دیری نپایید که خادمی بیرون آمد و گفت: برکت الهی همراهت باد! وارد شو!.
فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیهِ. فَرَدَّ السَّلاَمَ وَ قَالَ: اجْلِسْ! غَفَرَ الله لَک! فَجَلَسْتُ، فَأطْرَقَ مَلِیا، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ، وَ قَالَ: أبُو مَنْ؟ قُلْتُ: أبُو عَبْدِالله! قَالَ: ثَبَّتَ الله کنْیتَک وَ وَفَّقَک یا أبَا عَبْدِالله! مَا مَسْألَتُک؟ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی: لَوْ لَمْ یکنْ لِی مِنْ زِیارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیرُ هَذَا الدُّعَآءِ لَکانَ کثِیـرًا. ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ ثُمَّ قَالَ: مَا مَسْألَتُک؟
داخل شدم و بر جعفر سلام کردم. جواب سلام داد و گفت: بنشین! خداوند تو را بیامرزاد! نشستم.
امامْ اندکی به حالت تفکر سر به زیر انداخت و سپس سر خود را بالا آورد و گفت: کیستی؟ عرض کردم: ابوعبدالله. فرمود: ای اباعبدالله! خداوند کُنیهات را ثابت و تو را موفق بدارد. خواستهات چیست؟ با خودم گفتم: اگر از دیدار وی و عرض سلام جز همین دعایی که در حق من کرد، چیزی نصیبم نشود، باز هم بهره بسیاری است. سپس جعفر سر خویش را بالا آورد و گفت: چه میخواهی؟
فَقُلْتُ: سَألْتُ اللَه أنْ یعْطِفَ قَلْبَک عَلَیّ، وَ یرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِک وَ أرْجُو أنَّ اللهَ تَعَالَی أجَابَنِی فِی الشَّریفِ مَا سَألْتُهُ. فَقَالَ: یا أبَا عَبْدِالله! لَیسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ؛ إنَّمَا هُوَ نُورٌ یقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یرِیدُ اللَه تَبَارَک وَ تَعَالَی أنْ یهْدِیهُ. فَإنْ أرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أوَّلاً فِی نَـفْسِک حَقِیـقَةَ الْعُبُودِیـَّةِ، وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِـاسْتـِعْمَالِهِ، وَ اسْـتَـفْـهِمِ الله یُفْهِمْک!گفتم:
از خداوند درخواست کردم قلبت را به من مهربان کند و از علمت به من روزی فرماید، و امیدوارم خداوند متعال آنچه را در مورد «شریف» خواستهام، اجابت کرده باشد. پس گفت:
ای اباعبدالله!
علم تنها با آموختن به دست نمیآید.
علم نوری است که در قلب هر کسی قرار میگیرد که خداوند قصد هدایتش را داشته باشد.
اگر بهدنبال علم هستی،
ابتدا حقیقت بندگی را در خودت ایجاد کن و
علم را با به کار بردن آن طلب نما،
و از خداوند توانایی فهمیدن را بخواه تا او حقایق را به تو بفهماند.
قُلْتُ: یا شَرِیفُ! فَقَالَ: قُلْ: یا أبَا عَبْدِالله! قُلْتُ: یا أبَا عَبْدِالله! مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ؟ قَالَ: ثَلاَثَةُ أشْیآءَ: أنْ لاَ یرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ الله مِلْکا، لأنَّ الْعَبِیدَ لاَ یکونُ لَهُمْ مِلْک، یرَوْنَ الْمَالَ مَالَ الله، یضَعُونَهُ حَیثُ أمَرَهُمُ الله بِهِ؛ وَ لاَ یدَبِّرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیـرًا؛ وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أمَرَهُ تَعَالَی بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ.
گفتم: ای شریف!
فرمود: بگو ای اباعبدالله! گفتم: ای اباعبدالله!
حقیقت عبودیت کدام است؟
گفت: سه چیز است.
[۱] اینکه بنده برای خود درباره آنچه خدا به وی سپرده، مالکیتی قائل نباشد؛ چرا که برای بندگان مالکیتی وجود ندارد، بلکه همه اموال را مال خدا میپندارند و آن را در جایی قرار میدهند که خداوند امر کرده است.
[۲] اینکه بنده برای خود تدبیری نیندیشد؛
[۳] اینکه تمام مشغولیت بنده معطوف به انجام کاری است که خداوند بلندمرتبه به او امر یا از آن نهی کرده است.
فَإذَا لَمْ یرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ الله تَعَالَی مِلْکا هَانَ عَلَیهِ الإنْفَاقُ فِیمَا أمَرَهُ الله تَعَالَی أنْ ینْفِقَ فِیهِ؛ وَ إذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیـرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیهِ مَصَآئِبُ الدُّنْیا؛ وَ إذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أمَرَهُ الله تَعَالَی وَ نَهَاهُ، لاَ یـتَـفَرَّغُ مِنْهُمَا إلَی الْمِرَآءِ وَ الْمُبَاهَـاةِ مَعَ النَّاسِ.
پس آنگاه که بنده در آنچه که خدا به او واگذار کرده، احساس مالکیتی نداشته باشد، انفاق در آنچه که خدا امر کرده، برای او آسان خواهد بود. همچنین اگر بنده تدبیر خود را بر مدبّر خود واگذار کند، سختیهای دنیا بر او آسان میشود و چون بنده اهتمامش در امر و نهی خداوند باشد، دیگر مجالی برای خودنمایی و فخرفروشی به مردم نخواهد داشت.
فَإذَا أکرَمَ الله الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلاَثَةِ هَانَ عَلَیهِ الدُّنْیا، وَ إبْلِیسُ، وَ الْخَلْقُ، وَ لاَ یطْلُبُ الدُّنْیا تَکاثُرًا وَ تَفَاخُرًا، وَ لاَ یطْـلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزًّا وَ عُلُوًّا، وَ لاَ یدَعُ أیامَهُ بَاطِلاً. فَهَذَا أوَّلُ دَرَجَةِ التُّقَی. قَالَ الله تَبَارَک وَ تَعَالَی: «تِلْك الدَّارُ الأخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الأرْضِ وَ لاَ فَسَادًا وَ الْعَاقِبَةُ الِلْمُـتَّـقِيـنَ»(قصص/آیه۸۳).
پس اگر خداوند به بندهای این سه چیز را عطا کند، امر دنیا و ابلیس و مردم برای او آسان میشود و برای زیادهاندوزی و فخرفروشی خواهان دنیا نخواهد بود و آنچه را در دست مردم است، برای عزت و برتری طلب نمیکند و روزهای عمر خود را به باطل نمیگذراند. این اولین درجه تقوا است؛ همچنانکه خداوند تبارک و تعالی میفرماید: آن سرای آخرت را برای کسانی قرار میدهیم که در زمین خواستار برتری و فساد نیستند و فرجام [خوش] از آن پرهیزگاران است.
قُلْتُ: یا أبَا عَبْدِالله! أوْصِنِی! قَالَ: أوْصِیک بِتِسْعَةِ أشْیآءَ، فَإنَّهَا وَصِیتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إلَی الله تَعَالَی، وَ الله أسْألُ أنْ یوَفِّقَک لاِسْتِعْمَالِهِ. ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی رِیاضَةِ النَّفْسِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ.
فَاحْفَظْهَا، وَ إیاک وَ التَّهَاوُنَ بِهَا! قَالَ عُـِنْوَانٌ: فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ.
گفتم: یا اباعبدالله! به من توصیهای بگو. امام فرمود: تو را به ۹ چیز سفارش میکنم که این موارد توصیه من به مریدان طی طریق بندگی حضرت حق است و از خداوند میخواهم تو را در بهکار بستن آنها موفق دارد.
سه مورد از آنها در ریاضت نفس است،
سه مورد در حلم است و
سه مورد در علم و دانش؛
پس آنها را حفظ کن و از اینکه درباره آنها سستی نمایی بر حذر باش. عنوان گفت: قلبم را برای این توصیهها خالی کردم.
فَقَالَ: أمَّا اللَوَاتِی فِی الرِّیاضَه: فَإیاک أنْ تَأکلَ مَا لاَ تَشْتَهِیهِ، فَإنَّهُ یورِثُ الْحَمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ؛ وَ لاَ تَأکلْ إلاَّ عِنْدَ الْجُوعِ؛ وَ إذَا أکلْتَ فَکُلْ حَلاَلاً وَ سَمِّ اللَه وَ اذْکرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ ءَالِهِ: مَا مَلأ ءَادَمیٌّ وِعَآءًا شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ؛ فَإنْ کانَ وَ لاَ بُدَّ فَثُلْثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلْثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلْثٌ لِنَفَـْسِهِ.
جعفر گفت: اما آنهایی که در مورد ریاضت است؛
[۱] بر حذر باش از اینکه چیزی را بخوری که به آن میل نداری؛ چرا که حماقت بهدنبال دارد؛
[۲] جز هنگام گرسنگی نخور.
[۳] هنگامی که میخوری، از حلال بخور و نام خدا را ببر و حدیث رسول خدا را به یاد آر که فرمود:
«انسان ظرفی بدتر از شکم خود را پر نکرده است.
پس اگر نیاز به خوردن پیدا کردی، یکسوم شکم خود را برای غذا، یکسوم برای نوشیدنی و یکسوم را برای تنفس نگاهدار.»
وَ أمَّا اللَوَاتِی فِی الْحِلْمِ: فَمَنْ قَالَ لَک: إنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْرًا، فَقُلْ: إنْ قُلْتَ عَشْرًا لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً! وَ مَنْ شَتَمَک فَقُلْ لَهُ: إنْ کنْتَ صَادِقًا فِیمَا تَقُولُ فَأسْألُ الله أنْ یغْفِرَ لِی؛ وَ أنْ کنْتَ کاذِبًا فِیمَا تَقُولُ فَالله أسْألُ أنْ یغْفِرَ لَک، وَ مَنْ وَعَدَک بِالْخَنَی فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الرَّعَآءِ.
مواردی که در زمینه بردباری است:
[۱] اگر کسی به تو گفت: اگر یکی بگویی، ده تا خواهی شنید؛ بگو: اگر ده تا بگویی یکی هم نخواهی شنید.
[۲] به کسی که تو را ناسزا گفت، بگو: اگر حرفت درست باشد، از خدا میخواهم مرا ببخشد و اگر حرفت نادرست باشد، از خدا میخواهم تو را ببخشاید.
[۳] اگر کسی تو را به دشنام دادن تهدید کرد او را به خیرخواهی و مراعات وعده بده.
وَ أمَّا اللَوَاتِی فِی الْعِلْمِ: فَاسْألِ الْعُلَمَآءَ مَا جَهِلْتَ، وَ إیاک أنْ تَسْألَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَةً؛ وَ إیّاک أنْ تَعْمَلَ بِرَأیک شَیئًا، وَ خُذْ بِالاِحْتِیاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إلَیهِ سَبِیلاً؛ وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیا هَرَبَک مِنَ الأسَدِ، وَ لاَ تَجْعَلْ رَقَبَتَک لِلنَّاسِ جِسْرًا. قُمْ عَنِّی یا أبَا عَبْدِالله! فَقَدْ نَصَحْتُ لَک؛ وَ لاَ تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی؛ فَإنِّی امْرُؤٌ ضَنِیـنٌ بِنَفْسِی وَ السَّلاَمُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَی.
و اما مواردی که درباره علم است: [۱] آنچه را نمیدانی از آگاهان بپرس و مبادا برای خواری و عیبجویی و آزمودن بپرسی.
[۲] بر حذر باش از اینکه به رأی خودت عمل کنی، و احتیاط کن در همه موقعیتهایی که امکان احتیاط دارد.
[۳] و از فتوا دادن بگریز، همانطور که از شیر فرار میکنی و گردن خود را پُلی برای مردم قرار نده.
[اینک] ای اباعبدالله! از پیش من برو! برایت خیرخواهی کردم و برنامه ورد و ذکرم را خراب نکن؛ چون من درباره خودم، دقیق و حساسم. و سلام بر آنکه از هدایت پیروی کند.
May 11
چطور به سمت خدا برويم وقتي مجبوريم 😢
شب تا دير وقت بيدار مي مانيم و صبح به سختي و كسلي از خواب بيدار مي شويم و وقتي گفته مي شود اين عادت قوم لوط بوده و خوابيدن بين الطلوعين مضر و مكروهِ، ميگيم درسته ولي تو اين دوره زمونه مجبوريم، آخه مگه ميشه ساعت 9 يا 10 بخوابيم مگه مرغيم. يا مگه ميشه موقع نماز صبح از خواب بيدار شد و ديگه نخوابيد مگه مي خواي خودتو شكنجه كني؟
اگه كارمند باشيم فقط روزهای کاری صبح زود، 5 دقيقه قبل از طلوع آفتاب با گوشی غربی از خواب بيدار مي شيم. هول هولكي كلي مواد شيميايي مثل چاي ايراني 100% خارجي!!!! كه با انواع اسانس ها و رنگهاي شيميايي غني شده!!! ، لبنيات وايتكسي!!! ، قند و شكر دوپينگي مي خوريم و مي دونيم كارمون اشتباهه ولي مي گيم مجبوريم
ماشين شخصي مونو روشن مي كنيم، باعث ترافيك، آلودگي هوا و آلودگي صوتي مي شيم. مي دونيم كارمون اشتباهه و به خودمون و ديگران داريم ظلم مي كنيم ولي مي گيم مجبوريم
موقع نماز مي ريم مسجد، مجبوريم يا بوی جوراب رو تحمل كنيم، يا مواد خوش بو كننده شيميايي مولد آسم و آلرژی
موقع ناهار كه ميشه، ناهار رستوراني مي خوريم يعني سلامتيمون رو ميديم دست كساني كه اونها هم مجبورند براي اين كه بتونند رستوران رو بچرخونن، ارزون ترين روغن پالمي و برنج هندي رو بطور عمده تهيه كنند تا هم براي اونا هم براي ما به صرفه باشه ؛ براي اينكه زياد هم معطل نشيم غذا رو صبح يا شب قبل مي پزن و نزديك ناهار اونو مي زارن توي گرم كن يعني بهترين شرايط براي رشد باكتريها!! بعدش ما اين غذاهاي حلال و يقيناً ناطيب رو با انواع سس شيميايي و نوشابه كامل كرده و ....😋😵💫🤒
و اما تلفن همراه یا بیسیم
هر چي هم متخصصان EMC ميگن تشعشعات شون مضره حتي براي محيط زيست!! ولي باز هم حال نداريم از تلفن ثابت باسیم استفاده كنيم. تازه تبليغ هم ميشه که هرچه بيشتر با تلفن همراه صحبت کنيد شامل تخفيف ويژه هم مي شويد! و ما هم استقبال مي كنيم و حتي براي كودكانمان هم مي خريم چون مجبوريم.
به بانك مي رويم وام بگيريم .... مجبوريم به دانشگاه مي رويم 99% مراجع غربي.....مجبوريم
مي خواهيم نذري بديم، داغ داغ توي ظرف پلاستيكي مي رزيم .... چون فكر مي كنيم مجبوريم.
به نظر شما چند درصد از زندگي ما واقعاً به سمت خداست؟ 🥀
تکنولوژي و صنعت چون به سمت خدا نبوده فقط ظاهر پيشرفته اي پيدا کرده مثل موبايل و خودرو و انواع زرق و برق هاي لوکس؛ ولي باطنشون آلودگي، غرور و سلب آرامش و مولد استرس و بيماري هاي جديد ...
قديم در يزد بدون هيچ آلودگي از طريق معماري درست، خانه ها را خنک مي کردند،
در مسجد امام اصفهان از طريق معماري درست صدا را منتقل مي کردند،
شيخ بهايي با يك شمع در تمام سال آب گرم حمام رو تامين مي كرد،
طب فراموش شده بوعلي سينا به ما مي آموخت که چه کنيم تا بيمار نشويم ولي طب امروزي اين شعار را دارد که بخودت سخت نگير هر چه دوست داري و هوس کردي بخور، اگه مريض شدي نگران نباش با يه آمپول سريع خوب مي شي! فقط ممکنه در دراز مدت بخاطر عوارض اين دارو کليه ات از کار بيافته يا دچار سرطان بشوي! اون هم زياد سخت نگير مگه چقدر مي خواي عمر كني كه به اين چيزها فكرتو مشغول كني؟
بنده مهندس برق هستم و من هم مجبورم براي امرار معاش همين تکنولوژي منحرف شده را ادامه دهم ولي حتي الامکان سعي مي کنم غرق در ظواهر فريبنده ي اين تکنولوژي به ظاهر پيشرفته نشوم!
ولي با همه ي اين انتقادات منفي و در بدترين شرايط هم مي شود سمت خدا رفت نمونه اش آقاي هاشمي در بنياد صدر، ببينيد در جنوب كرمان چه كرده:http://bonyadesadr.ir/
🌱
@halekhoob604